روايت هاشمى رفسنجانی از روز تشييع و تدفين حاج سيداحمد خمينى

انتخاب: يادداشت هاى روزانه هاشمى رفسنجانی در ٢٧ اسفندماه سال ۱۳۷۳

اول وقت، براى تسليت به خانواده امام، به منزل امام با عفت و فائزه رفتيم. همسر امام، گريه كرد و اظهار افسردگى شديد نمود؛ همشيره‌ها و همسرش گريه كردند؛ من هم بی‌اختيار گريه كردم. سپس تسليت‏شان دادم و توصيه به بردبارى كردم. حسن، فرزند احمدآقا را توصيه به تحصيل و توجه به امور خانواده نمودم. جمعى از اعضاى بيت امام هم آمده بودند.
از آنجا براى تشييع جنازه، به دانشگاه تهران رفتم. آیت‏ الله خامنه‌اى هم آمدند. به امامت ايشان نماز ميت را خوانديم. به دفترم رفتم. تا ساعت چهار كارها را انجام دادم. عصر آقاى نوربخش و معاونان آمدند. با توضيح وضع نقدينگى و سياست‌هاى پولى، پيشنهاد بالا بردن نرخ سود بانكى را براى جذب نقدينگى را داشتند. گفتم در دولت مطرح كنند. دربارة تعهدات ارزى سال ۱۳۷۴ مذاكره شد؛ زياد نيست و ظاهراً مشكلى نداريم.

شب میهمان آیت‏ الله خامنه‌اى بودم. دربارة خانواده شيخ على تهرانى صحبت شد. دربارة بودجه كل كشور، آقای خامنه‌اى گفتند، آقاى جنتى از شوراى نگهبان نظر داشته كه به دليل تورم‌زا بودن، آن را رد كنند كه ايشان منع‏شان كرده‌اند.
آیت ‏الله خامنه‌اى از همسر امام نقل كردند كه مي‌خواسته‌اند در مورد محل دفن احمدآقا، بگذارند تصميم عوض شود. امروز معلوم شده كه نظرشان اين بوده، همان گونه كه خود احمدآقا بارها گفته بود، پايين پاى امام دفن شود، عمل کنند، ولى امروز معلوم شده كه ايشان را پشت سر امام دفن كرده‌اند و با اينكه آیت‏ الله خامنه‌اى، توسط آقاى محمدى [گلپایگانی]، پيغام داده، گوش به حرف نكرده‌اند. گفته‌اند وصيت نبوده. گزارشى از سفرم به پاكستان و اختلاف بين پاكستان و افغانستان بر سر طالبان و نيز برنامه افتتاح طرح بافق، بندرعباس دادم. ايشان از احساس خستگى گفتند.

ديروقت به خانه آمدم. آشيخ حسين هاشميان آمد. براى انتقال آب به رفسنجان استمداد كرد. مراسم تشيیع احمدآقا را از تلويزيون ديدم. فوق‌العاده باشكوه است. اجتماع مردم، خيلى بيش از حد انتظار است.

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

راهپیمایی مردم بافق در حمایت از پاسخ مقتدرانه سپاه و تحقق وعده صادق

به گزارش هفته نامه افق کویر به نقل