مشاهده مراسمات خیمه و اجرای آن در سال ۱۳۴۵

به گزارش هفته نامه افق کویر، محرم حکایت سوگ‌های بی‌پایان است و چنان با این سوگ و ماتم‌ها انس گرفته‌ایم که گویی همیشه تاریخ و از همان سال شهادت حضرت سیدالشهدا(ع) با این شور و حال و بدون هیچ منعی برگزار می‌شد. در حالی که تاریخ می‌گوید عزای حسینی فراز و نشیب‌های زیادی داشته است. حکومت‌های گوناگون آمدند و رفتند، یکی می‌خواست نام حسین(ع) را پرآوازه کند و دیگری تلاش می‌کرد نور حسین( ع) خاموش شود؛ ولی حسین (ع) نوری است که شعله‌های آن در سراسر گیتی و در امتداد تاریخ پخش شده است. عزاداری سید و سالار شهیدان در طول تاریخ چهره‌های مختلفی داشت؛ بدین منظور گزارشی از برگزاری آیین خیمه سوزی در بافق در ادامه گزارش هفته پیش آماده شده است. در این شماره به سراغ« حاج کاظم نارگانی» رفته و از وی درباره این آیین سوال شد.
حاج کاظم نارگانی گفت: من ۷۸ سال دارم، در سال ۱۳۳۷ به تهران رفته و سال ۱۳۵۰ به بافق بازگشتم و برای عزاداری امام سوم شیعیان در بافق حضور داشتم.
مشاهده مراسمات خیمه و اجرای آن در سال ۱۳۴۵
وی افزود: محرم در قدیم مثل زمان حالا تشریفاتی نبود.

روز عاشورا شاهد خیمه ها در مقابل منزل مرحوم حاج خلیل کارگران بودم که خدا بیامرز حاج عمو(حاج خلیل) تعریف کرد: وقتی در سال ۱۳۴۵ به کربلا رفته ام و مراسمات آتش زدن خیمه را از نزدیک مشاهده نمودم تصمیم برای انجام این مراسم گرفتم و ۴ الی ۵ سال است که این آیین در شهرستان بافق اجرا می شود.
وی ادامه داد: تاکنون ۵۰ الی ۵۱ سال است که از شروع این آیین می گذرد، این مراسم توسط مرحوم و فرزندانش انجام می شود و هر سال به تعداد خیمه ها افزوده و این مراسم از سال گذشته با شکوه تر برگزار می شود.

سوار نظام ها برای آتش زدن خیمه ها نزدیک شده
وی در مورد مراسمات روز عاشورا گفت: هر ساله، در روز عاشورا بعد از برپایی نماز ظهر عاشورا با مدیریت حاج خلیل کارگران تعدادی سوار نظام از انتهای خیابان وحشی بافقی می آمدند و خیمه ها را آتش می زدند. سپس توسط مردم عزاداری سرور و سالار شهیدان را بر پا می کرد.
وی در آخر گفت: در آستانه متبرکه امامزاده عبدا… توفیق خدمتگزاری را دارم، فقط بنیانگذار این مراسم خدا و امام حسین(ع) می داند که حاج خلیل کارگران بوده است.

محمد حسین تشکری|

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

همای سعادت در آبادی معدن آباد

«ممل» گفت: «آقاتقی»! شنیده اید که «همای سعادت»