یادداشت هفته

در اسفندماه سال ۱۴۰۱ و در فروردین ماه سالجاری دو رویداد مهم در بافق اتفاق افتاد:
اول تغییر در سمت فرمانداری بافق و دوم حضور استاندار یزد در بافق که هر دو به سهم خود قابل بررسی و تامل است.
تغییر در مسئولیت فرمانداری بافق
گرچه زمزمه تغییر در مهم ترین بخش اجرایی شهرستان از مدت ها پیش شایعه بود و کم و بیش شنیده می شد؛ اما در اسفندماه سال پیش تحقق پیدا کرد و با استعفای محمد علی صمیمی سکان فرمانداری به دست ابوالقاسم دهقان طزرجانی افتاد.
صمیمی از جمله معدود فرماندارانی بود که کار خود را در بافق از بخشداری آغاز کرد و پس از رفت و بازگشتی در ششم دی ماه به سمت فرمانداری بافق رسید.
صمیمی دارای روحیه بالا و مصمم در کار بود و حضور او در جلسات با اقشار مختلف مردم خود نشان از این روحیه داشت. تلاش او این بود تا از خلال این نشست ها راهکاری برای حل مشکلات پیدا کند و در این عرصه هم‌ موفق عمل نمود ولی عمده ترین نقدی که می توان به عملکرد وی داشت این بود که از این همه تلاش اطلاع رسانی چندانی صورت نگرفت! شاید بتوان گفت صمیمی قربانی این موضوع شد؛ چرا که مرد پشت میز بنشین نبود و گاه تنها در میان جمعیت و در مساجد بدون همراه حضور می یافت! آنقدر صمیمی که حتی نمازگزاران هم او را به خوبی نمی شناختند.
پیشنهادی که می توان در این خصوص به فرماندار جدید داشت این است که اطلاع رسانی از عملکرد و فعالیت فرمانداری را بیش از پیش سرلوحه کار خود قرار بدهد.برای اجرا شدن آن هم نباید وزنه سنگینی برداشت. همین قدر که گروهی قوی و کارآمد را به کار گرفته تا خلا اطلاع رسانی سریع و صحیح را در پیش بگیرد به نظر منتقدان کافی و جامع خواهد بود.
حضور استاندار در بافق
مهران فاطمی ، استاندار یزد در تاریخ چهارشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۲به بافق سفر نمود و در دیداری که در محل همایش های شهرک آهنشهر شرکت سنگ آهن مرکزی برگزار شد از نزدیک دیدگاه‌ها و نظرات اقشار مختلف مردم و مسئولان را شنید. نظراتی که بیشتر جنبه دغدغه و نگرانی داشت!
عمده مسایلی که مطرح شد موضوع جغرافیای بافق و تعیین خطوط مرزی با شهرستان های همسایه بود. گله گذاری وشکایت از این که چرا بخش های از منطقه بافق در سالیان پیش جدا شده است و درخواست از استاندار تا برای این جداسازی بی ضابطه طرح و برنامه ایی داشته باشد. موضوع دیگر تامین خوراک برای شرکت سنگ آهن مرکزی بود؛ چرا که با تغییر در جغرافیای بافق برخی از معادن و یا ذخایر آن وارد شهرستان همسایه شده و عواید این معادن به آن شهرستان تعلق می گیرد.
اینها مهم ترین دغدغه ها بود که از استاندار یزد خواسته شد شق القمر کرده و گره های کور این کلاف سر در گم را باز کند.میراث نامیمون گذشته بافق که در سایه غفلت جامعه وسهل انگاری مسئولان وقت بجا گذاشته شد.

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

همای سعادت در آبادی معدن آباد

«ممل» گفت: «آقاتقی»! شنیده اید که «همای سعادت»