آدم از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود

خفیه نویسان گزارش کردند که برای آرام کردن «معدن آباد» احتیاج به رئیس خفیه ایی است که کارگران و مزد بگیران جرات آن که بگویند که چرا مواجب ما دیر شده، نداشته باشند. بر همین اساس کدخدای حکم کرده که «خفیه نگار» رئیس معدن آباد شود.
«ممل» به «آقاتقی» گفت: این چه کاری هست که کدخدا مرتکب می شود؛ مگر از گذشته درس نگرفته! نمی شود که مواجب بگیران را همش ترساند و به آنها گفت: اگر فلان کاری کنید، اخراجتان می کنم و قص علی هذا! آقاتقی آه سردی کشید و گفت: پیش تر هم چنین تصمیم نادرستی کدخدا گرفته بود؛ باز دوباره مرتکب همان اشتباه می شود. از قدیم گفته اند: آدم از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود؛ ولی کدخدا دارد گزیده می شود. این بگو و مگو ادامه داشت تا «آمیرزا» هم سر رسید. آمیرزا هم که اسبان و گاری هایش در جاده هر روز سنگ معدن آباد را می بردند و توانسته بود سکه بر سکه های خود اضافه کند و به مدد رانت ورانت خواری به مکنتی برسد وقتی دید ممل و آقاتقی ناراحت هستند، گفت: هیچ نگران نباشید! خفیه نگار از خود ما هست.

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

جاری شدن سیلاب و مسدود شدن برخی از جاده‌های استان یزد

به گزارش هفته نامه افق کویر به نقل