هر چه زودتر بگیریم به نفعمان هست

ماه مبارک رمضان آمد و مردم آبادی هم، روزه گرفتند؛ البته آنهایی که مریض احوال نبودند و نیز کسانی که روزه بر آنها واجب بود. «معدن آباد؛ اقلیم گرم و خشکی دارد؛ زمستانهایش سرد و خشک و تابستانهایش هم گرم و خشک؛ اما اهل آبادی ، همگی اهل دین و دیانت بودند. همه هم تلاش می کنند تا واجبات را انجام بدهند و ترک محرمات کنند؛ اما آنچه که موجب نگرانی آنها هست افزایش قیمت گوشت ماکیان (مرغ، خروس خانگی)، گوشت، برنج، روغن، شکر، قند، نبات و غیره هست؛ به تازه گی قیمت علوفه هم اعلام شد که اگر تصحیح نشده بود؛ به مردم خیلی سختی می گذشت؛ زیرا این افزایش قیمت کاه و علوفه روی همه چیز تاثیر می گذاشت؛ چرا که همه چیز آبادی “از شیر مرغ گرفته تا جون آدمی زاد” همه چیز گران می‌شد؛ اما دست قضا، داروغه و قاضی همگی هوشیار بودند و بیدار که مبادا فردی بخواهد خارج از نرخ مصوب، محصولی را بفروشد.
“عیال ممل” قصه ما این روزها سر در گم بود؛ قصد دشت تا جهاز دختر آماده کند؛ هر مقدار ممل می گفت: ای زن! صبر کن تا شاید قیمت ها سر و سامانی بگیرد. عیالش می گفت: هر چه زودتر بگیریم به نفعمان هست تا قیمت ها بالاتر از این نرفته است! ممل گفت: حالا صبر کن تا شاید قیمت ها بر گردد. عیال ممل گفت: مرد! آیا دیده ایی تاکنون قیمت یخچال کم بشود؟! هر مقدار که افزایش به خود گرفته است! پس آقاممل بدو بریم تا ماشین لباسشویی فرنگی هم بیشتر از این گران تر نشده است!!

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

زندگی نامه لطفعلی خان قاجار

جعفرخان پدر لطفعلی خان نخست حاکم کردستان بود