برکات و فیوضات آن سختی‌ها را برایمان آسان می‌کند

به گزارش هفته نامه افق کویر، برخی از مشاغل در جامعه سختی زیاد به همراه دارد و حال که در این ماه رمضان و گرمای هوا این سختی را دو چندان کرده اما هنوز مردم و صاحبان این مشاغل سخت تنها آرزویشان قبول شدن روزه‌هایشان در این فصل گرم از سال است. بنابراین خبرنگار هفته نامه افق کویر پیرامون مشاغل سخت در ماه رمضان گزارشی تهیه نمود.
جوشکاری که نمی خواست نامش فاش شود گفت: ۴۶ سال سن دارم و شغلم جوشکاری است و در تابستان و زمستان شغلم همین است اما در فصل تابستان به دلیل گرمای زیاد فشار کاری برایم زیاد‌تر می‌شود. وقتی از او در خصوص ماه مبارک رمضان و سختی شغلش پرسیدم، گفت: هر شغلی سختی خود را داشته و جوشکاری در تابستان و ماه رمضان سختی‌های آن چند برابر است زیرا گرمای دستگاه‌های جوشکاری از یک سو، گرمای هوا آن هم در این شهر، ضعف روزه و سوزش چشم‌ها از سوی دیگر بر مشکلات ما افزوده می‌شود اما باز خدا را شاکرم که به من توان داده تا بتوانم امسال هم ماه مبارک رمضان را روزه گرفته و برای خانواده‌ام رزق حلال به دست آورم.
درماه مبارک رمضان نزدیک به افطار که می‌شود، نانوایان در نانوایی‌ها به سختی از بین جمعیت دیده می‌شوند چه برسد به شاطر و شاگردانش، از درب دیگر نانوایی هم به سختی می‌توانی داخل بروی اما گرما وازدحام جمعیت حرارت نانوایی را چند برابر می‌کند.یکی از نانوایان سخت کوش گفت: اوایلی که وارد حرفه نانوایی شدم تصور می‌کردم که این کار آسان و راحت است و در دوران بچگی همیشه دوست داشتم نانوا شوم و هنگامی که با خواهر و برادرانم بازی می‌کردیم در بازی‌های کودکانه شغل من نانوای محل بود. روزه گرفتن در فصل گرما سخت است اما به نظر من ثوابش بیشتر است و در این ماه با وجود اینکه طولانی‌ترین و گرم‌ترین روزهای سخت سال را دارد اما برکات و فیوضات آن سختی‌ها را برایمان آسان می‌کند.

بعد از خداحافظی با این نانوای سخت کوش برای ادامه تهیه گزارش به خیابان رفتم که ناگهان تاکسی زردی جلویم ایستاد، من که قصد گرفتن تاکسی نداشتم اما با ایستادن آن راننده که سن و سالی از وی گذشته بود داخل ماشین شدم تا شاید بتوانم از شغل او هم برای گزارش استفاده کنم. ماشینش کولر نداشت و با دفترچه بیمه‌اش خود را باد می‌زد و عرق از پیشانی‌اش جاری بود، او از سختی کارش گفت، این روز‌ها که نرخ اجناس افزایش داشته ما تاکسی داران روزگار خوبی نداریم و مردم هم با وجود گرانی تلاش می‌کنند سوار اتوبوس شوند یا پیاده به محل کارشان بروند و ما مجبور هستیم برای سوار شدن مسافر ساعت‌ها در خیابان‌های شهر خالی دور زده تا یک مسافر سوار شود، اما با این وجود باز هم خدا را شاکریم و از او می‌خواهیم نماز و روزه ما را قبول و به کسب و کارمان برکت دهد.
وی با بیان اینکه بار‌ها مسافری سوار بر تاکسی شده که از او مبلغی دریافت نکردم، اظهار داشت: هنگامی که مسافر برای دادن پول نداری و بی‌پولی خود را مطرح می‌کند، من هم تنها از او می‌خواهم برایم صلوات بفرستد.
فردی را مشاهده کردم که با تلفن همراه خود صحبت می کرد از صحبتهای او متوجه شدم بعد از افطار برای کار بنایی خواهد رفت بنابراین از وی خواستم که چند لحظه وقت خود را در اختیار هفته نامه افق کویر بگذارد وی که دوست نداشت نامش فاش شود گفت بنا هستم و کار ساختمانی انجام می دهم و در پاسخ به این سوال که چرا بعد افطار شب هنگام کار می کنید گفت: روزها خیلی گرم هست مخصوصا در این شهر و کار بنایی نیز بسیار سخت و طاقت فرسا و از طرف دیگر ماه رمضان می باشد و نمی توانیم روزه بگیریم بنابراین بعد افطار تا سحر کار کرده و بعد سحر تا ۹ صبح به کار خود ادامه می دهیم.

از همه مشاغل سخت که در ماه مبارک رمضان که بگذریم یاد شغل خود یعنی حرفه خبرنگاری افتادم، شغلی که تابستان، زمستان، رمضان و غیر رمضان، صبح و شب، تعطیل و غیر تعطیل نمی‌شناسد. عاشق کارت که باشی باید همیشه در دل جامعه حضور یابی تا بتوانی قلم بزنی، تا بتوانی مشکلات مردم را به گوش مسئولان برسانی شاید در این میان گرهی از مشکلات کودکی که سر چهار راه خیابان گل فروشی می‌کند، پسری که تا نیمه‌های شب شیشه‌های اتومبیل‌ها را به زور تمیز می‌کند بتوانی خیری برای تسکین دردهای این کودکان پیدا کنی.
آری خبرنگاری هم یکی از مشاغلی است که استرس و سختی‌های زیادی دارد؛ اما وقتی پا دراین رکاب می‌گذاری همه سختی‌ها را با جان می‌خری سختی‌هایی که گاهی با خون دل خوردنت تمام می‌شود اما وقتی که تو عاشق کارت هستی دعوای مدیریت، دعواهای مدیران، برخورد جامعه برایت آزار دهنده نیست و تنها به فکر مردم و رفع مشکل آن‌ها هستی، هر چند مزایای کاری نداری اما یک دلی عاشق از کار و تلاش داری که حاضری آن را با هیچ مزایای دیگری عوض نکنی.
درماه رمضان هم از لحظه سحر که همه جا را سکوت فرا گرفته و تو داری با خداوند نجوا می‌کنی سوژه‌هایی که قرار است بروی و امروز آن‌ها را پیگیری کنی در ذهنت هویدا می‌شود، مانند همه از خانه بیرون رفته و هنگام افطار به خانه برمی‌گردی.
اما آنچه که امروز برای مردم درد است این است که چرا گاهی افراد در جامعه دارای حقوق‌های نجومی و بسیار زیاد می‌گیرد و دیگر قشر‌ها که صورت خو را با سیلی سرخ دارند، تفاوت زیادی است. به امید روزی که تضاد طبقاتی در جامعه کم شود و یک ثروتمند یک شب خود را جای یک کارگر ساده تصور کرده شاید او و خانواده‌اش را درک کند.

حدیث عباسی

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

شب بافق با استاندار یزد

 به گزارش هفته نامه افق کویر، مهران فاطمی