همه جای ایران سرای من است

کمبود امکانات، اشتغال،خدمات شهری و تأسیسات زیربنایی سبب مهاجرت ساکنان بومی یک منظقه به مناطق دیگر کشور شده است و باعث منفی شدن نرخ رشد جمعیت در آن محل گردیده است. (۱)
بسیاری از افرادی که از شهرها و استانهای جنوبی وارد بافق شدند در محلاتی ساکن شده اند که هنوز افراد بومی در آن محله مستقر هستند و نمی توانند رفت و آمد به قول خودشان افراد غریبه را تحمل کنند. به ظن آنها کسانی که وارد زندگی محل سکونت شان می شوند، نمی توانند خودشان را با فرهنگ بومی این محلات وفق بدهند و ناچار دنبال راه و روش خود هستند. این مسایل گاهی مواقع موجب برخورد فرهنگ ها شده و مشاجراتی را به همراه دارد. اگر روی دیگر سکه را هم ببینیم و بدبینانه قضاوت نکنیم؛ برخی از از این افراد مهاجر، انسانهای شریف و بزرگی هستند که صرفا به دنبال وضعیت بهتر معیشت می باشند. آمده اند تا به قول خودشان شکم زن و فرزندانشان را سیر کنند. وقتی با آنها هم کلام می شوید؛ دقیقا به این مسئله اشاره دارند که در شهر و ولایت خودشان کار نبوده و به ناچار مجبور به جلای وطن شده اند و چون زمینه کار و فعالیت اقتصادی در بافق بیشتر از شهر محل سکونت شان، فراهم هست بدین سو روی آورده اند. حضور این افراد زمانی بیشتر شد که به علت نوسانات ارز بسیاری از افاغنه از این شهر رفتند و در کشورهای دیگر؛ از جمله ترکیه استقرار یافتند.
هم اکنون آنچه که موجب دل نگرانی برخی از دلسوزان شهر را فراهم کرده است.
عدم تجانس بین این دو فرهنگ هست که در اینجا مجالی نیست به این ناهمگونی پرداخته شود؛ ولی در کل تفاوت در سبک زندگی، عقاید بیشتر از همه نمود عینی دارد.
حال باید برای این عدم تجانس فرهنگی چه باید کرد؟ آیا می توان فرهنگ خود را به آنان غالب کرد؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت: رسوخ فرهنگ در جامعه ای، به این آسانی امکان پذیر نیست؛ بلکه سالها باید بگذرد تا فرهنگی بر قومیتی غلبه یابد آن هم به شرط و شروطها؛ که این موضوع هم برای وضع فعلی بافق، زمان بر است؛ حال برای روشن شدن این وضعیت مثالی می زنیم: اگر شهروندان بافقی خاطرشان باشد، حدود چهل سال از اکتشاف سنگ آهن می گذرد در آن موقع کارگرانی که در بخش سخت معدن کار می کردند، اکثریت آنها قریب به اتفاق غیربومی بودند؛ برای آن که تضاد فرهنگی پیش نیاید و موجبات آزردگی خاطر بومیان فراهم نشود و یا غیربومیان راحت باشند شهرکی در خارج از بافق به نام آهن شهر یا خسرو مهر ساخته شد؛ کلیه امکانات در آن قرار گرفت تا شهرک نشینان کم و کسری نداشته باشند؛ حال برای رفاه بیشتر ساکنین غیربومی بافق همین طرح را به صورت آزمایشی و پایلوت در نظر داشت؛ مسئولین و تصمیم گیران شهریک محدوده ای در کمربند شمالی تهیه کنند و به فکرتامین زیرساخت باشند؛ از جمله آب و برق و تلفن و تسهیلات ساخت و ساز، همه اینها را در اختیار مهاجرین غیربومی قرارداد تا آنان به فکر ساخت منزل یا حداقل سرپناهی باشند. تنها راه برون رفت از این مسئله همین خواهد بود و هرگز هیچکس اجازه ندارد تا با یک هم وطن خود که فرسنگ ها راه را پیموده و مامنی را یافته برخورد کرده و یا بی احترامی کند؛ چرا که «همه جای ایران سرای من است.»
منبع:
(۱) http://sppl.ui.ac.ir/article

محمد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حسین تشکری بافقی
صاحب‌امتیاز و مد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یرمسئول

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

همای سعادت در آبادی معدن آباد

«ممل» گفت: «آقاتقی»! شنیده اید که «همای سعادت»