در هفتـه دولـت افتتاحـی نداشتیـم،محدودیت چـرا !!!

هفته دولت سال ۹۲ هم آمد و رفت اما دريغ از افتتاح طرح يا پروژه اي در بافق.
البته اين چندمين سال است که مردم بافق چشمشان به شروع پروژه اي يا طرحي توسعه آور در بافق روشن نشده . بعد از سناريوهاي قبلي گلنگ زني هاي پي در پي و چند باره مثل گاز که هنوز به سرانجامي نرسيده نه تنها خبري از افتتاح پروژه اي در شهر نيست و کلنگي بر کلنگهاي ديگر زده نشده بلکه خبرهاي کم و زياد درباره محدوديتهاي روزافزون در مجموعه کارخانجات تعميرات لوکوموتيو به گوش مي رسد خبرهايي که حاکي از تهديد جدي اشتغال و رشد و پيشرفت بافق در صنعت ريلي است.صنعتي که بنا به موقعيت خاص بافق در پنج راه مواصلاتي ريلي که به دروازه خورشيدي ريلي شهره است، لياقت ايجاد تعميرات اساس لوکوموتيو را داشت و حتي مصوبه سفر استاني دولت نهم و دهم را گرفت اما مانند هزاران طرح تصويب شده به سرانجامي نرسيد.
راه آهن به عنوان يکي از شاخصه هاي توسعه ساليان درازي است که بافق را براي عبور خطوط آهنين خود انتخاب کرده، اما جز بردن ثروت آهنش و اختصاص محدود بليط قطار مسافري آنگونه که بايد در اقتصاد و اشتغال مردم اين ديار نقش بازي نکرده.
هرچند صنعت ريلي در همه جهان سرمايه گذاري بادوام و بلند مدت به همراه داشته اما در بافق به علت تمرکز بيش از حد به منابع غني سنگ آهن و ديگر معادن بسيار غفلت زده مانده و روزبه روز محدودتر مي شود.
براستي وقتي مسؤلين مختلف بافق يک ضلع مثلث رشد و توسعه شهر را وابسته به شرکت سنگ آهن مي دانند و فقط زماني فيلشان ياد راه آهن مي کند که خبرهاي محدوديت و حتي انتقال کارخانجات تعميرات لکوموتيو به خودشان آورده و خط قرمزي در اين محدوديت مي کشند،وقتي مردم حرکت به سمت راه آهن و بستن ريل را تنها راه رساندن صداي حقشان به مسؤلان بالا دستي مي دانند،وقتي پس از سالها حضور کارخانجات هنوز شخصي بومي نتوانسته فرصت مديريتي مدبرانه براي امور کارخانه و ارتقاء آن بيايبد،وقتي آينده نگريمان در مجموعه راه آهن در نحوه ساخت ايستگاه مبارکه به خوبي مشهود است و ايستگاه بافق هم مشکلات عديده خود را دارد،چرا بالادستي ها را به فکر نياندازد تا بافق را روز به روز در اين صنعت که نعمتي بسيار باارزشتر و ماندگارتر از هر معدن است محدود کنند و حتي آنها که آمده بودند تا حقمان را بگيرند از فرصت براي بردن بندر خشک و باراندازمان اقدام نکنند؟ محمد علي قاسم زاده