همایشی در دانشگاه آزاد کرمان به نام خبرنگار اما به کام دیگران

می گفت ای آزادی کجایی ببینی چه حرفها که بنامت نگفتند و ننوشتند ما هم امروز می گوییم خبرنگار و روز خبرنگار کجایی که ببینی به نام تو و به یاد روز تو چه بخور بخورهایی برپا می شود؟
از ۲۰ روز پیش دانشگاه آزاد با ارسال فاکسی اعلام داشت که روز ۲۳ مرداد به مناسبت گرامیداشت روز خبرنگار و تقدیر از زحمات این قشر زحمت کش و خدمتگذار همایشی برگزار می کند که در پایان با ضیافت شام خاتمه می یابد البته در این همایش که به نام روز خبرنگار بر پا شد دوستان و آشنایان و اقوام دور و نزدیک مسئولین دانشگاه آزاد حضور داشتند که پذیرایی شدند و البته تعداد معدودی خبرنگار هم بودند!!
باید به اطلاع روابط عمومی و دست اندرکاران دانشگاه آزاد برساند چرا به نام روز خبرنگار بایست ۸۰۰-۹۰۰ نفر بیایند و تعداد خبرنگاران اندک و محدود باشد.گذشته از آن نحوه اطلاع و آگاهی رساندن صحیح حکم می کرد هیچ گاه به دفتر نشریه فاکس نکنند که خبرنگار بفرستید و بعد هم بفرمایند منظور ما یک نفر بوده و دو خبرنگار را نمی توانیم بپذیریم آقای رییس روابط عمومی مگر نمی دانند وقتی فاکسی به دفتر نشریه می رسد همکاران از آن آگاه می شوند و نمی توان بین دوخبرنگار فرق نهاد و یکی گفت تو برو یا تو نرو.بدانید سردبیر هفته نامه صبح کرمان آن زمان که شما در کوچه پس کوچه ای ده کوره های سیرجان بازی می کردید روزی همراه طباطبائی رییس آن روز دانشگاه آزاد به تل و تپه های جاده جوپاری رفته و آقای طباطبایی شن زار بی آب و علفی را نشان داد و گفت این زمین متعلق به دانشگاه آزاد است(آن زمان دانشگاه آزاد در خیابان زریسف در یک منزل شکل گفته بود)بله روز بعد چادری نصب نمودیم و چند کارگر در آن مستقر شده و رئیس گفت نه بودجه و نه امکانات داریم که آبی و غذایی برای کارگران ببریم.آب و غذا بردیم-تراکتور برای صاف نمودن زمین بردیم و خلاصه اولین آجر بنا را ما گذاردیم و بعداً اولین بوته گل را کاشتیم.روزی که به نزد خدا بیامرز گلشن که چاه آب را حفر نموده بود رفتم که پول حفاری را بدهم پرسید این پول را از چه محلی می پردازید وقتی به او گفتم از حساب خودم پرداخت می گردد اشک در چشمانش حلقه زد و گفت بگذار این کار خیر در کارنامه اعمال من نیز ثبت شود.و پول نگرفت من هیچ گاه نخواستم نامم مطرح باشد و هیچ وقت هم به دنبال شهرت نبودم ولی یکی از بنیان گزاران دانشگاه آزاد بودم که به اختلاف با طباطبایی رئیس وقت دانشگاه پا پس کشیدم و شما امروز بر صندلی ریاست روابط عمومی تکیه زده اید و تلفن می کنید که فقط یک خبرنگار بفرستید که جا نداریم که خبرنگار صبح کرمان عطای الطاف شما را به لقایش بخشید و نیامد بحمدا… دوستان و آشنایان آمدند در ضیافت با شکوه شما شرکت نموده پذیرایی شدند و رفتند، انشاا… موفق موید باشید.

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

رییس پلیس راهور شهرستان بافق بزرگترین معضل شهرستان بافق موتور سوارانی که هنوز به سن قانونی نرسیده اند

 به گزارش هفته نامه افق کویر؛ نیاز به