ادامه توضیحات:البته باید در نظر گرفت که سلولهای بدن آدمی، تا آن وقت که در بدنش می توانند به اعمال و افعال مختلف بپردازند و منبع انرژی ها و قدرت های مختلفند، علامت گذاری روی آن ها جریان دارد و آن هنگام که آن روح از اعمال و افعال حیاتی باز ایستاد، درست مثل این که ” میکروفون” گوینده را خاموش کرده باشند، دیگر روی نوار ثبت چیزی مثبت نخواهند شد یا آن وقت که سلول ها یا اعضای فردی از بدنش جدا می شوند و به بدن فرد دیگری وارد می گردند، از تحت اطاعت اراده و قدرت روح اولی خارج شده و تابع روح جدید می گردند و از آن پس توسط آن روح علامت گذاری و آزاده می شوند.به طور خلاصه: عناصر اولیه ازت و ئیدروژن و کربن و گوگرد و غیره که به حالات مختلف در ساختمان بدن ما شرکت کرده اند، در طول حیات، به علت اعمالی که توسط روح و اراده آدمی انجام می گیرد، به تدریج نشانه دار می شوند. به عبارت دیگر اعمال آدمی که توسط دستورات سلول های عصبی انجام می گیرد، داغ مخصوصی روی آنها به یادگار گذاشته می شود که مرور زمان و حتی مرگ نیز نمی تواند آن را بزداید مگر این که به تدریج خود آن ها پر شوند. یعنی آن اعمال وافعال حک شده را به صورت الکترونهای ممهور از خود صادر می سازند و خود روبه فساد می روند.منظور این است که سلول های بدن آدمی که ۶۰-۷۰ سال تحت فرمانروائی روح مخصوص او قرار دارند و مجبورند دستورات و اندیشه های او را به مورد اجرا گذارند، به تدریج حالت خاصی پیدا می کنند که با سلول های بدن دیگران فرق دارد و معنای این تغییر این است که ملکول های سازنده سلول ها و با نتیجه اتم ها و بالاخره عناصر اولیه پروتون و الکترون سازنده هر بدن ما است توسط اعمال و افعال روح آن بدن، طوری نشانه گذاری می شود امیرعباس امینی
صدای افق
افق کویر، باعرض سلام و خسته نباشید خدمت