پـــارتــی بــازی، از رده بــالا تــا رده پــایـیـن

این دیالوگ و منو لوگ برای شما آشنا هستند:
_ تو که مدرکت بالاست چکار میکنی ؟
_ ما که پارتی نداریم هیچی , بیکارم .
“باید شیرینی بهش بدم .بنده خدا اگه الان اینجا نبود حالا حالاها می بایست مثل بقیه مردم دنبال کارم می دویدم ”
افتخار می کردیم که همه چیز در فرهنگ ایرانی حل می شود و حالا شاهد آن هستیم که خود ما در ضد ارزش هایی چنان حل شده ایم که بخشی از فرهنگ عمومی مان شده اند .
معضلی به نام پارتی بازی بخش عمده ای از فساد اداری ما را در برگرفته است .همه مان به این مسئله واقفیم ؛ همه مان میگوئیم باید برداشته شود و در همان حال همه مان در به در به دنیال آن هستیم و از داشتنش لذت می بریم بلکه افتخار می کنیم.منظورم از “همه مان” مردم و مسئولان خرد و کلان است .این مسئله نه تعارف پذیر است و نه کوبیدن این گروه و آن حزب. به سرانجام رساندن یک قضیه پارتی بازی برای مردم یک لازمه و افتخار شخصیتی شده است و برای مسئولان یک لازم و ملزوم و ابزار کار .
فساد اداری که قسمت عمده اش همان تعبیر عمومی پارتی بازی و سفارش پذیریست مثل تارعنکبوتی بر پیکره تمامی روابط و قوانین ما تنیده شده و مسئله بغرنج تر از وجود این معضل ,پذیرفتن آن است .روشنه وقتی مسئله ای پذیرفتنی شد کمترین تلاشی برای تغییر یا حذف آن صورت نمی گیرد .با وجود اینکه در قانون خودمون ماده قانونی ضد پارتی بازی داریم که طی آن هرکسی که از نفوذ خود و دیگران در ادارات و سازمانهای دولتی سوء استفاده کند به مجازات حبس تادیبی و پرداخت جریمه محکوم می شود.اما آیا از اجرای این قانون در کشورمون خبری هست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟پرواضح است که دلیل عمده عمر با دوام مسئله پارتی بازی این است که قوانین از سوی مسئولان و تبع آن ؛ مردم محترم شمرده نمی شود.امیدوارم به قبای کسی برنخورد زیرا بیشترین قانون منع پارتی بازی در ایران تائید شد و تصویب شده اما در عین حال, هر چند عیان است اما باز هم ایران از لحاظ فساد اداری ومالی جایگاه بدی دارد .بارها خطبای نماز جمعه, سفارش و پارتی بازی را از بزرگترین مشکلات اداری کشور خواندند.حال پیش کدام قاضی میتوان این نقض قانون را به ریشخند کشید ؟؟؟؟؟؟؟متاسفانه این معضل ریشه دوانده و و در جامعه ما که یک جامعه اسلامی است نشان دهنده یک سقوط بزرگه .چون تفکری در بین ماشکل گرفته با عنوان “بدون پارتی نمیشه” زیرا وقتی به جای به کار بردن یک استعداد کارآ ,دلجویی و کسب محبت و منفعت از آشنایان را جایگزین می کنیم عملا روی” اخلاق” خط بطلان کشیده ایم .زیرا وقتی مقوله کارایی در جامعه ما جایش را به ارادت ورزی و همسانی در دیدگاه سیاسی و عقیدتی میدهد رسما “وجدانمان” را در قبال توسعه و پیشرفت عمومی زیر پا گذارده ایم.این مقاله به هیچ وجه به امیدگشودن گره ای از معضل پارتی بازی نگاشته نشده است زیرا مشخص است این مسئله حالا در اشکال مختلف خود روشی قوی و بلکه اساسی برای به هدف رسیدن بسیاری از افراد و مقوله های فرهنگی و اجتماعی است .بلکه متاسفانه ما مسئله پارتی بازی را در جایگاه ذهنی مان نهادینه کرده و کم کم به سمتی حرکت میکنیم که پس از عادت به ان داریم به این معضل احترام می گذاریم و ان را جزو حقوق افرادی که می توانند از آن استفاده کنند میپذیریم و چه خوش گفته اند دیگران برای ما که ایرانیان هفتاد میلیون هستند که برادرانه با هم زندگی می کنند .به هر حال پارتی بازی یک اتش بزرگ اما مخملی است که دارد سرمایه استعدادهامان را می سوزاند و در وحله اول توسعه عمومی و بعد حق و حقوق انسانی را به آتش می کشد و تعجبا که اگر همین قدر که به مسئله لباس پوشیدن ,و زیر ذره بین بردن حرکات و رفتار و برخوردها مردم چسبیده ایم, به این معضل سیاه توجه می کردیم می تونستیم جلوی این آتش مخملی رو بگیریم اما به نظر می رسد دیگرانی که به آن به عنوان یک ابزار پیشرفت نیاز دارند هیچ گاه عملا در جهت متوقف کردن آن به معنای واقعی نخواهند کوشید .پس همچنان نوع برخورد , روابط و آینده نگری تان را به روی این پدیده دلنشین تنظیم فرمائید .راستی اگر یه روزی احتمالا خواستید در این زمینه فرهنگ سازی کنید یادتان باشد این موضوع باید از رده های بالای جامعه شروع شود تا مردم بتوانند آن را باور و به آن عمل کنند .
ناهید مظفری

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

رهایی از سایه‌های گذشته و تولدی دوباره

به گزارش هفته نامه افق کویربافق؛ در عمق