برایان ترسی مرد موفق جهانی می گوید می خوام صادق باشم باهاتون, یه حرف جدی.تا حالا دقت کردین بعضی آدم ها چقدر بدبخت به نظر می رسند؟ چقدر راجع به زندگی و کار و روابطشون غر میزنند و شکایت می کنند؟اصلا انگاری یه چیز عادی شده از وضع دور و برمون راضی نباشیم. دلیلش ساده است؛ همش از همرنگ جماعت شدن نشأت می گیره اکثر آدم ها زندانی افکار دیگرانند؛ می ترسند خودشون باشند.لحظه ای که تفکر دیگران براتون مهم نباشه درست همون لحظه ای است که آزادی را بدست آوردید.این تفکر من باعث شد به چیزی دست پیدا کنم که قبلا فکر میکردم محال است. انجام کارهایی که باعث شادی و سعادتتون میشه ؛خیلی سخته اما من پیشنهاد میکنم شروع کنید بر رویش کار کنید.درس هایی برای اینکه آزادی فردیتان را بدست آورید :درس شماره ۱ : اکثر افراد نامطمئنند دلیل اصلی اینکه مردم جرأت انجام کاری غیر نورم و متفاوت را ندارند؛ اهمیتی است که به جمله “دیگران چی فکر خواهند کرد؟” میدهند. دیگران هیچ اهمیتی نمی دهند, باور کنید.مردم اونقدر درگیر زندگی شخصی و کار خودشون هستند که اصلا براشون مهم نیست به کار شما توجه کنند, باور نمی کنید؟آیا شما براتون مهمه دور و بری هاتون چیکار میکنند؟ اگر ببینید یکی تو پیاده رو میخوره زمین, شاید برای چند دقیقه بخندید بهش اما آخر روز به کلی فراموش خواهید کرد.مردم تمام توجهشون به زندگی خودشونِ. دیگر به تفکر دیگران راجع به خودتان اهمیت ندید؛ اصلا براشون مهم نیست !درس شماره ۲ : زبان بدن این یکی اعتماد بنفس عظیمی براتون میسازه. این محرمانه ترین راز من است پس لطفا به کسی نگید.اما راز من چیست؟ذهن انسان نمیتواند در مسیری فکر کند اگر بدن انسان در مسیری دیگر است.وقتی استرس دارید و عصبی هستید, بدن شما هم منقبض خواهد شد.دفعه دیگه که احساس ناراحتی کردید, به انقباضی که در ماهیچه هاتون وجود دارد دقت کنید. حالا چیکار کنیم؟وقتی احساس میکنم ناراحتیم داره افزایش پیدا میکنه, شروع میکنم به جزء جزء بدنم توجه کنم. چشمانم را خواهم بست و شروع میکنم تمام قسمت های بدنم را شل کنم.با دقت تنفستان را کنترل کنید کمک عظیمی به شما خواهد کرد.بعد, بدنم را در مطمئن ترین حالت ممکنم در خواهم آورد. چجوری؟ شانه ها به سمت عقب, سینه جلو, دهان بسته و حتی لبخند میزنم.من اینکار را وقتی میخواهم سخنرانی کنم, یا حتی میخواهم ماشین برونم انجام میدم.ذهنتان شروع میکند آرامتر شود وقتی بدنتان دارد آرامش پیدا میکند.پس بیش از حد به ذهنتان توجه نشان ندهید, به بدنتان توجه کنید.درس شماره ۳ : ۵% باشید.عادلانه است اگر بگوییم فقط افراد غیرعادی که نتیجه بازی را عوض میکنند و کاری خارق العاده انجام می دهند فقط ۵% از جمعیت کل هستند. دلیل اینکه این افراد به هرچی می خواهند می رسند اینه که جرأت آن را دارند کاری متفاوت انجام دهند.این واقعیت ساده را به خاطر بسپارید. اگر شما کاری را انجام بدهید که ۹۵% مردم دنیا آنرا انجام میدهند, پس نتایجی را بدست خواهید آورد که ۹۵% مردم دنیا بدست می آورند.فقط به آمار طلاق , آمار افسردگی در جوانان دقت کنید نسبت ها را …آیا شما هم این نتایج را می خواهید؟درس شماره ۴ : مردم شما را تحسین خواهند کرد.متفاوت بودن را بپذیرید.شاید فکر کنید سخت است چون نمی دانید مردم درمورد شما چه فکری خواهند کرد؛ اما مردم غبطه می خورند به دل و جرأتتون که کاری متفاوت انجام می دهید.شاید, شاید, شاید مردم شما را مسخره کنند, انتقاد کنند. برای من هم اتفاق افتاده چند مورد اما واقعیتی که در وجودشون نهفته حسادتی است که نسبت به شما دارند؛ آرزو خواهند کرد مانند شما جرأت اینکار را داشتند.پس ازینکه از کاروان جدا شوید نترسید, راهی که خودتون دوست دارید برید خیلی جالب تر خواهد بود.
قصه گوی غصه های شما
عباس ابراهیمی خوسفی
رهایی از سایههای گذشته و تولدی دوباره
به گزارش هفته نامه افق کویربافق؛ در عمق