عیار طلای سرخ بالا می‌رود/ وقتی نخبگان دانشگاهی گره‌های کور صنعت را باز می‌کنند

گروه علم و پیشرفت؛ سیده راضیه حسینی: زعفران، این طلای سرخ صادراتی، پیچیدگی خاصی دارد؛ در یک بازه حداکثر دوهفته‌ای گل‌ می‌دهد و بعد از چیده‌شدن به‌خاطر اینکه سریع فاسد می‌شود، امکان ذخیره‌شدن ندارد. هرچقدر هم که بیشتر بماند، کیفیت و ارزشش پایین‌تر می‌آید. این یعنی حجم بسیار زیادی گل زعفران، باید در مدت زمان کوتاه برداشت شود  و کلاله آن ( قسمت قرمزرنگ) جدا و خشک شود. همین باعث می‌شود هر سال بخش زیادی از محصولات کشاورزان با خطر نابودی یا کاهش ارزش و کیفیت مواجه باشد. چنین وضعیتی در خوشبینانه ترین حالت باعث خام فروشی گل به قیمت پایین توسط کشاورزان می‌شود. اما در راه صادرات این طلای سرخ، یک مشکل دیگر هم وجود دارد و آن اینکه در فرایند دستیِ تولید زعفران، انواع آلودگی میکروبی، پرز، مو و ناخالصی می‌تواند وارد محصول شود و همین باعث برگشت‌خوردنِ بارهای صادراتی می‌شود. همه این‌ها یعنی با وجود زحمت زیاد کشاورزان، عملا بازدهی بسیار پایین می‌آید و به‌اندازه‌ای که پتانسیل وجود دارد، صادرات زعفران موفق نیست. این مشکل بزرگ باعث شد دانشجویان نخبه کشور با تخصص‌های مختلف در شرکت دانش‌بنیان «هوشمند والی» به فکر حل مشکل بیفتند و بعد از چهار سال کار تلاش، یک سامانه پیشرفته برای مکانیزه‌شدنِ فرآوری زعفران بسازند. دستگاهی که برای اولین‌بار در دنیا ساخته شده و گره این صنعت مهم کشور را باز کرده است. با «محمدهادی خاکرند» مدیر تولید این شرکت در خصوص این سامانه گفت‌وگو کردیم؛ آقای خاکرند در دوره دانش‌آموزی از برگزیدگان المپیادهای جهانی بود و اکنون دانشجوی دکترای مکانیک در دانشگاه صنعتی شریف و متخصص طراحی و ساخت محصول و سیستم‌های مکانیکی است.

*چه‌چیزی باعث شد تصمیم به ساخت این سامانه بگیرید؟

مشکلات جدی که در مسیر فرآوری زعفران وجود داشت، تمامی فعالان این زنجیره و صنعت را به یک نتیجه رساند و آن «مکانیزه کردن کاشت، برداشت و پاکسازی گل زعفران» بود. اما جای خالی این نوع تجهیزات کشاورزی در این صنعت به شدت احساس و اعلام می‌شد. از آنجایی که بیش از ۹۰ درصد زعفران جهان در ایران تولید می‌شود، طبیعتا نمونه خارجی عملیاتی دستگاه پاکسازی گل زعفران وجود نداشت؛ وگرنه مانند بسیاری از موارد مشابه، به جای تلاش برای تولید دستگاه متاسفانه نخستین راه‌حل اقدام برای واردات این دستگاه‌ها بود. تلاش‌هایی هم برای این کار انجام شده بود که همگی بی‌ثمر بود. تیم ما از چهار سال پیش کار روی این دستگاه را شروع کرد و موفق شدیم «سامانه هوشمند فرآوری گل زعفران» را بسازیم. دستاوردی که کل صنعت را متحول خواهد کرد و اهمیتی استراتژیک دارد.

*این سامانه هوشمند دقیقا چه کاری انجام می‌دهد؟

این سامانه یا خط تولید، یک ماشین کشاورزی است که از ۳ قسمت اصلی تشکیل شده است. قسمت تغذیه، برش و جداسازی. گل زعفران به صورت فله‌ای وارد دستگاه می‌شود، سپس گل‌ها شناسایی شده و برش می‌خورند و بعد اجزاء برش‌خورده آن را از هم تفکیک می‌کند.

این دستگاه یکی از سخت‌ترین ماشین‌های کشاورزی ممکن برای طراحی و تولید است. به چند علت مشخص؛ اول اینکه نمونه خارجی یا مشابهی نداشته و تمام روش‌ها و راه‌حل‌های به کار رفته در آن حاصل ابداعات و تلاش‌های خود تیم است. ساخت چنین سامانه‌ای طبیعتا نسبت به دستگاه‌هایی که مشابه خارجی دارد، تلاش بالایی می‌طلبد. دوم اینکه خود سیستم از ۱۲ نوع دستگاه مختلف تشکیل شده است که هر کدام یک عملکرد و وظیفه را دارند و این تعداد دستگاه باید همزمان و به صورت یکپارچه توسعه پیدا می‌کرد تا بتواند در یک خط تولید قرار گیرد. به مدت چهارسال تمامی اجزاء این دستگاه سال به سال طراحی شده، تست شده و دومرتبه بهینه‌سازی و بازطراحی شده است؛ یعنی عملا انگار ۱۲ دستگاه با هم طراحی و بهینه شده است. ویژگی منحصر به‌فرد سوم، فصل به شدت کوتاه تست و بازنگری در طراحی دستگاه است. چرا که گل زعفران مشابه هیچ گل دیگری نیست و حتما باید در مدت کوتاه دو ماهه، راه حل‌ها و ایده‌ها تست و پیاده سازی میشد. برای سایر ایام سال هر ایده و ابتکاری باید چند ماه معطل آمدن فصل گل زعفران میشد. این مسئله توسعه این دستگاه را با کندی مواجه کرد و عملا ۴ سال عملیاتی شدن آن طول کشید.

مسئله دیگر خود گل زعفران است. این گل بسیار حساس است.  شکل، وزن و خواص دیگر آن بسته به منطقه، سن زمین کشاورزی، نوع آبدهی، آمدن یا نیامدن باران و حتی ساعتی تغییر می‌کند. در نتیجه نمی‌شد از راه حل‌های مرسوم مکانیکی و فیزیکی استفاده کرد و این باعث شد تیم شرکت به فکر استفاده از فناوری‌های پیشرفته‌ای مثل پردازش تصویر، هوش مصنوعی، رباتیک و کنترل پیشرفته و توسعه دستگاه‌‌ها، قطعات و اجزاء خاص بیفتد که این هم کار را سخت‌تر می‌کرد.

* مزایای این دستاورد مهم برای بخش کشاورزی و صادرات کشور چیست؟

محصولاتی از این دست یک پله استاندارد صنعت را افزایش میدهد. همانطور که برای قسمت بعد از فرآوری دستی گل، خشک‌کن‌ها اولین دستگاه‌هایی بودند که وارد این صنعت شدند و با ورود این دستگاه‌ها کیفیت زعفران تولید شده ایران یک پله افزایش پیدا کرده است، ورود دستگاه فرآوری هم باعث ارتقاء کیفیت زعفران، بهبود عطر و طعم زعفران، بهبود مسائل بهداشتی و بار میکروبی محصول زعفران کشور خواهد شد. اگر مسئولان و متولیان این صنعت هوشمندانه و درست عمل کنند زعفران تولیدی ایران می‌تواند از لحاظ کیفیت در دنیا حرف اول را بزند و تعیین استانداردهای صنعت در دنیا عملا به دست ایران بیفتد.

*از چه زمانی کار بر روی این سامانه را شروع کردید؟

به صورت مشخص از چهارسال پیش یعنی سال ۹۵ اولین فعالیت‌های جدی برای تجاری سازی این محصول آغاز شد. در آن موقع اولین نمونه آزمایشگاهی با هزینه شخصی تیم اصلی طراحی و ساخته شد و یک دستگاه حداقلی کوچک بوجود آمد. سپس با ارائه نمونه آزمایشگاهی اقدام به جذب سرمایه کردیم و از سال ۹۶ به طور جدی با تشکیل یک شرکت این محصول را توسعه دادیم.

*مهم‌ترین مشکلات و موانعی بر سر راه شما پیش آمد، چه بود؟

مانع اصلی برای کار ما – که احتمالا قابل تعمیم به سایر شرکت‌های دانش‌بنیان نیست- چالش فنی بود که در بخش‌های قبل به آن اشاره کردم؛ یعنی غلبه بر پیچیدگی‌های رفتاری گل زعفران و فرصت کوتاه تست و بررسی ایده‌های مختلف.

خوشبختانه از لحاظ تامین سرمایه و حمایت با حمایت موسسه دانش‌بنیان «برکت» و از لحاظ بازاریابی و فروش با توجه به خلاء جدی دستگاه با مشکل خاصی مواجه نبودیم. سایر دستگاه‌ها و نهادها و فعالین هم با توجه به نیاز و کمبود این محصول همراه و همدل بودند.

*این فناوری به چه میزان به ارزآوری کمک می‌کند؟

خود دستگاه احتمالا صادرات مستقیم نداشته باشد. چرا که یک فناوری کلیدی است و باید در داخل کشور بماند. از طرفی احتیاج به پشتیبانی فنی و همچنین عطش زیاد بازار برای سالها احتیاج به صادرات را تا حد زیادی از بین برده است. اثری که این سامانه دارد به طور کلی ارتقاء کیفیت، وجهه و برند زعفران کشور است که با هوشمندی تولید کنندگان و  صادرکنندگان و هماهنگی بیشتر و حذف رقابتهای ناسالم و منفی می‌توانند محصولات خود را با قیمت‌ بالاتری به فروش برسانند که میزان آن برای ما نامشخص است چرا که اولین بار است همچین کاری انجام می‌شود.

*آیا سامانه در مسیر تولید انبوه قرار دارد؟

بله برای سال آینده همزمان بازطراحی، ارتقاء و تولید انبوه آن را در دستور کار داریم. به علت پیچیدگی دستگاه و وجود حداقل ۵۰۰۰ قطعه در سامانه برای سال آینده تعداد محدودی در حد ۱۵ عدد تولید خواهد شد و بعد حجم تولید را افزایش خواهیم داد.

*برنامه‌های بعدی تیم شما چیست؟

برنامه اصلی تیم ما تولید انبوه محصول طراحی شده و پشتیبانی از آن برای به ثمر رسیدن و اثر بخشی آن در اقتصاد و کسب و کارهای خریداران دستگاه است.

در کنار آن ماشین آلات و محصولات جدیدی در دست داریم که مشابه محصول فعلی اثربخشی‌های کلیدی دارند. یکی در حوزه کشاورزی و دیگری در حوزه تجهیزات پزشکی است.

*علاوه بر شما، در این تیم چه تخصص‌هایی حضور دارند؟

آقای «مهرداد کرمی»، مدیر تحقیق و توسعه شرکت فارغ التحصیل ارشد مکاترونیک دانشگاه صنعتی شریف و متخصص طراحی سیستم‌های مکاترونیکی و مکانیزم‌های پیشرفته ابتکاری است. آقای جواد غیاثی، مدیرعامل شرکت، دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد، متخصص مدیریت پروژه، مذاکره و فروش است. ما -هسته اصلی تخصصی تیم هستیم. علاوه بر این با «دکتر محمدرضا محمدی» استاد پردازش تصویر و هوش مصنوعی دانشگاه علم و صنعت، «مهندس محمد حسین مهرعلیان» فارغ التحصیل ارشد مهندسی مکاترونیک دانشگاه شریف، متخصص رباتیک، میکرو الکترونیک و سیستم‌های دقیق، «مهندس مهدی کریمیان» متخصص برنامه نویسی، الکترونیک و سیستم‌های embedded  همکاری پروژه‌ای و تخصصی داشتیم.

سایر اعضاء تیم آقای داوود علینژاد متخصص طراحی و تولید، سید مجتبی میرتقی متخصص طراحی و ساخت، علی اقدسی متخصص کدنویسی، مدلسازی، نقشه کشی و مونتاژ، محمد امین توکلی، متخصص مهندسی مکانیک، امیر سویزی دانشجوی مهندسی مکانیک و تعداد دیگری از دانشجویان و مهندسان که در مسیر پروژه مدتی افتخار همکاری با ایشان را داشتیم.

 

شما و اعضای این تیم قبل از این به چه موفقیت‌های علمی رسیده‌اید؟

هر کدام موفقیت‌های فردی خاص خودمان را داشته ایم منتهی این تیم موفق به دریافت جایزه جوان خوارزمی، ثبت اختراع و کسب مقام در جشنواره اختراعات بنیاد نخبگان، اخذ گواهینامه شرکت خلاق، تاییدیه شرکت دانش‌بنیان و برگزیده چند جشنواره داخلی دیگر شدیم.

*نخبگان ایرانی خیلی راحت می‌توانند در بهترین دانشگاه‌های دنیا پذیرش بگیرند و با بهترین تسهیلات مشغول تحصیل و کار شوند. چه چیزی باعث شد شما به جای انتخاب آن مسیر، تصمیم بگیرید ایران بمانید؟

ابتدا بگویم که نباید سایرین که راه دیگری را انتخاب کردند، مقایسه و قضاوت بشوند. هر کسی با توجه به اهداف و ارزش‌ها و شرایطتش ممکن است راه متفاوتی انتخاب کند. همینطور سایر اعضاء تیم ما نیز ممکن است جواب‌های مختلفی برای این سوال داشته باشند. برای من به شخصه، چند مسئله اصلی وجود داشت که ماندن را انتخاب کردم. اول مسئله اعتقادی؛ اینکه این کشور الآن مرکز جهان اسلام و تشیع هست و باید ماند و آن را تقویت کرد؛ و اینکه حفظ نظام اسلامی که از اوجب واجبات هست؛ یعنی ایجاد و ارتقاء یک نظام اسلامی کارآمد از تمام جهات یعنی عدالت اقتصادی، کارآمدی و عدالت قضائی، آزادی بیان و عقائدی، نشاط علمی و اقتصادی و… . دوم خانواده و مردم که زندگی با مشکلات در کنار ایشان را به زندگی با آسایش مادی دور از مردم و خانواده ترجیح می‌دادم. سوم اینکه استاد خوبی ( «دکتر محمد دورعلی») در مقطع ارشد پیدا کردم که من را از تحصیل در خارج از کشور بی نیاز کرد و به ما راه حل مسائل و مشکلات کشور با کمترین امکانات و با دست خالی را نشان داد. چهارم فضای کسب و کار دانش‌بنیان همزمان با فارغ التحصیلی بنده اوج گرفت و این را یک فرصت متناسب برای فعالیت و اثر بخشی دیدم. به نظر من ایجاد یک محیط سالم و پرنشاط برای فعالیت و اثربخشی نخبگان وظیفه‌ای است که امثال بنده بر عهده داریم.

یک نخبه وقتی تصمیم می‌گیرد بماند و برای حل مشکلات کشور تلاش کند، با چه سختی‌هایی روبرست؟

ببینید من یک نفر هستم و جواب من راجع به کل استعدادهای کشور لزوما تعمیم پذیر نیست. اما فهمی که بنده پیدا کردم این هست که اولین مشکل کبود محیط‌های کاری مناسب و جذاب هست. افراد با استعداد و موثر باید در محیط‌هایی کار کنند که بتوانند استعداد و دانش خودشان را بروز بدهند. جایی که اهداف و داستان مشخصی داشته باشد و خود را جزء جمعی از افراد نخبه با برنامه و اهداف و آرمان‌های درست ببینند و البته درآمدهای مناسب بدست آورند. کمبود این محیطهای جذاب ( مثلا شرکت‌های قوی، سازمان‌های علمی پیش قراول و از این دست) چیزی هست که واقعا آزار دهنده هست. نمی‌توان از همه نخبگان هم توقع تاسیس و ایجاد این جمع و تیم ایده‌آل را داشت. البته در سال‌های اخیر سرمایه‌گذاری‌های زیادی شده و شرکت‌های زیادی به سمت اصلاح رویه و پذیرش نخبگان و افراد با استعداد کرده‌اند مخصوصا در حوزه‌های دیجیتال، الکترونیک، پزشکی و … .

مانع دوم ضعف آموزش‌های دانشگاهی است. اینکه در دانشگاه‌های ما لااقل در بخش مهندسی، ساختار بر اساس تربیت مهندسانی است که انگار سازگاری بیشتری با محیط‌های علمی یا اقتصادی غربی دارند. یعنی این آموزش‌ها و روش‌هایی که یاد می‌گیرند، از آن‌ها نیروهای مناسبی برای حل مسائل علمی و فنی غربی ساخته است. در صورتی که اگر کسی بخواهد در کشور بماند نقاط ضعف بسیاری در مواجهه با مسائل اجتماع در خود پیدا می‌کند. از جمله ضعف در حل مسائل پیچیده، تفکر خلاق و سیستمی، عدم فهم مسائل اقتصادی و مالی، مسائل حقوقی، قوانین و بیمه و … ، مدیریت پروژه، روابط عمومی، روحیه جنگنده و تلاشگر و از این دست که برای کار کردن در محیط داخل لازم است.

سوم به صورت کلی نقاط ضعفی که در ساختارهای اداری، اقتصادی و قوانین کشور وجود دارد و بعضا باعث فرسایشی شدن کارها می‌شود. از جمله نبود شفافیت، نبود برنامه واضح بلندمدت که بتوان برنامه‌ریزی کرد، و ابزارهای تنظیم‌گری توسط دولت که به خوبی و هوشمندانه استفاده نمی‌شود مثل بیمه، مالیات، تعرفه‌های گمرکی، تسهلات بانکی، نبود سامانه‌های اطلاعاتی جامع و از این دست.

البته برای کسانی که مشتری دولتی دارند این داستان هم تقریبا تکراری است که به راحتی با تغییر یک مدیر قراردادها به هم میخورد و یا با واردات یک محصول از نمونه داخلی استفاده نمی‌شود و یا حاضر به ریسک برای به ثمر رسیدن یک پروژه نیستند و ترجیح میدهند مسائل را کوتاه مدت و سطحی حل کنند.

مسئله آزار دهند دیگر این هست که در تمام کشور مسائل سیاسی جناحی بر سایر امور سایه انداخته است. انگار که کم هستند افرادی که عمیقا به دنبال حل مسائل به صورت ریشه‌ای و بلند مدت باشند. مثلا مسئله آلودگی هوا که یک برنامه جامع بلند مدت علمی و دقیق میان رشته‌ای است و قابلیت این را دارد که نخبگان زیادی روی حل این مشکل مشغول شوند و تاثیرگزاری داشته باشند دستخوش اغراض سیاسی و جناحی قرار میگیرد. و یا به صورت ظاهری و با حذف صورت مسئله و انکار مشکلات و با کار رسانه‌ای سعی در نشان دادن حل شدن مسئله می‌شود. کم نیستند مسائلی از این دست.

بازدید تجار و صنعت گران کشور های فرانسه، اسپانیا، کنیا از عملکرد سامانه فرآوری گل زعفران

 

*مهم‌ترین کارهایی که باید متولیان انجام دهند تا کار نخبگان برای حل مشکلات کشور آسان‌تر شود، چیست؟ 

به نظر بنده اول از همه داشتن برنامه جامع و نقشه راه مشخص برای تک تک حوزه‌های مختلف که حتما همه خود را ملزم به اجرا و پیشبردن آن بدانند. به صورتی که واضح و شفاف باشد و بدانیم قرار است چه کار کنیم و به چه جاهایی برسیم. سپس هماهنگی ارکان مختلف کشور مثلا قوانین، ابزارهای حمایتی و تشویقی، حمایت‌های حقوقی و قضائی، تسهیل امور اداری و از این دست به صورتی که هر کس بخواهد حتی به دنبال منافع مادی حلال هم باشد آن را از طریق رفع نیازهای جمع و منافع جمعی دنبال کند. سپس اعتماد و هدایت نیروهای جوان و عدم دخالتهای ناشیانه و غیر علمی در راهکارهای ارائه شده ایشان.

*فضای کنونی کارآفرینی و شرکت‌های دانش‌بنیان کشور را چطور ارزیابی می‌کنید؟

به نظر من منصفانه نگاه کنیم در سال‌های اخیر با تاکیدات و پیگیری رهبری و پای کار آمدن دستگاه‌های دولتی و حکومتی مثل معاونت علمی ریاست جمهوری، بنیاد نخبگان، ستاد اجرایی فرمان امام و دانشگاه‌های مختلف کشور و همچنین از طرف دیگر دلسوزانی که تجربه کار در صنعت یا خارج از کشور را داشته‌اند و به صورت خصوصی یا همکاری با دانشگاه‌ها، بانک‌ها و … فعالیت می‌کنند، فضای خیلی خوبی بوجود آمده و به قول معروف اکوسیستم کارآفرینی ایران در حال تکمیل و شکل گیری است. سرمایه گذاری‌های خوبی انجام شده است و شتاب دهنده ها، مراکز رشد، آزمایشگاه‌ها، کارخانه‌های نوآوری، صندوقهای سرمایه گذاری خطر پذیر و از این دست به سرعت در حال بوجود آمدن و شکوفایی هستند.  تیم‌های مختلف در حال حرکت به سمت رفع نیازهای کشور شکل گرفته‌اند و امیدوارم این جنب و جوش ناشی از صرفا تحریم‌ها و نبود راه جایگزین نباشد و با کم شدن احتمالی تحریم‌ها و یا فشارها این حرکت با سرعت بیشتری ادامه پیدا کند.

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

خاک را نتوانستیم برای خودمان نگه داریم

 به گزارش هفته نامه افق کویر، مراسم تودیع