۱۰ سال از ابلاغ سیاستهای کلی اشتغال از سوی رهبری معظم انقلاب میگذرد؛ ریلگذاریای که یکی از سرفصلهای مهم آن ایجاد فرصتهای شغلی پایدار با تأکید بر استفاده از توسعه فناوری و اقتصاد دانشبنیان بوده است. اکنون پس از یک دهه ایشان در جمع تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی مجدد توجه ویژه به «دانشبنیانشدن صنایعبزرگ» را مطالبه میکنند و رویکرد اشتغالآفرینی در صنایعی مانند پتروپالایشگاهها و زنجیره پاییندستی صنعت فولاد را متذکر میشوند؛ موضوعی که اهمیت دانش و کار در کنار یکدیگر را برجستهتر از قبل میکند.
در روایت و در کلام امیرالمومنین(ع) داریم: «العلم یهتف بالعمل فان اجاب و الا ارتحل» یک بیان نمادین و راهبر که حتی اهمیت دانش را در کنار کار یادآوری میکند. به تعبیری دانش، کار را مطالبه میکند؛ اگر کار پاسخ داد، دانش میماند و توسعه پیدا میکند؛ اگر کار پاسخ نداد، دانش هم میرود.
واقعیت این است که در جهان امروز تعامل و همراهی جدی صنایع بزرگ با توسعه محصولات نوآورانه و دانشبنیان هم ضرورت بقاست و هم عامل توسعه. اولویت شرایط خاص اقتصادی که در آن هستیم به ما مسیری را نشان میدهد که در برابر منفعترساندن کوتاهمدت به سهامداران، باید به سمت سرمایهگذاری حرکت کرد آن هم سرمایهگذاریای که در جهت نوآوری و تعامل با شرکتهای دانشبنیان باشد.
به عبارتی یکی از مسائل مهم ما برای ایجاد اشتغال و توسعه کشور و حل مسائل اقتصادی تنها و تنها سرمایهگذاری است. اگر در موضوع اشتغال و کارآفرینی میخواهیم حمایتی انجام دهیم که نتایج آن آیندهای روشن را پیش روی ما قرار دهد باید ظرفیتها و ابزارهای سرمایهگذاری را توسعه دهیم و زمان سرمایهگذاری و زمان دسترسی به منابع مالی را کاهش دهیم.
امروزه یکی از چالشهای اصلی در صنایع بزرگ ما افزایش میزان بهرهوری، ارزشافزوده و راندمان است. اکنون پرسشی که باید طرح کنیم این است: کدام صنعت و حوزه برای این چالش بهترین راهکارها را ارائه میدهد؟ پاسخ جز همان نکتهای که رهبری مطالبه میکنند نیست. این صنایع دانشبنیان هستند که میتوانند صنایعبزرگ را کمک کنند تا در مسیری قرار گیرند که ارزشافزوده آنها متفاوت شود و رشد صعودی پیدا کنند. بهعنوانمثال در صنعت فولاد امکان خلق ارزشافزودههای جدید با ورود دانشبنیانها بسیار فراهم است. تولید و بهرهوری در این صنعت با همکاری دانشبنیانها شتاب صعودی میگیرد و کاهش هزینههای محسوسی نیز در پی دارد که زنجیره کسبوکارهای وابسته به آن را هم تحت تاثیر قرار میدهد.
صنایع دانشبنیان همچنین میتوانند شیوه مدیریت بسیاری از صنایع بزرگ و البته سنتی ما را متحول نمایند و از منظر سرمایه انسانی نیز ارزشافزوده جدیدی ایجاد کنند.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که در طول سه دهه گذشته کشور ما سرمایهگذاری جدی در حوزه زیرساختهای صنعتی انجام داده است و اکنون زمانی است که با ارائه راهکارهای نوین و مبتکرانه بیشترین بهرهروی را باید از این صنایع با خلق ارزش ببریم و برای رسیدن به این هدف مسیری جز ورود دانشبنیانها به این صنایع متصور نیست.
فریبکاران در کمینند
اگرچه در پیرامونمان افراد خوب و خوش نیت