«ممل» به «آقاتقی» گفت: چه روزگاری شده است؟ «معدن آباد» پر از غریبه ها شده است! همه رقم آدمی توی این شهر پیدا می شود از اتباع بیگانه تا خودی ها که از اطراف و اکناف کوچ کرده و برای کار در معدن آباد به این آبادی آمده اند. آقاتقی گفت: بله! درست می گویی! از قدیم هم گفته اند: هر جا که آب باشد آبادی هست؛ حالا باید گفت: هر جا که کار هست کارگر هم نیاز است! ممل گفت: منظورم این است که خیلی اجاره خانه ها و خرید زمین در معدن آباد به دلیل تقاضای این افراد بالاتر رفته است و من از این می ترسم که فردا روزی چطور برای پسرم خانه تهیه کنم؟ با این اوضاع گرانی نمی شود که سراغ ملک و خانه رفت! کدخدا که همه اش وعده می دهد و بعد یادش می رود! آقاتقی گفت: چیزی که من می دانم کار امروز را به فردا ننداز؛ همین الان با این «صنار» درآمدت هم که شده، ده قصب زمین هر جا که هست بخر که فردا همان هم بالاتر می رود!
صدای افق
افق کویر، باعرض سلام و خسته نباشید خدمت