بدلیل گسترش و رواج دروغگویی در جامعه و محاکم دادگستری از ناحیه اکثر مراجعین، این قسمت از مطالب حقوقی را به بررسی این موضوع اختصاص داده ام.
دروغ ،معمولاً به بیانی که منطبق بر واقع و حقیقت نباشد دروغ میگویند و همچنین کتمان واقعیت نیز نوعی دروغ گویی میباشد.
همانگونه که قانونشکنی در جامعه رو به افزایش میباشد ، دروغگویی هم که از جمله پستترین رذایل اخلاقی است نیز ازجمله پدیدههایی است که در جامعه به سرعت در حال افزایش میباشد و این گسترش دروغگویی باعث شده که اعتماد عمومی روزبهروز کاهش یابد و افراد جامعه برای هر اقدام خود و یا مراودات مالی خود و خریدوفروش و معاملات که میخواهند انجام دهند با ترس و دلهره اقدام و از یکدیگر ضمانتهای بیشتری را اخذ نمایند.
البته از دیدگاه روانشناسان انسان از همان کودکی دروغ گویی را کشف میکند به طوریکه کودکان به محض اینکه متوجه میشوند دیگران نمیتوانند ذهنشان را بخوانند دروغگویی را آغاز میکنند بطوریکه حتی نوزاد ۶ ماهه میتواند با وانمود کردن به گریه مادر خود را فریب داده و توجه او را به خود جلب کند .
در هرصورت انسان به نوع و نحوه تربیتی که با آن بزرگ میشود ممکن است به انواع دروغگویی برای رسیدن به منافع و اهداف خود دست بزند از شایعهسازی و شایعه پراکنی گرفته تا افترا و نشر اکاذیب و شهادت کذب و سوگند دروغ و دروغ گفتن و ادعای دروغ و کتمان حقیقت و شکایت واهی و انکار جرم توسط مجرم و یا دروغگویی در مراودات با دوستان و همسر و خانواده و موارد دیگر از جمله آن میباشد که در نظام حقوقی کشور ما برای بعضی از این دروغ ها مثل شهادت کذب و یا سوگند دروغ جنبه مجرمانه قائل شدهاست و برای آن مجازات سنگین حبس وضع نموده است ، اگرچه اکثر دروغ گفتن ها گناه کبیره محسوب میشود ولی برای آن قانونگذار مجازات تعیین ننموده است.
از منظر اسلام دروغگویی نزدیکترین گناه به کفر قلمداد شدهاست و کلمه دروغ یا همان کذب در قران کریم ۲۸۲ بار که شامل انواع و اقسام دروغ از جمله دروغ گفتن، اتهام دروغ، ادعای دروغ، و موارد دیگر آمده است .
این رذیله اخلاقی وقتی ظهور و بروز پیدا میکند تأثیرات خانمانسوز بر جای میگذارد و بسیار از حق ها هستند، که با این دروغگویی تضییع و پایمال میگردد بعضی از افراد عادت به دروغگویی پیدا کرده اند و با این رفتار ناپسند سعی در پیشبرد امور و کارهای خود دارند و رواج دروغگویی در جامعه باعث شدهاست که افراد زیادی از جامعه دروغگویی را امری طبیعی قلمداد کنند و از آن بهعنوان ابزار برای پیشبرد اهداف نابحق خود استفاده کنند به همین خاطر در جامعه حساسیت چندانی نسبت به دروغ و رواج آن وجود ندارد.
دروغگویی از ضعف ایمان است و خداوند در قرآن فرموده ویلن للمکذبین یعنی وای بر دروغ گویان ولی در دادگاهها شاهد هستیم که مالباختگان زیادی وجود دارند که از دروغگویی آسیب دیدهاند و تمام سرمایه زندگیشان را از دست داده اند و در دعاوی خانوادگی شاهد دروغگویی زوجین در دادگاهها میباشیم و یا اکثر قریب بهاتفاق مجرمین که مرتکب جرم میشوند جرم خود را انکار میکنند و یا در مواردی بسیاری از شاکیان شکایت کذب و واهی علیه افراد بی گناه مطرح مینمایند.
اینجانب بعنوان وکیل دادگستری که چندین دهه است که در دادگاه رفتوآمد دارم به این نتیجه رسیده ام که ۸۰ درصد افرادی که به دادگاهها مراجعه میکنند راست نمیگویند به طوریکه بهنظر میرسد که دروغگویی در جامعه نهادینه شدهاست .
ودر پایان چنانچه به هر طریق ممکن دروغگویی در جامعه کمرنگ شود و از این وضعیت عادی و طبیعی کنونی خارج شویم شاهد خواهیم بود که بسیاری از فسادها و نابسامانیها و معضلات در جامعه ما حل خواهد شد.
حسام الدین نعیمی بافقی
وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی