مگر این که عمر ما تمام بشود این طرح تمام بشو نیست

چنین حکایت کرده اند که ۱۱ سال پیش رهگذری از «معدن آباد» عبور کرد و کارگران را سخت مشغول حفر کانال دید.کنجکاو شد و از آنها پرسید شما در این گرما دنبال چه هستید که این گونه جوی های عمیق به قد ۲۰ گز یا بیشتر در زمین حفر می کنید.

مرد معدن آبادی به رهگذر گفت: رئیس معدن آباد برای کمبود اب معدن خود می خواهد که اب فاضلاب آبادی را تصفیه کرده و در صنعت معدن به کار اندازد!گفته ظرف سه سال انجام می شود.

رهگذر گفت: چه عالی! کار نیکوی است که در ظرف سه سال به آخر می رسد!

روزها گذشت و تا اینکه ۱۱ سال بعد باز گذر همان رهگذر به آبادی معدن اباد افتاد و دید که باز کارگران مشغول حفاری هستند! به یادش آمد که فردی به او گفته این طرح ظرف سه سال تمام خواهد شد؛ ولی هنوز که ۱۱ سال می گذرد باز کارگران در این کوچه و آن معبر مشغول حفر و کندن هستند.

باز از یکی پرسید که مگر این طرح تمام نشده؟

شخصآه سردی کشید و به او جواب داد؛ مگر این که عمر ما تمام بشود! این طرح حالا حالاها خیال تمام شدن ندارد.

رهگذر در تعجب فرو ماند!!!!

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

هزار و صد و شصت و یکمین (۱۱۶۱) شماره از هفته نامه افق کویر منتشر شد:

هفته نامه افق کویر گزارش می دهد: اگر