(داستان واقعی از یک پرونده وکالتی )
مردی میانسال، با صدایی گرفته اما مصمم، از آنسوی خط تماس گرفت و گفت:
…آقای وکیل، اتوبوسم را گرفتن …پسرم و کریم، برادرزاده ام که راننده بوده، بازداشت شدند … میگن توی اتوبوس مواد مخدر بوده. ولی به خدا من هیچ اطلاعی نداشتم که کریم قصد حمل مواد داره. پسرم هم فقط مسافر بود… الان هر دوتاشون را محکوم به حبس و جزای نقدی شدن ، اتوبوس هم ضبط شده ، و ما ۲۰ روز وقت داریم به رأی دادگاه شهرستان اعتراض کنیم و الان ۱۰ روز آن گذشته است….
همین تماس، آغاز پروندهای شد که وکالت آن را پذیرفتم.
مطالعه پرونده:
بر اساس محتویات پرونده، یک دستگاه اتوبوس مسافربری در مسیر کرمان به یزد توسط پلیس متوقف میشود. مأموران در بازرسی بدنهی اتوبوس، مقدار قابل توجهی مواد مخدر پیدا میکنند که با مهارت در بدنه جاسازی شده بود.
راننده اتوبوس بنام کریم – برادرزادهی مالک اتوبوس – و پسر مالک نیز که در بین مسافران حضور داشته، به اتهام مشارکت در حمل مواد بازداشت میشوند.
در همان مراحل اولیهی تحقیقات، کریم اعتراف میکند:
«من مواد رو جاسازی کردم و پسرعمویم خبر نداشت. اصلاً در جریان نبود و بی گناست…»
با وجود این اعتراف صریح توسط کریم اما پسر مالک اتوبوس به دلیل سابقهای که از گذشته در حمل مواد مخدر داشت، گرفتار میشود؛ سابقهای که مانند سایهای سنگین بر پروندهی او سایه افکنده بود. او که پیشتر یک بار به جرم حمل مواد مخدر محکوم شده بود و در زمان وقوع ماجرا، در مرخصی از زندان بهسر میبرد.
همین سابقه باعث شد تا در این پرونده هم. او نیز به اتهام مشارکت در حمل مواد مخدر، به حبس و پرداخت جزای نقدی محکوم شود. اتوبوس اسکانیا – سرمایهای چند میلیاردی – نیز توقیف و ضبط شد؛ وسیلهای که نان سه خانواده از آن تأمین میشد.
مالک اتوبوس، مردی بود که ۲۵ سال از عمرش را در جادهها گذرانده بود. چند ماهی بود که بهدلیل بیماری، کار را کنار گذاشته و اتوبوس را به برادرزادهاش کریم سپرده بود تا معیشت خانواده حفظ شود. پسرش نیز فقط برای رسیدگی به موضوعی خانوادگی، بهعنوان مسافر سوار اتوبوس شده بود، اما حالا در مظان اتهام قرار گرفته بود و در مرحله بدوی محکوم شده بود .
در نگاه آن پدر، غم سالهایی را دیدم که در جاده گذاشته بود؛ نه برای سود، بلکه برای نان آوری سه خانواده.
لایحهای دقیق، تنظیم شد
لایحهی تجدیدنظر با دقت و وقت زیاد با توجه به محتویات پرونده تنظیم شد؛ سطر به سطر، سند به سند، واقعیتها بازخوانی و مستند شد:
اعتراف صریح راننده به انجام عمل مجرمانه بدون اطلاع دیگران
مدارک رسمی واگذاری اتوبوس و عدم دخالت مالک اتوبوس
سوابق شغلی و اجتماعی پاکِ مالک اتوبوس
ارائه دلیل برای سفر پسر مالک به شهر کرمان
و در نهایت، تأکید بر اینکه صرف سابقهی کیفری، نمیتواند اصل برائت را در پروندهای تازه از بین ببرد.
و….
تمامی این موارد در لایحه منعکس شد.
صدور رأی تجدیدنظر و ابلاغ آن
در نهایت، حکم تبرئهی فرزند مالک اتوبوس صادر شد. اتوبوس نیز از توقیف خارج و آزاد شد؛ و لبخند به چهرهی سه خانواده بازگشت. سرمایهای مشروع، دوباره به جاده برگشت تا نانآور سه خانه وار باشد .
نتیجهگیری
این پرونده بار دیگر نشان داد که جرایم مربوط به مواد مخدر، نهتنها مرتکبان، بلکه اطرافیان بیگناه آنان را نیز در معرض آسیبهای جدی قرار میدهد.
از ضبط یک اتوبوس چند میلیاردی، تا احتمال زندان برای جوانی که تنها مسافر بوده و نقشی در جرم نداشته است؛ این ماجرا هشداریست برای همه:
در انتخاب اطرافیان و اعتماد به آنها
حسام الدین نعیمی بافقی
وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی
صدای افق
قطعی برق در ساعات ۱۴ الی ۱۶ را