گلایه مندی شمر از مسئولین چند اداره در بافق دست کم روی کاغذ یک تشکر، برایم بنویسند

به گزارش هفته نامه افق کویر، آشنایی با افراد یا هنرمندانی که سالیان سال در بافق زحمت برگزاری تعزیه را کشیدند؛ خالی از لطف نیست! کسانی که با امکانات کم و گاه بدون آموزش در محضر استادان، فی البداهه اشعاری را می سرودند و یا از کتب مختلف حفظ می کردند تا بدین گونه فرهنگ عاشورا به ویژه تعزیه خوانی را رواج داده تا از این راه در جهت گسترش فرهنگ قیام حسینی نقش خود را ایفاء کنند.
هفته نامه افق کویر به سهم خود تلاش دارد تا ضمن معرفی این هنرمندان، حاصل تلاش و کوشش آنان را به نسل امروزی بشناساند. در این راستا گفتگویی با «حبیب ا… مرشد زاده» معروف به «حبیب شمر» یا «شمر لرد»(خیابان مهدیه) می پردازیم.

۱۵ روز می شد تا از راه ریگ به مشهد برویم و برگردیم

افق کویر: لطفا خودتان را معرفی کنید و بگویید چند سال است که وارد این حرفه شده اید؟
بنده«حبیب ا… مرشدزاده» متولد ۱۳۲۱ هستم. از سال ۱۳۵۲ دنبال برنامه های هیئت بودم و هیئت ها را به مشهد می بردیم، در قدیم به علت نبود امکانات مجبور بودیم از راه ریگ برویم و یا به تهران می رفتیم، ۱۵ روز طول می کشید تا برگردیم.
نقش آفرینان تعزیه در بافق حوالی سالهای ۱۳۴۷
کم کم به فکر اجرای تعزیه افتادم فقط مرحوم «پاکزاد» بود که تعزیه بازی می کرد که بعدها به علت کهولت سن
نمی توانست روی اسب بنشیند و یا مجبور بودیم در روز عاشوا یک نفررا از یزد برای تعزیه بیاوریم تا نقش «شمر»،« یزید» و «عمرسعد» بازی کند. تنها کسی که در «تعزیه» بازی می کرد مرحوم سید «احمد فخری» نقش حضرت ابوالفضل(علیه السلام) بود که به خوبی اجراء می کرد.
حدود سال۱۳۴۷یا ۱۳۴۸ بود که تعزیه را شروع کردم. « عباس امیدوار» هم در کنارمان به تعزیه می پرداخت و نقش «حر» را بازی می کرد که وی در سال ۱۳۶۳ دیگر تعزیه را اجرا نکرد و کنار گذاشت.
از دیگر کسانی که در بافق تعزیه اجرا می نمود: «حاج محمدکارگران»، «حاج جواد زارع» نقش عمر سعد و خودم که در نقش شمر بازی می کردم. مردم مرا بیشتر به اسم «حبیب شمر» می شناسند و نام می برند. از اینکه به این نام مشهور شدم، اصلا ناراحت نیستم، چون برایم انسانیت مهمتر است و افتخار می کنم که به اربابم،حضرت امام حسین (علیه السلام) خدمت می کنم.
افق کویر: اولین بار کجا تعزیه خود را اجرا کردید؟
اولین جایی که تعزیه با کمک افراد دیگر اجراء شد، حسینیه «امیرا» واقع در «پشت کوچه» حوالی حسینیه «مهدیه» (عج ا… تعالی فرجه الشریف)، همچنین حسینیه «خواجه ها» و بعدها صحن آستانه مقدس امامزاده عبدا… بافق(علیه السلام) و روستای «مبارکه» هم برای اجراء می رفتیم.
بهترین سال های نوجوانی در کجا گذشت؟
افق کویر: چگونه تعزیه خود را اجرا می کردید؟ آیا از روی نوشته بود؟
من، اصلا سواد خواندن ندارم، ولی قرآن را به خوبی قرائت می کنم، همچنین کتاب «حافظ شیرازی» و سرودهای« وحشی بافقی» را به خوبی می توانم بخوانم، تمام اشعار تعزیه را حفظ هستم و بدون خواندن از روی یادداشت می توانم، اجراء کنم. ضمنا نوجوان که بودم به مدت ۲۰ سال در هیئت سفلی(بلوار مهدیه بافق)، نوحه خوان بودم و همچنین ۴ سال نوحه خوان هیئت امام زاده عبدا… بودم.

کارت بازرسی هیئت را کنار گذاشتم
افق کویر: در حال حاضر چند هیئت در شهرستان بافق وجود دارد؟
در حال حاضر ۱۶۰ هیئت داریم؛ چه زنانه چه مردانه؛ در ایام قدیم یکی دوتا هیئت بیشتر در بافق نبود یکی هیئت امام زاده و دیگری هیئت «سرده» و «بن ده»، در روز عاشورا یک سال هیئت امام زاده صبح آغازگر مراسم بود و بعد از ظهر هیئت” بن ده و سرده” و در سال بعد صبح عاشورا هیئت سرده و بن ده و عصر هیئت امام زاده و در کوچه و پس کوچه های شهر عزاداری می کردند. بعدها هیئت سفلی و هیئت «قلعه» هم آمد. خودم هم مسئول بازرسی هیئت ها بودم، کارت بازرسی هم داشتم که کم کم آن را کنار گذاشتم.
آن ارباب کسی نیست جزء حضرت اباعبدا… الحسین(علیه السلام)

افق کویر: خانواده شما با نقش شمر مشکلی ندارند؟
خیر! اصلا با این موضوع کاری نداشتند. من در خانه ی اربابی قدم گذاشتم که تمام دنیا به آن احتیاج دارد و با جان و دل همه ی نقشها را اجراء می کنم.آن ارباب کسی نیست جزء حضرت اباعبدا… الحسین(علیه السلام).
شمری که پای خیمه ها اشک ریخت

افق کویر: چه چیز باعث شد در این مسیر قدم بردارید و موفق شوید؟
عشق به اربابم امام حسین(علیه السلام) باعث شد، در این مسیر قدم بردارم و موفق هم شدم. تمام زندگیم را مدیون آن جضرت هستم و کرامات و بزرگواری های زیادی از ایشان در زندگی برایم روی داده است. یادم هست فدائیه در مطلبی نوشت: «شمری که پای خیمه ها اشک ریخت» و این موضوع برای همه بسیار جالب و زیبا بود. سه سال پیش در منزل مرحوم«حاج خلیل کارگران» ناخودآگاه شعری به ذهنم آمد که«شریعتی» آن را ضبط کرد و بازخورد خوبی هم داشت. متن شعر این بود:
اگر شمرم، آقا! بر تو دخیلم
می خوام تو تعزیت آقا! بمیرم
آقا! من از مردن نمی ترسم
می خوام یه لحظه رویت را ببینم
حسین جان! ببر من را پیش نوکرانت که من ببینم جای چاکرانت
حبیب و مسلم و حر ریاحی
آقا! می خوام سرم هر دم بیایی
حسین جان! گر نیایی وقت مردن که شمرت را سوی آتش ببردن…
چندین بار لباسم کنار آتش زدن
خیمه ها، آتش گرفت

افق کویر: در تعزیه خوانی آیا اتفاقی خاصی افتاده است؟
تمام اتفاقات زندگی من مربوط به همین تعزیه است. من در حاضر ۱۶ فرزند دارم. ۹ دختر و ۷ پسر؛ ۴۰ نوه و ۲۰ نتیجه دارم که همه در پناه امام حسین(علیه السلام) هستند. با اینکه پادرد هستم، می توانم مسیر زیادی را پیاده طی کنم، خیلی از اتفاقاتی که برایم رخ می دهد همه را مدیون امام حسین(علیه السلام) می دانم، چندین بار لباسم کنار آتش زدن خیمه ها، آتش گرفت، چندین بار از اسب افتادم؛ ولی به برکت آقا یک جراحت کوچک هم برنداشتم.
افق کویر: آیا امسال هم برنامه ایی برای اجرا دارید؟(مصاحبه قبل از محرم انجام شده است)
بله! پارچه گرفتم و لباس جدید آماده کرده ام و در نقش شمر تعزیه اجرا می کنم.
با شعر خوانی صبح عاشور را
در ذهن مردم تداعی می نمایم

افق کویر: وقتی در روز عاشورا تعزیه اجرا می کنید چگونه پیام روز عاشورا را به مردم انتقال می دهید؟
وقتی لباس می پوشم که بخواهم تعزیه اجراء کنم اشک می ریزم، سعی می کنم با شعرخوانی، صبح روز عاشورا را در ذهن مردم مجسم کنم. در گذشته مردم موقع اجرای تعزیه، بیشتر اشک می ریختند.

تعزیه خوانی امروز با گذشته خیلی فرق می کند
افق کویر:آیا شما جوانان را برای اجرای تعزیه تشویق می کنید؟
وقتی جوان یا نوجوانی پیش من می آید و می گوید می خواهم تعزیه بازی کنم او را تشویق می کنم؛ حتی بارها به جوانان گفته ام حاضرم برایشان تمام وسایل مورد نیاز، اعم از لباس و کفش و شمشیر تهیه کنم که به این سمت سوق داده شوند. تعزیه خوانی امروز بیشتر از وسایل خاص استفاده می شود و با تعزیه گذشته خیلی فرق می کند.
افق کویر: چگونه می توانید در تعزیه هم مخالف خوان هم موافق خوان باشید؟
برایم فرقی نمی کند، چه نقشی اجراء کنم. من با هر نقشی خودم را وفق می دهم و سعی می کنم، موقع اجراء در نقش فرو روم تا در ذهن بیننده تمام وقایع مجسم شود.
روی کاغذ، یک تشکر، برایم بنویسند

افق کویر: از مسئولین چه درخواستی دارید؟
من هر کجا تعزیه بازی کردم، هزینه ایی دریافت نکردم و هیچ مزدی برای این کار در نظر نمی گیرم! اگر هم جایی هزینه ایی پرداخت می شد می گفتم خرج هیئت کنید، ولی از مسئولین اعم از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، شهرداری، فرمانداری و سازمان های مربوطه توقع داشتم، روی کاغذ، یک تشکر، برایم بنویسند و به من بدهند! من از هیچ کدام شان توقع هزینه و پولی نداشتم.
محمد حسین تشکری

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

صدای افق

قطعی برق در ساعات ۱۴ الی ۱۶ را