سید عباس حسینی باقرآبادی|
بحثی پیرامون فرشتگان
موضوع فرشتگان در اديان گذشته هم با اصطلاحات گوناگون و تعريفات مختلف مطرح بوده است. وجود فرشتگان با استناد به قرآن و احاديث معتبر هيچگونه جاى ترديد نيست. در قرآن مجيد در ۱۳ مورد كلمه ملک و در دو مورد ملكين كه تثنيه ملک است آمده و در حدود ۷۳ مورد كلمه ملائكه وارد شده است.
فرشتگان از جنس و نوع اجزاء و پديدههاى عالم طبيعت نيستند، بلكه موجودات مقدس و داراى ماهيتهاى مخصوصى مىباشند.
توصيفات ما درباره فرشتگان مستند به منبع وحى است يا بطور مستقيم كه قرآن است و يا بطور غير مستقيم كه از زبان ولىّ ا… اعظم امير المؤمنين و ساير أئمه معصومين (ع) مىباشد.
در قرآن کریم و در کلام الهی توصيفات متعددی درباره فرشتگان مطرح شده که به برخی از آنها اشاره می شود؛
۱- فرشتگان، شايستگی دارند مخاطب خداوند قرار گیرند همانگونه که زمان خلقت حضرت آدم (ع) آنها را مورد خطاب خود قرار داد. (بقره/۳۰)
۲- از فرشتگان رسولانى انتخاب مىشوند که اوامر الهی را برای بندگان می آورند (نحل/۲ و حج/۷۵)
در رسالت فرشتگان دو هدف ممكن است وجود داشته باشد
هدف يكم- مأموريت براى رسانيدن وحى به پيامبران الهى
هدف دوم- مأموريت براى الهام نمودن به انسانها و توجيه آنان به سوى خير و كمال
همانگونه که فرشتگان به حضرت مریم (س) گفتند: اى مريم، خداوند تورا برگزيده، پاكيزهات گردانيده است. (آل عمران/۴۲)
و یا فرشتگانی که بر انسان های مومن نازل مىشوند ( فصلت/۳۰)
۳- فرشتگان درباره توحيد شهادت مىدهند (آل عمران/۱۸)
۴-فرشتگان خدا را تسبيح و تقديس مىكنند (بقره/۳۰ و نحل/۴۹)
۵-فرشتگان واسطههایى براى اجراى مشيت الهى در امورند (قدر/۴)
۶- از فرشتگان مأمورانى براى كارهاى معينى هستند (نساء.۹۷)
البته در قرآن مجيد فعاليتهاى ديگرى هم براى فرشتگان در عالم طبيعت و در جهان ديگر تذكر داده شده است.
آیا تعداد فرشتگان مشخص است؟
آنقدر تعداد فرشتگان فراوان است که از شمارش خارج است.
برخی گمان می کنند فرشتگان به همان چهار فرشته مقرب الهی بسنده می شوند در حالی که امیرمومنان علی (ع) در خطبه اول نهج البلاغه در خلال بحث از خلق آسمان ها می فرماید:
ثُمَّ فَتَقَ مَا بَيْنَ السَّمَوَاتِ الْعُلَا فَمَلَأَهُنَّ أَطْوَاراً مِنْ مَلَائِكَتِهِ
خداوند متعال میان آسمان ها را شکافت شکاف میان آنها را از فرشتگان خویش پر کرد.
استفاده از واژه «مملو» حامی از فراوانی فرشتگان، به گونه ای است که هیچ جایی را نمی توانید تصور کنید که فرشته ای در آنجا نباشد.
اختیار و تکلیف فرشتگان
آيا فرشتگان هم از اختياراتى كه انسانها دارند، بهرهمند هستند يا خیر؟
گفته شده است كه فرشتگان نيز از نوعى اختيار بهرهمند مىباشند، اگر چه جنبه قدس و نورانيت آنها غلبه دارد، بطورى كه از بعضى منابع چنين استفاده مىشود كه فرشتگان نفس امّاره ندارند و عقل محض و نور هستند. ولى اين امتيازات منافاتى با داشتن تكليف و مسئوليت ندارد. امر خداوندى به سجده بر آدم تكليفى بود كه به فرشتگان متوجه شد. و اگر آن موجودات مقدس مانند جمادات محض باشند كه هيچگونه آگاهى و اختيارى نداشته باشند، نمىتوانند شايسته آن امتيازات و عظمتها بوده باشند. البتّه به جهت تقرب و ارتباط نزديكترى كه فرشتگان با (مقام شامخ ربوبى) دارند، بهرهبردارى آنان از اختيارى كه دارند همواره در راه خير و كمال مىباشد.
به بيان ديگر
به طور قطع فرشتگان از عالم جمادات و نباتات و حيوانات والاتر و باعظمتترند. در آيهاى از قرآن چنين آمده است:
ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعين (فصلت/۱۱)
(خداوند به آسمان و زمين فرمود: بيائيد (در جريان فعاليّت قرار بگيريد) چه از روى اختيار و چه از روى اكراه، آن دو گفتند ما با اختيار آمديم).
از اين آيه معلوم مىشود كه حركات دستورى آسمان و زمين كه جنبه آلى و تسليم محض بودن آنها بيش از فرشتگان است، منحصر به يك بعد اجبارى نبوده و دو راه براى آنها مطرح بوده است، يا قرار گرفتن اختيارى در حركات دستورى و يا قرار گرفتن اكراهى.
يعنى اگر چه آسمان و زمين به قرار گرفتن مطلق در جريان دستورى مجبور بودند، ولى كيفيت آن بسته به درك و اختيار آن دو بوده است. و مسلم است كه انتخاب راه درک و اختيار با عظمتتر بوده است كه آن دو انتخاب كردند. بنابر اين، به جهت مقام والايى كه فرشتگان دارند، نيروى اختيار آنها قوىتر خواهد بود.
اقسام فرشتگان
اینگونه نیست که تمامی فرشتگان یک وظیفه داشته و همه آنها در یک ماموریت به سر ببرند بلکه در خطبه آغازین کتاب شریف نهج البلاغه، آنجا که بحث از خلقت دنیا مطرح شده است به گونه های مختلف از فرشتگان با وظایف متعدد و ویژگی های مختلف، پرداخته شده که اشاره کردن به آنها خالی از لطف نیست.
در اين خطبه، به دو گروه از فرشتگان اشاره شده است:
گروه اول: فرشتگان عبادت کننده
کلام حضرت علی (ع) در قالب چهار گروه تقسیم تعریف شده اند
۱- گروهی که همیشه در سجده اند « مِنْهُمْ سُجُودٌ لَا يَرْكَعُونَ «
۲- گروهی که همیشه در ركوع اند « وَ رُكُوعٌ لَا يَنْتَصِبُونَ «
۳- گروهی که همیشه راستقامت ایستاده اند « وَ صَافُّونَ لَا يَتَزَايَلُونَ «
۴- گروهی که دائماً در تسبيح خداوند مشغول اند « وَ مُسَبِّحُونَ لَا يَسْأَمُونَ «
نکته:
در اين كه آيا منظور از سجود و ركوع و قيام، اعمالى همچون سجود و ركوع و قيام ماست يا اشاره به مراحل خضوع و عبادت فرشتگان بر حسب مراتب و مقامات آنها، حرف و سخن فراوان است. اگر فرشتگان را داراى جسم (جسم لطيف) بدانيم و صاحب دست و پا و صورت و پيشانى، معناى اوّل مناسب تر است و اگر جسمى براى آنها قائل نباشيم، يا آنها را داراى جسم بدانيم، نه جسمى همانند ما، معناى دوّم مناسب تر خواهد بود.
به هر حال كار اين مجموعه، همگى عبادت و تسبيح و تقديس خداوند بزرگ است گويى غير از آن، كارى ندارند و جز به عبادت عشق نمىورزند. در واقع آنها از نشانههاى عظمت خداوند و بزرگى مقام او و عدم نياز او به عبادت عبادت كنندگان مىباشند و به تعبير ديگر فلسفه خلقت آنان احتمالا آن است كه انسانها به عبادت خويش مغرور نشوند و بدانند كه اگر به فرض محال او نياز بهعبادت مىداشت، فرشتگان عالم بالا در همه جا مشغول عبادتند تا بندگان زمينى تصوّر نكنند عبادت كردن يا نكردن آنها اثرى در كبريايى او مىگذارد و اگر همگی آنها كافر گردند بر دامن كبرياى او گردى نمىنشيند: إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنْكُمْ.
گروه دوم: فرشتگان کارگزار
که در کلام حضرت علی (ع) در قالب پنج گروه تقسیم تعریف شده اند
۱- گروهی از فرشتگان امين وحى هستند « مِنْهُمْ أُمَنَاءُ عَلَى وَحْيِهِ «
۲- گروهی که زبان خدا برای رساندن وحی به پيامبران اند « وَ أَلْسِنَةٌ إِلَى رُسُلِهِ «
۳- گروهی که در اجراى قضا و امر الهى فعالیت دارند « وَ مُخْتَلِفُونَ بِقَضَائِهِ وَ أَمْرِهِ «
۴- گروهی که نگهبانى بندگان را به عهده دارند « وَ مِنْهُمُ الْحَفَظَةُ لِعِبَادِهِ «
از این تعبیر استفاده می شود که بسیاری از فرشتگان در اطراف ما هستند که معین و کمککار ما ونگهبان ما هستند.
حتی کلامی از حضرت علی (ع) در نهج البلاغه آمده که می فرماید:
إنَّ مَعَ كُلِّ إِنْسَانٍ مَلَكَيْنِ يَحْفَظَانِهِ فَإِذَا جَاءَ الْقَدَرُ خَلَّيَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُ وَ إِنَّ الْأَجَلَ جُنَّةٌ حَصِينَةٌ (حکمت۲۰۱)
خداوند برای هر فردی دو فرشته گماشته است که او را در برابر بلاها و اتفاقات ناگوار محافظت کنند و زمانی که فردی عمرش تمام شود آن دو فرشته او را رها کرده و به سمت خدا می روند و آنگاه او از دنیا می رود.
و نکته جالبی که همگان باید بدانند این است:
هر کار و عملی که انسان ها باید انجام دهند باید با استعانت از یک فرشته باشد.
به عبارت دیگر
هر چند تمام حرکاتی که جسم ما انجام می دهد با تقویت روح است لکن فرشتگانی ماموریت دارند روح ما را در انواع حرکت های جسمانی ما کمک کنند هرچند ما شاهد این فرشتگان نیستیم.
۵- گروهی که نگهبانى درهاى بهشت را بر دوش دارند « وَ السَّدَنَةُ لِأَبْوَابِ جِنَانِهِ «
امیرمومنان (ع) در خطبه اول نهج البلاغه به ویژگی های جسمانی و معرفتی فرشتگان نیز اشاره کرده و در دو مقوله به آنها پرداخته است
مقوله اول- ویژگی های درونی فرشتگان
۱- هیچگاه خواب بر چشمانشان غلبه نمی کند « لَا يَغْشَاهُمْ نَوْمُ الْعُيُونِ «
۲- آنها دچار سهو و اشتباه نمىشوند « وَ لَا سَهْوُ الْعُقُولِ «
۳-هیچگاه از انجام کار خود خسته نمىشوند. « وَ لَا فَتْرَةُ الْأَبْدَانِ «
۴- فراموشى نیز در آنها راهى ندارد. « وَ لَا غَفْلَةُ النِّسْيَانِ «
۵-برخی از آنها آنقدر قدبلندند که پای آنها در اعماق زمین و سر آنها در اوج آسمانهاست « وَ مِنْهُمُ الثَّابِتَةُ فِي الْأَرَضِينَ السُّفْلَى أَقْدَامُهُمْ وَ الْمَارِقَةُ مِنَ السَّمَاءِ الْعُلْيَا أَعْنَاقُهُمْ «
۶-برخی از آنها نیز نگهدارنده زمین و آسمانند « وَ الْمُنَاسِبَةُ لِقَوَائِمِ الْعَرْشِ أَكْتَافُهُمْ »
مقوله دوم- خداشناسی فرشتگان
۱- آنها درباره خداوند توهم تصوير ندارند و او را به شکل و شمایل خاصی تصور نمی کنند « لَا يَتَوَهَّمُونَ رَبَّهُمْ بِالتَّصْوِيرِ»
۲- مانند برخی انسان ها، صفات مخلوقات را به خداوند نسبت نمىدهند. « وَ لَا يُجْرُونَ عَلَيْهِ صِفَاتِ الْمَصْنُوعِينَ «
۳- خدا را محدود در مكانها نمىكنند. « وَ لَا يَحُدُّونَهُ بِالْأَمَاكِنِ «
۴- حتی خداوند را شبیه به چیزی نمی دانند « وَ لَا يُشِيرُونَ إِلَيْهِ بِالنَّظَائِرِ «
فلسفه خلقت فرشتگان
چنانكه قبلا هم گفتيم در آيات قرآن کریم، اشاره به اصناف ديگرى از آنها نيز شده است. از جمله مأموران عذاب امّتهاى ظالم و سركش، امدادگران مؤمنان، مدبّرات امر و گيرندگان ارواح. ولى همه آنها را مىتوان در مدبّرات امر كه تدبير كنندگان امور جهانند، خلاصه كرد.
سنّت الهى بر اين جارى شده است كه براى نشان دادن قدرت و عظمت خويش و اهداف و اغراض ديگر، امور جهان هستى را به وسيله فرشتگانى كه سر بر فرمان او هستند و سستى و فتور و سهو و نسيان و كندى در اطاعت ندارند، اداره كند و هر يك از اصناف آنها برنامهاى معيّن و منظّم داشته، و كارگزاران كشور بىانتهاى حقّ باشند.
انسان هنگامى كه درباره اصناف و انواع فرشتگان و كارها و برنامههاى عظيم و گسترده آنان مىانديشد احساس حقارت و كوچكى در خويش مىكند كه در اين عالم پهناور و مملوّ از كارگزاران حق و صفوف لشكريان خداوند و بندگان گوش به فرمان او، من چه كارهام اگر اطاعت و عبادت آن است كه آنها انجام مىدهند اطاعت و عبادت من چيست و اگر قدرت و توانايى آن است كه آنها دارند قدرت ما چه ارزشى دارد خلاصه از يكسو به عظمت اين عالم و آفريدگار آن و از سوى ديگر به حقارت و كوچكى انسان و برنامههاى او آشنا مىشود و اين خود يكى از فلسفههاى وجودى فرشتگان است.
آیا فرشتگان معصوم اند؟
فرشتگان ويژگيهاى زيادى دارند كه در عبارات فوق به قسمتى از آنها در مورد گروهى كه كارشان عبادت خداست اشاره شده بود: نه خواب چشمان، آنها را فرو مىگيرد، نه از تسبيح خداوند خسته مىشوند، نه سهو و نسيان بر آنها عارض مىشود و نه سستى ابدان.
در قرآن مجيد نيز تصريح شده است كه آنها هرگز آلوده به گناه و معصيت نمىشوند: وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ(تنبیاء/۲۶)، آنها بندگان شايسته و گرامى او هستند كه هرگز در سخن، بر او پيشى نمىگيرند و به فرمان او عمل مىكنند.
بعضى تصوّر مىكنند، معصوم بودن و نبودن در مورد آنها مفهوم ندارد، ولى اين صحيح به نظر نمىرسد. درست است كه انگيزههاى گناه مانند شهوت و غضب در آنها نيست يا بسيار ضعيف است ولى نبايد فراموش كرد كه آنها فاعل مختارند و قدرت بر مخالفت دارند و حتّى از آيات قرآن استفاده مىشود كه آنها از ترس مجازات خداوند در وحشتند: وَ هُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ (انبیاء/۲۸)
اين تعبيرات همه نشان مىدهد كه آنها در عين قدرت بر معصيت، معصوم و پاك از گناهند.
اتفاقاً در خطبه ۱۰۹ نهج البلاغه، تعبیری از حضرت امیرالمومنین (ع) در وصف فرشتگان نقل شده که ترک اولی توسط فرشتگان از آن برداشت می شود.
ایشان می فرماید: قِلَّةِ غَفْلَتِهِمْ عَنْ أَمْرِك
واژه «قلّت» در مقابل کثرت است یعنی گاه اتفاق می افتد که آنها نیز دچار ترک اولی می شوند
از اين جا روشن مىشود كه اگر در بعضى از روايات تعبيراتى در باره كُندى بعضى از فرشتگان در اطاعت فرمان حقّ و تنبيه آنان به خاطر اين كندى آمده، همانند ترك اولىهايى است كه در مورد انبيا نيز گفته شده است و مىدانيم ترك اولى هرگز به معنى گناه نيست بلكه گاه ممكن است كار مستحبّ خوبى باشد كه در مقايسه با كار بهتر، ترك اولى ناميده مىشود.