با جان و دل گوش کنید، نه سخنرانی و نصیحت و موعظه.
همدلی مهمترین عامل برای ارتباط با نوجوان است. پس از شروع صحبت نوجوان، در برابر هرگونه انتقاد یا قضاوت در برابر مسائلی که او تعریف میکند مقاومت نکنید و ابتدا از فرصت پیش آمده برای گفتگو بهره ببرید و صرفاً گوش دهید. نکته مهم و اتفاق مثبت این است که فرزند شما در حال برقراری ارتباط است. شما به آسانی با گفتن اینکه کاملاً و بدون قید و شرط در تمامی مسائل و اتفاقات در کنار او هستید، بهترین کار را انجام خواهید داد. این به معنای تأیید او نیست، بلکه به معنای این است که شما فردی حمایتگر هستید که به او فرصت افشای مشکلاتش را می دهید.
ملایم اما پیگیر باشید. اگر در ابتدا شما را سرکوب یا سرزنش کردند، تسلیم نشوید. صحبت درباره افسردگی میتواند برای نوجوانان خیلی سخت باشد. حتی اگر آنها بخواهند، ممکن است در بیان آنچه احساس میکنند مشکل داشته باشند. اجازه دهید راحت باشد و در عین حال بر نگرانی و تمایل خود برای گوش دادن تأکید کنید.
احساسات آنها را تصدیق کنید. سعی نکنید در مورد نوجوان خود با بی حالی و بی توجهی صحبت کنید، حتی اگر احساسات یا نگرانیهای او برای شما احمقانه یا غیر منطقی به نظر برسد. تلاشهایی با نیت خیرخواهانه برای توضیح اینکه “اوضاع چندان بد نیست” به گونه ای وانمود خواهد شد که انگار احساسات آنها را جدی نمیگیرید. تصدیق و تأیید ساده درد و غم و اندوهی را که آنها تجربه میکنند میتواند به آن ها نشان دهد که شما درک می کنید.
به حس ششم خود اعتماد کنید. اگر نوجوان شما ادعا میکند هیچ مشکلی وجود ندارد اما توضیحی در مورد علت ایجاد این افسردگی ندارد، باید به غریزه خود اعتماد کنید. اگر نوجوانتان در برابر شما حرفی نمیزند و واکنشی نشان نمی دهد، به یک شخص ثالث مورد اعتماد مراجعه کنید: یک دوست، یک مشاور مدرسه، معلم مورد علاقه یا یک متخصص بهداشت روان. نکته مهم این است که آنها را در شرایطی قرار دهید تا با کسی صحبت کنند.
فعالیتهایی را پیشنهاد دهید (مانند ورزش، باشگاههای بعد از مدرسه، یا یک کلاس هنری، رقص یا موسیقی) که با علاقه و استعداد نوجوان شما سازگار هستند.
حتی اگر نوجوان شما ممکن است در ابتدا فاقد انگیزه و علاقه باشد (چون از تنهایی در میآید و دوباره با جهان درگیر میشوند) قاعدتاً بعد از شروع برنامه باید احساس بهتری داشته باشد و شور و شوق خود را بازیابد
یلدا سادات میرعلمی|