«ممل» آهی کشید و گفت: به گونه ایی گرانی زیاد شده که آدم هنوز مواجب (حقوق ماهیانه) نگرفته تمام می شود و واقعا می ماند چه کار کند تا برج دیگر! من که برای گذران زندگی مجبور شده ام شبانه روز کار کنم! صبح ها در حجره شاگردی کرده؛ پسین(عصر) به مزرعه رفته و در آنجا کار می کنم! مادر بچه ها هم در خانه به دوخت و دوز و گاهی هم آرایشگری مشغول هست؛ ولی انگار این قسط ها و خرج و مخارج زندگی راحتی برای ما نمی گذارد!
«ممل» ادامه داد: کاش به موازات گرانی اجناس و کالاها حقوق و مواجب هم بالا می رفت و شاهد افزایش آن هم بودیم.