بروز رفتارهايي از دانشآموزان كه انضباط كلاس را مختل ميكند، تنها به معلم و كلاس درس مربوط نيست، بلكه علل ديگري نيز نظير عوامل آموزشگاهي و خانوادگي وجود دارند كه به طور مستقيم يا غير مستقيم زمينه را براي رفتارهاي مخرب دانشآموزان فراهم ميكنند . اين عوامل را ميتوان به صورت ذیل مورد بررسی قرار داد:
– علل مربوط به دانش آموزان
گاهی علل بی نظمی در كلاس ناشی از خود دانشآموزان است مانند:
۱٫ ناراحتیهای جسمی، روحی و روانی
۲٫ نداشتن علاقه و انگیزه
۳٫ سردرگم بودن و بیتوجهی به انتظارات معلم و كلاس
۴٫ نداشتن برنامهی شخصی مطالعه
۵٫ كم خوابی و خستگی مفرط
۶٫ انجام ندادن تكالیف خود
۷٫ تغذیه ی نامناسب
۸٫ ناامیدی به آینده
۹٫استقلال طلبی و مقابله با اقتدار معلم
علل مربوط به كلاس درس:
محیط مدرسه را میتوان از دو بعد فیزیكی و عاطفی مورد بررسی قرار داد.
وضعیت فیزیكی كلاس مانند نظافت و پاكیزگی، برخورداری از نور و هوای مناسب، میز و صندلی راحت و كافی، تخته و وسایل سرمایشی و گرمایشی مناسب نقش انكارناپذیری در ایجاد نظم و انضباط كلاس دارند. به عنوان مثال در كلاسی كه وسایل سرمایشی یا گرمایشی مناسب وجود نداشته باشد، دانشآموزان به دلیل سرمای زیاد یا گرمای بیش از اندازه نمیتوانند راحت بنشینند. از این رو مجبور میشوند دست به اعمالی بزنند كه نظم كلاس را مختل كند.
علاوه بر عوامل فیزیكی كلاس، عوامل عاطفی مانند تعویض مكرر برنامهی درسی، برخورد نامناسب دست اندركاران ستادی مدرسه با دانشآموزان، یكنواخت بودن برنامههای مدرسه، بیتوجهی به خواستهها و انتظارات معقول دانشآموزان و…. را میتوان نام برد كه شرایط و موقعیت را برای بروز رفتارهای نامطلوب دانشآموزان فراهم می كند.
– علل مربوط به خانواده:
صاحب نظران روانشناسی تربیتی یكی از مهم ترین نهادهای موثر در تربیت و رفتار دانش آموزان را خانواده میدانند. عوامل متعدد از طرف خانواده میتواند در رفتار كودكان و نوجوانان تأثیر بگذارد كه به چند مورد اشاره میكنیم:
۱٫ فضای روانی و عاطفی:
مجموعه روابط و تعاملات روانی و عاطفی است كه بین اعضای خانواده وجود داشته باشد و بصورت مستقیم(آموزشهای اخلاقی) یا غیر مستقیم(همانند سازی و تقلید )رفتار فرزندان را تحت تأثیر قرار میدهد.
۲ . شرایط ناسالم خانوادگی:
شامل مواردی مانند طرد كودك، تنبیه شدید، عدم توجه به نیازهای اساسی كودك، انتظار نابجا از كودك و… میباشد.
۳٫ فقدان والدین:
نبود هر یك از والدین ، بویژه مادر چنانچه با كمبود ارضای نیازهای طبیعی و اساسی همراه شود، اثرات ناگواری در شرایط اجتماعی كودك خواهد گذاشت.
۴٫عدم ثبات قوانین و معیارهای اخلاقی:
چنانچه در محیط خانه اصول اخلاقی معینی حكم فرما نباشد در ایجاد مشكلات رفتاری كودك نقش خواهند داشت.
از دیدگاه آلفرد آدلر ترتیب ولادت در
رفتارهای افراد نقش دارد. آدلر معتقد است جایگاه ویژه فرزندان با تولد فرزند بعدی تهدید میشود. اختلافات خانوادگی و بینظمی در خانواده، سبب تأثیر نامطلوب در رفتار فرد شده و زمینهی لازم را برای بروز رفتارهای مخرب فراهم میآورد و به این ترتیب نظم و انضباط كلاس را به هم میزند.
راه کارهاي کاهش بي نظمي: مشاوره و مذاكره با دانشآموز نامنظم
معلم میتواند در برابر دانشآموز نامنظم از شیوه ی صحبت آرام استفاده کند. در این روش معلم, مشاوره میكند چون دانشآموز در كلاس او بی نظمی كرده و معلم می داند در آن هنگام دانشآموز مشغول چه كاری است و آن شرایط را به خوبی میشناسد. در این هنگام معلم نباید از انتقاد زیاد استفاده كند چون باعث میشود دانشآموز حالت تدافعی به خود بگیرد و بهانه های بیشتری بتراشد. معلم باید از طریق مذاكرهای صریح به دانشآموز بفهماند كارش تا چه اندازه زشت بوده است و بازندهی اصلی نیز خود دانشآموز است و اگر این رفتار نامطلوب راترك كند سود زیادی خواهد كرد.
الهه السادات ناظمی
کارشناسی ارشد روانشناسی