خدایا به داده هایت که نعمت و نداده هایت که حکمتند، تو را شکر. خدایا! به راستی از کجا باید شکر تو را کرد.؟ از آنجایی که تو خدای مایی و ما فقط تو را می پرستیم و آرزویمان این است که تنها تو را بپرستیم؟ از جایی که ما تسلیم شدگان رحمة للعالمینیم؟ عاشق دو دریایی که چون بهم برسید از آنها لؤلؤ و مرجان پدیدار شد و پیرو ۱۴ گل یاسی که یکی تیر به ساقه هایش خانه کرد و دیگری در گلبرگهایش؟ از کجا؟
از آنجایی که بر دو پایمان می ایستیم و با گوشهایمان می شنویم و با چشمهایمان به نظاره می نشینیم و با دستهایمان، نسیم خوشبوی رحمتت را استشمام می کنیم؟
خداوندا! از کدامیک سخن بر لب آورم که هر کدام را نگویم کفر تو گفته ام. چگونه بی حساب نعمت های بی شمارت را با تکه گوشتی بی جان بر صحفه دل بنگارم؟
الهی! قسم به جان آنان که با نگاه باسق به دریای بی کران محبتت نظاره ی مهربانی دارند و قسم به آنهایی که با دلهایی روشنتر از آفتاب و پاک تر از آب زلال به آینه ی زیبای وجودت توفیق معرفت می یابند و قسم به حق کسانی که الماس وجودشان به زیبایی گوهر اندیشانی است که درس جانان در نزد تو آموخته اند، ما را به مقامی برسان که جبرائیل امین اجازه و رود نتوانست گرفت و تنها نماینده بین تو و مسلمانان به آن ملکوت اعلی راه یافت.
الهی! از فضل تو کم نیاید، از بخششت هیچ نکاهد و از مهربانیت نفرساید، اگر که ما را مشمول زیارتت نمایی هرچند که آنقدر چشمان بازمان، نابیناست که حتی شاید تو را در خانه ی امن تو نبینیم. پس به ما دیده ای عطا کن که هر کجا باشیم، تنها تو را ببینم. آمین
عذرا عبداللهی شیطوری
صدای افق
افق کویر، باعرض سلام و خسته نباشید خدمت