دست نوشته های یک نوجوان

امروز صبح که از خواب بیدار شدم درد عجیبی در سینه ام احساس کردم انگار روز،روز خوبی نمی خواست باشه کمی که حالم جا آمد صدای طبل و سنج را به راحتی از ۲-۳ کوچه آن طرف تر در اتاق خوابم احساس کردم.حس عجیبی داشتم اتفاق،اتفاق مهم و روز،روز مهمی بود.روز نهم محرم که به عبارتی تاسوعای حسینی باشد بود با صدای هر ضرب سنج ها و طبل ها انرژی می گرفتم انگار بیش از پیش خودم رو می شناسم.به زندگیم امید می داد صدا ها را می گویم دم دمای ساعت ۱۰ صبح بود نمی دانم بوی آش حسین از کجا و کدام محله می پیچید،ولی می پیچید و در دلم غوغا بود.به اعتقاد من اصولاً در یک زمان مناسب و مکان مناسب باید چند دقیقه عمیق فکر کنیم در مورد خودمون جهان هستی هدف ما علت وجود ما و هزاران چیز دیگر حالا من هم زمان و هم مکان مناسب را در اختیار دارم تا اندکی درباره قیام حضرت امام حسین(ع) فکر کنم.عمیق فکر کنم.واقعاً ببینیم چی شده؟چه اتفاقی افتاده؟چرا این اتفاق افتاده؟و از تک تک جواب های نه چندان کارشناسی شده ام نتایجی بگیرین البته بیشتر درس بگیریم از جوانمردی و مردانگی و صبر و خیلی از مصداق ها و صفت ها اخلاقی دیگر که بلا استثناء همه در واقعه کربلا رخ داد. و جالب تر اینکه تمام صفت های زشت اخلاقی در آن طرف قضیه جمع شده که به چندین و چند از آن ها مثل،ناجوانمردی،نامردی،خیانت،شقاوت و ستمگری و خیلی چیزهای دیگر می توان نام برد را اشاره کرد.تمام واقعه کربلا جان سوز و دردناک است برای همه اما به شخصه من این قضیه را که چرا بعد از (شهادت)کشته شدن یاران امام حسین(ع) و خود شخص امام حسین(ع) حتی از پیکرهای معصوم و پاک آن ها هم دست بر نداشتند و مانند افراد پست و فرومایه پیکرهای بی جان آن ها را با اسب هایشان لگد مال کردند و سر اباعبدا… حسین(ع) و یارانش را بر سر نیزه نهادند را نمی توانم با منطق خود یکرنگ کنم.و این ابهام برای من باقی مانده است و همچنین اینکه چرا با وجود بیش از ۱۴۰۰ سال از آن روز و برگزاری چندین مراسم از دهه محرم هر سال نگاه ما به زندگی به آن چه در روز عاشورا گذشت و پیام این قیام که امر به معروف و نهی از منکر بود عوض نمی شود.شاید درک درست ما از عاشورا چیز دیگری است لابد وقتی حرف از عاشورا و تاسوعا و دهه محرم و اینجور چیزها میشه پیش خودمون میگیم ایول!دوباره میریم هیئت و با بچه را هیئت تشکیل می دیم و روز عاشورا زنجیر می زنیم و اسب و شتر می بینیم و قیمه پلو عاشورا را می خوریم و طبل و سنج می زنیم و آتش گرفتن خیمه ها را در روز عاشورا می بینیم؟!!نمی گویم همه این طور هستند خیر اما هستند کسانی که به عاشورا و دهه محرم به چشم یک عادت دیرینه و همه ساله نگاه کردند و می کنند.بیاییم یک بار هم که شده عمیق فکر کنیم درست کار باشیم امر به معروف و نهی از منکر فراموش نشه.تقوا و بخشش در زندگی ما رنگ دیگری به خود بگیره یک سال تمریسن کردیم و نتیجه را در محرم سال دیگه ببینیم بدون شک می فهمیم دید ما نسبت به عاشورا و دهه محرم صد و هشتاد درجه فرق می کنه و خواهد کرد.دیگه دهه محرم برای ما عادت نیست یک تکلیف برای تشویق افراد دیگر به کارها ذکر شده است.امیدوارم کسانی باشند که برای یک بار هم که شده با دقت این مطلب رو بخونن و حتماً نظر بدن. حمیدرضا کارگران

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

رییس پلیس راهور شهرستان بافق بزرگترین معضل شهرستان بافق موتور سوارانی که هنوز به سن قانونی نرسیده اند

 به گزارش هفته نامه افق کویر؛ نیاز به