می دانید که اولین بار روسها و بعد آمریکائیها به کره ماه رفتند. وقتی آمریکائیها به کره ماه رسیدند متوجه شدند خودکارهایی را که همراه خود آوردهاند درحالت بیوزنی آنجا جوهرش به پایین نمیآید و نمینویسد. دانشمندان و فضانوردان آمریکایی پیام را به ناسا مخابره کردند ودانشمندان ناسا پیام دادند که در حال حاضر با گفتگو، با ضبط کردن به کارتان ادامه دهید تا خودکاری را برایتان بفرستم که در آن فضا بنویسد. ناسا از دانشمندان مختلفی دعوت کرد، هزینه زیادی را صرف کرد تا بالأخره خودکاری طراحی شد که در فضای کره ماه بنویسد. خودکارهای جدید با آپولو بعدی فرستاده شد. فضانوردان پس از مدت زمانی مأموریتشان تمام شد و به زمین برگشتند. آمریکائیها با روسها تماس گرفتند که راستی شما چه خودکاری را همراه خود برده بودید؟ روسها گفتند ما خودکار نبرده بودیم ما برای یادداشتبرداری چند مداد با خود برده بودیم.
فرزندان ما در بحرانها و چالشهای زندگی راههای مختلفی را ممکن است بشناسند، اما اغلب اوقات مسیرهای تکراری و عادتی را انتخاب میکنند. والدین باید به کودکان آموزش بدهند که همیشه یک راه و فقط یک راهحل برای یک مسأله وجود ندارد. ذهن پاک و بیآلایشی که گرد وغبارتعصبات و باورهای کلیشهای را دربر نگرفته و همه چیز را صاف و شفاف میبیند میتواند متفاوت هم ببیند. اینگونه انسانها چشمهای چند سویه دارند، تفکر چند سویه دارند و پاهای رونده به مسیرهای مختلف را دارند. اینها تربیت ریسکپذیری دارند و قدرت و جرأت حل معماهای مختلف را به روشهای مختلف دارند و این افراد موفقهای جامعه هستند چون متفاوت عمل کردهاند. در بستر زندگی گاهی برای حل مسائل ومشکلات، لازم به انجام کارهای خارقالعاده نیست وهمیشه پرهزینهترین راه بهترین راه نیست و همیشه بهترین راه مناسبترین راه نیست. وظیفه تعلیم و تربیت مدرسه آن است که فرزندان آدمی در هرحال مناسبترین راه را برگزینند. اما برای که کودکان و نوجوانان ما مناسبترین راه و ابزار را بشناسند. بستگی به تربیت مدرسه و خانواده دارد. محصول تعلیم و تربیت کلیشهای، گلخانهای، مصنوعی، عاریهای، تقلیدی، قالبی و بیانگیزه، انسانی نیست که بتواند راهحلهای مختلف را در برابر یک مسأله پیدا کند. قدری به کودکان آزادی عمل بیشتر، قدری به کودکان صبوری بیشتر، قدری بکن نکن کمتر، قدری دستوردهی و نسخهپیچی کمتر، قدری تذکر و توصیه کمتر. تقریباً نوع عملکرد فرزندان ما نصف وراثتی و نصف دیگر آموختنی است و هر دو نصف از طرف والدین است. پس چرا دائم آنها را مقصر می کنیم؟
یادمان باشد که فرزندان ما آنچه را ما آرزو میکنیم نخواهندشد، آنها آن میشوند که ما هستیم. مواظب رفتار و کردار خود باشیم. برای خلاق بودن نیازی به هوش و ذکاوت بسیار نیست. والدین بزرگ، صحنههایی را فراهم میاورند تا فرزندان، خود تجربه کنند، خود آزمایش کنند و خود به بررسی پدیدههای محیطیاش بپردازند.
اگر میخواهید فرزندانی خلاق داشته باشید آنها را تشویق کنید تا به پدیدههای طبیعی پیرامونش عمیقتر نگاه کند و از هر موضوعی به سادگی رد نشود.
خودتان نیز به کارهای خلاقانه دست بزنید، چون بچهها با مشاهده اعمال و رفتار بزرگسالان و تقلید از آنها مطالب بسیاری میآموزند.
– آنها را تشویق کنید تا نظرها و ایدههای تازه و بدیع خود را مطرح کنند.
-مرتب برای آنها مسائلی را مطرح کنید تا آنها را به حرکت وا دارید.
– ارائه معماها و چیستانهای ساده، هم موجب شادی و سرگرمی میشود و هم روحیه کنجکاوی و تفحص را در آنها بیدار میکند.
– خواندن و مطالعه کردن کتابهای مختلف موجب پرورش ذهن، فکر و خلاقیت بچه ها میشود.
– حمایتهای عاطفی- معنوی خود را از ایدههای خلاق و مبتکرانه بچه ها دریغ نکنید.
– هیچگاه ایدهها و روش کار بچهها را با کار افراد هنرمند و حرفهای مقایسه نکنید.
گردآوری: عبداللهی
رییس پلیس راهور شهرستان بافق بزرگترین معضل شهرستان بافق موتور سوارانی که هنوز به سن قانونی نرسیده اند
به گزارش هفته نامه افق کویر؛ نیاز به