آن که آمد در این دار فانی عاقبت رفتنی شد
آن که بگرفت او هم پستی عاقبت رفتنی شد
غرض از نگارش این سرمقاله آن است که تغییر و تحولات در هر رده و مسئولیتی امری است جدا نشدنی و به ضرورت دیر یا زود اتفاق می افتاد! چرا که نظام آفرینش بر دگرگونی است.
هر که آمد عمارتی نو ساخت
رفت و منزل به دیگری پرداخت(سعدی)
اما آنچه که مهم است نقشی که از این تغییر و تحولات در عرصه های مختلف اجتماعی به پیش می آید.
هفته پیش رئیس اداره آموزش و پرورش بافق تغییر کرد و جای خود را به مسئولی دیگر سپرد. فارغ از مسایل پشت پرده و حواشی که روی داد این نکته غفلت شد که چه برنامه ایی برای این اداره وجود دارد!
آیا مشکلات معلمان در جذب و بکارگیری آنان حل خواهد شد؟
آیا مدرسه استعدادهای درخشان که به غیر از مرکز استان(یزد) برخی از شهرها هم امتیاز آن را اخذ کرده اند در بافق هم برنامه ایی برای تاسیس این مدارس وجود دارد؟
آیا نیروهایی که از شرکت های مختلف معادن با عناوین گوناگون پای در بدنه مدیریتی و آموزشی این نظام فرهنگی گذاشته اند از پشتوانه علمی کافی برخوردار بوده و احتیاج به آموزش های ضمن خدمت برای مربیان ندارند؟
آیا برنامه ایی وجود دارد که از مدیران معادن بخواهند در موازاتی که این اداره به فرزندان و کارکنان آنان خدمات آموزشی ارائه می دهد شما نیز یار و یاریگر آموزش و پررورش باشید و در ساخت مدارس جدید و تجهیز آنان کمک و مساعدت کنید.
آیا بافق نباید از خوان بودجه کشور برخوردار باشد و فقط باید دست به سوی شرکتهای معدنی و مدیران صنایع دراز کرده و به همین بسنده نماید؟
آیا نباید برای زحمات معلمین نمونه و دانش آموزان ساعی در رده های مختلف برنامه ای برای بزرگداشت و تعظیم مقام علمی این معلمان و قدردانی از دانش آموزان داشت و ….
اینها و ده ها موارد دیگر که از ذهن نگارنده خارج است و فقط در صلاحیت بیان اهل فن می باشد مسایلی بوده که نیاز است مدیران جدید با تاسی به منش مدیران قبلی ادامه مسیر را با رفع موانع موجود درنوردند.
دکتر محمدحسین تشکری بافقی صاحبامتیاز و مدیرمسئول