“ممل” به “آقاتقی” رو کرد و گفت: خبر دارید رئیس “معدن آباد” گفته است ما فقط به نیروهای تحت امرخود کرور کرور می دهیم تا به ورزش بپردازند و جسم خود سالم نگهدارند و کاری به اداره “الریاضه آبادی” نداریم. آقاتقی گفت” چرا؟ فرقی ندارد زن و فرزند و خانواده این نیروهای معدن آباد همگی در آبادی زندگی می کنند؛ کمک به آنها کمک به خانواده های آنان است. ممل گفت: صد البته درست می فرمایید؛ اما حکم رییس المعدن نافذ است و هر آنچه که می گوید، همان می شود.
آقاتقی گفت: اگر برای معدن آباد خرجی نکند، باید به دارالاماره مفت مفت پرداخت کند! اقلا در همین جا خرج کند که بعد از ۱۲۰ سال خدا بیامرزی برایش باقی بماند.
ممل گفت: مرحبا آقاتقی! مرحبا!
سرت به سلامت بادا
آفتاب در «معدن آباد»غروب نکرده بود که «ممل»