به گزارش هفته نامه افق کویر؛ ای کاش آن آرمان‌ها و رشادت‌ها، از یاد نرود و خون شهدا فرش زیر پای نشود، در این میان از مهمترین یادگاران جنگ تحمیلی، عاشقانی بودند که در عنفوان جوانی بر خاک بوسه زدند و گرانبهاترین میراث ایران اسلامی هستند که نه تنها باید مورد حمایت قرار گیرند، بلکه آرمان‌ها و رشادت‌های آنها باید سرلوحه‌ی راه جوانان امروز باشد.
سوم خرداد، سالروز آزادسازی خونین شهر ـ روزی که مقاومت و ایثار نام گرفت بهانه‌ای بود که یکی از ایثارگران آن عملیات، مهمان هفته نامه افق کویر باشد. وی در گفت گو با خبرنگارافق کویر، به بیان خاطرات و شرح حال حضورش در جبهه ها می پردازد.
مشروح این گفت و گو را، به شرح زیر می خوانید:
تعداد۴۲ نفر از شهرستان بافق اعزام شدند
وی در ابتدا به معرفی خود پرداخت: محمدرضا ابراهیمی، متولد۱۳۴۳ هستم که در اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ برای دومین بار به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام شدم. در آن زمان استان یزد تیپ مستقل نداشت، لذا بسیجیان استان به تیپ های امام حسین (ع) ، نجف اشرف، کربلا و… اعزام می شدند و در این عملیات تعداد۴۲ نفر از بافق و بهاباد به این تیپ ها اعزام شده بودند، من و شش نفر از همسنگران از بافق به تیپ امام حسین(ع) که در “شهرک دار خوین” واقع در ۵۰ کیلومتری جاده اهواز_ آبادان مستقل بود اعزام گردیدیم.
این جانباز جنگ تحمیلی ادامه داد: در آن زمان چند مرحله از عملیات بیت المقدس انجام شده بود و رزمندگان آماده مرحله عملیات بعدی بودند، لذا ما هم بلافاصله برای عملیات آماده شدیم، لازم به ذکر است که در آن زما ن ۱۸ سال سن بیشتر نداشتم ولی چون در سال ۱۳۶۰ در عملیات آزادسازی “بستان” شرکت داشتم به منطقه جنوب و عملیات آشنا بودم، رزمندگان اعم از سپاه، بسیج و ارتش به خاطر پیروزی های پی در پی با روحیه بالا و توکل به خدا آماده یک عملیات سرنوشت ساز بودند.
وی افزود: فرماندهان نقشه وطرح عملیات را برای بسیجیان توجیه کردند و عملیات در شب ۱/۳/۱۳۶۱ با رمز “یاعلی بن ابی طالب (ع) ” شروع شد و در همان ساعت اولیه خطوط دشمن شکسته و دشمن ناچار به عقب نشینی شد و جاده اصلی خرمشهر آزاد و شهر در محاصره قرار گرفت.
۱۹۰۰۰ نفر از نیروهای عراقی تسلیم شدند
ابراهیمی می گوید: فرماندهان برای پیشگیری از تلفات انسانی به دشمنان فرصت دادند که تسلیم شوند؛ در روز اول تعداد کمی از عراقی ها تسلیم، ولی کم کم با تنگ شدن محاصره، دشمن ناچار شد تسلیم گردد به طوری که ۱۹۰۰۰ نفر از نیروهای عراقی مستقر در خرمشهر که نتوانستند از طریق رودخانه به طرف خاک عراق فرار کنند، تسلیم نیروهای رزمنده ایران شدند.
وی از فداکاری رزمندگان گفت: در آن روز در بعضی از نقاط، رزمندگان در کنار دشمن که در حال تسلیم شدن بودند قرار داشتند و آب و غذای خود را باعراقی ها تقسیم می کردند، زیرا دشمنان ۲ روز در محاصره و دسترسی زیادی به غذا نداشتند و همچنین رزمندگان از محبت به آنان دریغ نمی کردند این یک روز وصف ناپذیر و به یادماندنی بود، زیرا این فتح بزرگ جز به یاری خداوند متعال و همدلی و دعای مردم عزیز و خانواده بزرگوار شهدا تحقق پیدا نمی کرد.
محمدرضا ابراهیمی تصریح کرد: چنان که امام امت (ره) فرمودند: “خرمشهر را خدا آزاد کرد” در این عملیات بازتاب و دستاوردهای درخشانی از نظر ابعاد داخلی منطقه ای و فرا منطقه ای در پی داشت، اولین اثر راهبردی روحیه بخش به مردم انقلابی و جوانان فداکار انقلابی بود که ثابت کردند که می توان بدون وابستگی به جناح های قدرت جهانی به طور کامل مستقل رو پای خود ایستاد و با توکل به خدا قادر متعال با دشمنان انقلاب اسلامی مبارزه کرد و همچنین ثابت کردند که ما می توانیم در این میدان سخت و همه میدان‌های مشابه که خدای متعال وعده فرموده پیروزی های پی در پی را تکرار کنیم. “ان تنصروالله ینصرکم ویثبت اقدامکم”
“شهید محمدرضا پورسلطانی”
من در این عملیات به شهادت می رسم
وی با بیان اینکه ما عقب مانده‌ایم و در شهادت بر روی ما بسته شد، می‌گوید: در این عملیات تعداد ۱۵ نفر از رزمندگان اعزامی از بافق مجروح و ۸نفر به شهادت نائل گشتند که یکی از آنان “شهید محمدرضا پورسلطانی” بود این شهیدبزرگوار از زمانی که از بافق به سوی جبهه حرکت می کردیم خبر از شهادتش در این عملیات را می داد و می گفت: من در این عملیات به شهادت می رسم یک روز که برای دفاع از تک دشمن به منطقه رفته بودیم، زمان برگشت خیلی ناراحت بود که چرا شهید نشده است تا این که عملیات فتح خرمشهر فرا رسید. وی در صبح روز دوم خرداد که روی جاده خرمشهر به هم رسیدیم گفت: رضا! ببین هنوز شهادت نصیب من نشده است که در همان زمان آرپی چی زنان را برای مقابله با تانک دشمن فراخواندند و او برای شلیک آر پی چی از ما جدا شد و بعد متوجه شدیم که در حال شکار تانک دشمن به شهادت رسیده است. روحش شاد و یادش گرامی
الهام نصیرزاده