چشم دل باز کن که جان بینی، آن چه نادیدنی است آن بینی
خبرنگار هفته نامه افق کویر به مناسبت ۲۳ مهر روز جهانی عصای سفید مصاحبه ای با یک روشندل بافقی انجام داد که در ادامه می خوانید:
افق کویر: لطفاً خودتان را معرفی کنید؟
مهدی جواهری هستم، ۳۷ ساله و متاهل
اافق کویر: از چه زمانی بینایی خودتان را از دست داده اید؟
نابینایی من مادر زادی است
افق کویر: خواهران و برادارانت چطور؟
فقط من در خانواده نابیناهستم و خوشبختانه سه برادر دیگر از نظر بینایی مشکلی ندارد.
افق کویر:کودکی خودتان چگونه گذراندید؟
تا شش سالگی در منزل بودم، از اول ابتدایی تا مقطع راهنمایی را در مدرسه شهید موسوی نابینایان یزد درس می خواندم، دبیرستان را در مدرسه عادی شهید رجایی بافق گذراندم.
افق کویر:شغلتان چیست؟
در توان بخشی بهزیستی به عنوان اپراتور مشغول به کار م
افق کویر:چند سال شاغل هستید؟
۷ سال
افق کویر: چند سال ازدواج نمودید؟
۹ سال
افق کویر: از نحوه آشنایی با همسر و ازدواجتان توضیح دهید؟
از طریق یکی از دوستان که بعدها هم داماد بنده شد، با خانواده همسرم آشنا شدم
افق کویر:فرزندانتان مشکل بینایی ندارند؟
نه، خدا را شکر، سه فرزند پسر سالم دارم. دو قلوهایم امسال به کلاس اول می روند و فرزند کوچکم ۵/۱ ساله می باشد.
افق کویر: از روز عصای سفید بگویید؟
روز عصای سفید که ۱۵ اکتبر و در تاریخ شمسی ۲۳ مهر است ،روز جهانی معلولین است که بعد از جنگ جهانی دوم نامگذاریشد
افق کویر: این روز در کشور ما اهمیت دارد؟
بله، ولی اگر به مشکلات نابینایان بیشتر رسیدگی کنند، بهتر است. مثلاً مکان هایی را در شهر برای رفت و آمد نابینایان در نظر بگیرند
نمی دانم چه بگویم، شاید این کار را انجام نمی دادم
افق کویر: همسر شما بینا هستند، اگر شما بینا بودید با یک خانم نابینا ازدواج می کردید؟
نمی دانم چه بگویم، شاید این کار را انجام نمی دادم
افق کویر: از اینکه پدر نابینا هستید چه احساسی دارید؟
خوشحال هستم از اینکه فرزندان سالم دارم و فرزندانم می توانند پدر نابینا خود را درک نمایند.
مردم هر جا نابینا را می بینند، به دیده ترحم نگاه نکنند
افق کویر: خانه و وسیله شخصی دارید؟
بله، خدا را شکر. با حمایت پدر، خانه ای که والدینم در آن زندگی می کردند به دو واحد تبدیل نمودیم و من هم اکنون همسایه والدینم می باشم.
افق کویر: افراد نابینا چه انتظاری از مردم دارند؟
توقع داریم که مردم هر جا نابینا را می بینند، به دیده ترحم نگاه نکنند.
افق کویر:رنگ برای شما چه مفهومی دارد؟
رنگ ها را می توانم تشیخص دهم
افق کویر: مگر نابینایی شما چنددرصد است؟
نابینای مطلق هستم، ولی وقتی رنگی را جلو چشمم بگیرم، بیشتررنگ ها را تشخیص میدهم، ولی قیافه را نمی توانم تشخیص دهم.
افق کویر:در کارهای منزل مشکل ندارید؟
کارهای شخصی را خودم انجام می دهم، در خرید هم، وسایل سنگین را برای همسرم جابه جا می کنم
افق کویر:سخن پایانی؟
از هفته نامه افق کویر تشکر می کنم که وقت گذاشتید و مصاحبه با بنده انجام دادید تا سخن نابینایان را منعکس کنید، روز عصای سفید را به همه نابینایان تبریک گفته، از همسرم که واقعا برایم زحمت متحمل می شوند تشکر و قدردانی می کنم.همچنین از کسانی که کار برایم فراهم نمودند نیز سپاسگزارم.
در طول سال مسئولین به مشکلاتشان رسیدگی نمایند
در ادامه علی محمد دهقانزاده همکار مهدی جواهری می گوید:
ویژگی مهدی گونه ای است که می خواهد مستقل باشد و روی پای خودش بایستد، کم حرف و زیاد توقع خاصی از هیچ ارگانی ندارد، ولی بنده به عنوان همکارش وقتی صبحها می بینم که هر روز صبح مهدی همراه با همسرش به محل کار می آید و در جابه جایی با مشکل روبرو است، از ارگان ها تقاضا دارم حداقل سرویسی برای ایاب و ذهاب نابینایان در نظر بگیرند و روز عصای سفید فقط به سراغ این قشر از جامعه نیایند، بلکه در طول سال مسئولین به مشکلاتشان رسیدگی نمایند.
در ادامه گفتگویی تلفنی با “مهدیه اکبر زاده” همسر مهدی جواهری انجام دادیم
افق کویر:از نحوه ازدواجتان بگویید؟
۲۸ ساله بودم که با مهدی که یک سال از من کوچکتر بود ازدواج نمودم، از راور کرمان می باشم، در ابتدا که با مهدی ازدواج نمودم ترس از این داشتم که به خاطر نابینایی مهدی نتوانم از عهده زندگی بر آیم، بعد ها که در جریان زندگی قرار گرفتم، با توجه به اینکه مهدی تمام کارهای شخصی خود را انجام می دهد ، از زندگیم راضی هست ،فقط خرید خانه و امور بانکی بر عهده ام است.
برای رضای خدا با او ازدواج نمودم
افق کویر:خانم اکبر زاده چگونه شد که آقای جواهری را برای ازدواج انتخاب کردید؟ برای رضای خدا با او ازدواج نمودم
افق کویر: نابینایی آقای جواهری مشکلی برای خانواده بوجود نمی آورد؟
برای خودمان که با هم زندگی می کنیم اصلا مشکلی نیست و من بیشتر وقتها احساس می کنم با یک فرد عادی زندگی می کنم.
اگر کسی فقط برای چند روز مجبور شود با چشمان بسته زندگی کند، میفهمد زندگی بدون چشم چقدر سخت و عذابآور است. اما برخی افراد جامعه عمری را بدون بینایی زندگی میکنند و با زندگی کنار آمده اند. فرد نابینا اول انسان است بعد نابینا. توقعی که او از مردم دارد، این است که او را باور کنند و بدانند که انسانهای نابینا هم یک شهروند مثل همه شهروندان هستند. اگر این باور وجود داشته باشد، آنگاه تمامی دستگاههای اجرایی کشور که موظف به ارائه خدمات به شهروندان هستند نابینایان را نیز جزو شهروندان محسوب میکنند.
روز عصای سفید، روز بازخوانی مسائل و مشکلات نابینایان است.بد نیست از خودمان بپرسیم حالا که از نعمت بینایی برخورداریم، آیا حرمت آنانی که از آن بی بهرهاند را نگه میداریم؟ یا با نخوت و غرور چشمان خود را روی حقیقت بستهایم.
معصومه غلامرضاپور