ایسنا/یزد «ده عروس» روستایی زیرزمینی، بسیار کهن و در عین حال پیشرفته در شهرستان بهاباد یزد است که هرچند حدود ۳۰ پیش ساکنانش آن را ترک کردند و در دل خاک مدفون شد ولی اینک دوباره از دل خاک بیرون کشیده شده تا در قالب یک اقامتگاه بومگردی منحصربفرد در اختیار گردشگران قرار گیرد.
«ده عروس» نام روستایی تاریخی و متفاوت در پنج کیلومتری جاده بهاباد – بافق در استان یزد است که تمدن شکل گرفته در آن را مربوط به دوران پیش از زرتشت میدانند. تمام این روستای کهن در زیر خاک قرار گرفته و دارای خانههایی بسیار مقاوم همچون یک شهرک موشکی است به طوری که «پاپلی یزدی» نویسنده و جغرافیدان مطرح کشورمان از آن این گونه یاد کرده است که «مردمانش از زیر خاک بیرون میآیند.»
این روستای بسیار زیبا که هنوز بخش عظیمی از آن مدفون و بیرون کشیدن آن از دل خاک نیازمند تامین اعتبار و حمایت است، روزگاری از روستاهای بسیار پیشرفته با جمعیتی قابل توجه بوده است.
البته روستا قریب سه دهه پیش تا همین چند سال قبل با از دست دادن جمعیت خود به روستایی متروکه و مدفون در زیر خاک تبدیل شده بود ولی با ایجاد یک اقامتگاه بومگردی، مجدداً رونق به خانههای زیرزمینی روستا بازگشته و این روزها شاهد یکی از ارزشمندترین جاذبههای تاریخی در منطقه هستیم که میتواند در توسعه صنعت گرشگری استان یزد تاثیر قابل توجهی داشته باشد.
«مجتبی دهقان» مدیر و طراح اقامتگاه ده عروس در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، این روستای تاریخی که برخی از آن به عنوان روستای «نو عروس» نیز ناممیبرند را متعلق به دوران قبل از تکنولوژی خشت و گل میداند.
به گفته وی، روستای ده عروس که از نظر آبادی یکی از بهترین و خوش آب و هواترین آبادیهای بهاباد به شمار میرفته، در طول تاریخ دستخوش تغییرات زیادی شده و از جمله روستاهایی به شمار میرفته که تمام خانههای آن هم زمان با پیشرفت تکنولوژی در ادوار مختلف رشد میکرده است.
وی به روستای مدفون شدهی مشابهی به نام چوگان در بهاباد اشاره و اضافه میکند: هر چند ده عروس از نظر ساخت و تکنولوژی بسیار به روستاهای تاریخی کندوان و میمند در کشورمان شباهت دارد ولی عنصر سنگ در خانههای زیرزمینی روستای ده عروس با استفاده از تکنولوژی پیشرفتهتر و منحصر به یزد، ایجاد شده است.
دهقان این مسئول با اشاره به این که روستای زیرزمینی ده عروس در شیب زمین قرار گرفته و خانههای حدود ۶۰ تا ۷۰ خانوار این روستا در حال حاضر مورد بررسی قرار گرفته است، میگوید: تاکنون موفق به بازسازی تنها چند واحد آن شامل خانهها، زندان، عبادتگاه و دستشویی روستا شدهایم که همگی در عصری بدون هیچ نوع تکنولوژی بسیار پیشرفته محسوب میشود.
وی با اشاره به زلزلهخیز بودن بهاباد، یکی از دلایل خانههای این روستا در دل زمین سخت منطقه را ایجاد سرپناههایی مقاوم در برابر زلزله با وجود نبود تکنولوژی خشت در آن دوران ذکر میکند و میگوید: میزان مقاومت این روستا همانند شهرهای زیرزمینی موشکی و مقاوم در بمبهای قدرتمندی مانند بمب اتم است.
دهقان با بیان این که شغل عمده اهالی این روستا کشاوزی و دامداری بوده است، اظهار میکند: اهالی روستای ده عروس در گذشته عمده نیاز خود حتی پارچه و سایر ملزومات زندگیشان را خود تهیه میکردند به طوری که در داخل خانههای خود دستگاه کاربافی و نخ ریسی داشتند و در مواردی نمک مورد نیازشان را نیز از نمکزارها تهیه میکردند و علاوه بر کشاورزی و دامداری به پیشه تجارت نیز مشغول بودند.
وی در ادامه به برخی ویژگیهای خانههای زیرزمینی ده عروس اشاره و تصریح میکند: تمام خانه محدود به یک اتاق بوده و اتاق خواب و سایر اتاقها در این خانههای کوچک معنایی نداشته است، از سمت حیاط خانه، راهرو و سپس آغل گوسفند و انبار و بعضاً محل نگهداری مرغ و خروس وجود داشته و بعضاً تونلهایی وجود دارد که به مخفیگاه اموال این ساکنان ختم میشده است.
وی در مورد علت سیاه بودن سقف تمام این خانهها نیز میگوید: معمولاً شنهای سقف خانه به داخل اتاقها میریخته لذا به منظور جلوگیری از آن، هر ساله چندین بار به طور عمد هیزمهای زیادی را در اتاقها جمع کرده و آنها را به آتش میکشیدند که علاوه بر ضد عفونی کردن فضا و از بین رفتن رطوبت، با پخته شدن لایه گچی سقف از ریزش شنهای آن جلوگیری میکرد.
مدیر اقامتگاه بومگردی ده عروس با بیان این که این خانهها در طول تاریخ و همگام با پیشرفت تکنولوژی به شومینه، محل نگهداری احشام، طاقچه و سایر موارد تجهیز شدهاند، میگوید: پس از آنکه در حوالی سال ۷۲ جادهای در نزدیکی روستا کشیده شد و اکثر اهالی روستا از اینجا نقل مکان کردند و کشاورزان روی خانهها را با خاک پوشاندند و از آن به عنوان زمین کشاورزی استفاده کردند.
وی اضافه میکند: به خاطر دارم که آخرین ساکن این خانهها حدود سال ۹۲ از دنیا رفت و تقریبا نوادگان این افراد هم چیزی از این روستا به خاطر ندارند.
دهقان از هزینه قابل توجهی که برای کشف و بیرون آوردن این خانهها انجام داده است، میگوید: با تلاشهایی که انجام شده علاوه بر برخی خانههای روستا، بخشی از زندان یا قرنطینه این روستا از دل خاک بیرون آمده اما هنوز طبق شناساییهای صورت گرفته، حدود هفت حفره خالی در میان این خاکها پیشبینی میشود.
وی در مورد زندان روستا عنوان میکند: سلولهای این زندان به گونهای بوده که یک ورودی برای گم کردن رد و ناشناس ماندن برای همه داشته و پس از آن چند سوراخ که به سلولها میرسند، قرار دارد، البته این سلولها دارای ورودیهای کوچکی بودند، در آن زمان پس از قرنطینه کردن افراد، ورودی را با سنگ میپوشاندند و با گل استتار میکردند که خاکهایی سطحی در قسمت زیرین و سنگهای این محدوده این موضوع را نشان میدهد.
این پژوهشگر بهابادی در رابطه با سایر مسائل جالب توجه این روستا نیز تصریح میکند: روستا دارای محلها و المانهایی است که توجه به زمستان و تابستان را نشان میدهد به عنوان نمونه اهالی در تابستان اقدام به ساخت محلهایی با استفاده از چوب، برگ و خاشاک به عنوان سکونتگاه تابستانه میکردند و در زمستان نیز با استفاده از فضولات حیوانی و گل، خانهها را میپوشاندند تا گرم بمانند.
وی پلاکگذاری خانهها برای شناسایی در شب را به عنوان یکی دیگر از نکات موید پیشرفت در این روستا برمیشمارد و میگوید: تمام خانههای این روستا با کانالی که برای انتقال صدا و اطلاع دادن خطر به کار میرفته است، به هم وصل بودند که البته در گذر زمان تخریب شده است.
به گفته وی این روستای زیرزمینی دارای دستشوییهای مشترکی با سیستمی شبیه به فاضلابهای امروزی بوده که اکنون بازسازی شده است.
دهقان در پایان به وجود قبرستانی در این روستا نیز اشاره و تصریح میکند: قبرستان قدیمی و اصلی که با عنوان قبرستان کافرها در بهاباد نیز شناخته میشود، قبرستانی تاریخی و قدیمی و وسیع با قدمت احتمالی قبل از اسلام است که با این روستا فاصله زیادی دارد اما قبرستان دیگری نیز در نزدیکی روستای قرار دارد که مردگان روستا در آن مدفون هستند.
نکته قابل تامل در مورد این روستای دارای ظرفیت غنی تاریخی و منحصر که تنها بومگردی آن توسط بخش خصوصی به منظور احیا و حفظ این میراث ارزشمند راهاندازی شده، این است که هنوز به ثبت ملی هم نرسیده است.