شیخ عبدالقادر گیلانی رحمهما ا….می گوید: من از همان دوران کودکی به راستگویی تربیت شدم. باری برای طلب علم و دانش، از مکه مکرمه به بغداد عازم شدم. مادرم به من چهل دینار داد تا خرج راه و سفرم بسازم و از من تعهد گرفت که راستگویی را همیشه پیشه بگیرم. همین که به سرزمین (همدان) رسیدیم، گروهی از دزدان جلوی ما را گرفتند و اجناس و وسایل کاروان را تصاحب کردند. دزدی از کنارم گذشت و گفت: چه همراه داری؟ گفتم: چهل دینار دارم. او فکر کرد که شوخی می کنم، مرا رها کرد. فرد دیگری آمد و همان سؤال را از من پرسید. من حقیقت را به او گفتم، او مرا پیش رئیس دزدان برد. سر گروه دزدان از من پرسید: چه چیزی تو را به راستگویی وادار کرده است؟ گفتم: مادرم از من تعهد گرفته است که همیشه راست بگویم. ترسیدم که مبادا به عهد خویش خیانت کرده باشم. ترس و وحشت همه وجود رئیس دزدان را فرا گرفت. همان وقت فریاد برآورد و گریبان چاک کرد و گفت: عجب! تو می ترسی از اینکه مبادا پیمان مادر را بشکنی، پس من چگونه نترسم که عهد خداوند را بشکنم؟ سپس دستور داد، همه کالاهای کاروان را برگردانند. آن گاه به شیخ عبدالقادر گیلانی گفت: من دیگر به دست تو توبه می کنم، دزدان دیگر گفتند: شما در دزدی سر گروه ما بوده اید، چه خوب است که امروز در توبه کردن هم سرگروه ما باشید. ما همگی توبه می کنیم. بدین ترتیب، به برکت راستگویی، همگی توبه کردند.
جامعه بشری؛ همان چیزی است که در خوشی ها و غم ها کنار هم هستند. در جنگ ها و نبردها و در روز حوادث سخت؛ همانگونه که شادی ها را باید تقسیم کرد؛ به همان اندازه باید غم ها را قسمت نمود تا بار اندوه آن کاسته شود. این؛ از جمله ویژگیهای جامعه انسانی است که رفتار و گفتار؛ به ویژه حاکمان صادق باشد.متاسفانه رویه ایی که ستاد کرونای بافق در پیش گرفته محل اشکال هست؛ در زمانی که با رعایت پروتکل های از سوی مردم وضعیت کرونا بهبود یافته است؛ چرا این موفقیت به صراحت به مردم و شهروندان اعلام نمی شود تا مردم در جریان قرار بگیرند؛ مگر باید همیشه خبرهای بد و ناگوار را به مردم داد! برخی معتقدند که ممکن است مردم رعایت نکرده و دوباره فعالیت عادی را از سر بگیرند و موج چهارم کرونا در راه باشد؛ اما همیشه که نمی توان مردم را مقصر دانست؛ بلکه این صداقت با مردم است که می تواند گره گشا باشد.
اگر پیشرفتی در کار مقابله با کرونا ایجاد شد، به دلیل این بود که پیام های بهداشتی، بدون پرده پوشی به مردم گفته شد و مردم هم رعایت کردند. اصولا ما مردم نجیبی هستیم. هرآنچه که مسئولان می گویند، می پذیریم؛ چون به آنها اعتماد داریم که برای ما خیر و صلاح می خواهند؛ اما گاهی دلسوزی مسئولین دچار سیاست زدگی می شود که رویه درستی نیست و مذموم و نکوهیده است. روی خطاب به ستاد کرونا هست؛ زمانی که کرونا اوج می گرفت، محدوددیت ها را بیش از پیش وضع نمود؛ ولی وقتی از شدت فراگیری کرونا کاسته شد این محدودیت ها برداشته نشد. تنها به این دلیل که شب یلدا در پیش هست و ایرانیان بنا بر سنت دیرینه، به دیدار هم رفته و صله رحم را پاس می دارند. مطمئنا این مورد خوشایند ستاد کرونا نیست و اعلام وضعیت عادی، منوط به گذارندن این روز و شب دانسته اند؛ ولی آیا این رفتار انسانی است که به دلیل یک احتمال، حق دسترسی مردم را به شادی و دورهم بودن را سلب می کنند! آیا نباید ستاد کرونا؛ ضمن تشکر از مردم و کادر درمان، کاهش محدودیت ها را اعلام می کرد و در عین حال از شهروندان می خواست؛ رعایت دستورالعمل ها را ادامه بدهند.این که مردم را نامحرم بدانیم و فقط بخواهیم به آنها فشار و استرس وارد کنیم به نظر کار درستی نخواهد بود و لازم است تا در این رویه تجدید نظر شود. راستی و درستی تنها راه نجات انسان است.
سعدیا راست روان، گوی سعادت بردند راستی کن که به منزل نرسد کج رفتار
گفتگو با ” محمدیزدانی”: مابقی عمر خود را به طبیعت گردی و مسافرت سپری نماییم
به گزارش هفته نامه افق کویر؛ برای بسیاری