قیمت هر دلار آمریکا ظرف مدتی کوتاه، از هفته دوم آبانماه تا هفته گذشته، به سرعت ۲۸ درصد نزول کرد و حتی هفته قبل به ۲۱ هزار تومان هم رسید. اما ریشههای این نزول چه بود؟ آیا روند نزولی قیمت دلار ادامه خواهد یافت؟ بهباورکارشناسان علت عمده نزول قیمت دلار کاهش انتظارات تورمی تحتتأثیر برگزاری انتخابات آمریکا بود شواهد نشان میدهد این نزول موقتی است و احتمالا در بلندمدت، برخلاف گفتههای رئیسجمهوری، تداوم نخواهد داشت.
تا همین چند سال پیش اثبات اثر تحولات جهانی بر اقتصاد ایران حتی برای کارشناسان هم سخت بود، اما حالا به مدد افزایش قدرت تحلیل و دادهها در حوزه اقتصاد سیاسی، تقریبا اغلب کارشناسان نقش تحولات جهانی بر اقتصاد ایران را پذیرفتهاند و میدانند اقتصاد ایران صرفا به قیمت جهانی نفت گره نخورده و از قیمت جهانی مواد خام گرفته تا رویدادها و حوادث طبیعی و تحولات سیاسی بر اقتصاد ایران تأثیر دارد.
این موضوع بهویژه از آبان امسال همزمان با نوسان نرخها در بازارهای دارایی در داخل کشور، بیش از گذشته اثبات شد و مشخص شد یک تحول سیاسی در فضای بینالمللی چگونه میتواند در اقتصاد ایران نقش داشته باشد. در دوماه و نیم گذشته قیمتها در اغلب بازارها نزولی شدند، پرچمدار این تحولات قیمتی هم دلار بود که با کاهش محسوسی مواجه شد و ارزش ریال در برابر دلار تقویت شد.
چرا قیمت دلار افت کرد؟
آمارها نشان میدهد از زمان مشخص شدن نتایج اولیه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا تا هفته پیش، قیمت هر دلار آمریکا دستکم ۹ هزار تومان، معادل ۲۸ درصد، افت کرد. قیمت هر دلار آمریکا هفته قبل حتی به ۲۱ هزار تومان هم رسید. درحالیکه یک روز قبل از برگزاری انتخابات آمریکا قیمت هر دلار آمریکا با این تصور که دونالد ترامپ پیروز انتخابات خواهد بود تا محدوده ۳۲ هزار تومان صعود کرده بود. مقایسه نمودار قیمت دلار و تحولات سیاسی نشان میدهد همگرایی آشکاری میان این دو تحول وجود داشته، زمانی که سرمایهگذاران دریافتند سیاستهای فشار حداکثری با شکست دونالد ترامپ به خط پایان رسیده رفتار اقتصادیشان تغییر کرد و با کاهش انتظارات تورمی، قیمت دلار آمریکا به سرعت وارد شیب نزولی شد. از زمان مشخص شدن نتایج انتخابات آمریکا حجم عرضه در بازار ارز افزایش یافت؛ زیرا بسیاری از خریدارانی که منتظر افزایش قیمتها بودند نگران کاهش سریع قیمتها شدند. چنان که خبرگزاری بلومبرگ در گزارشی نوشت: روی کار آمدن دولت بایدن در آمریکا که یکی از شعارهایش بازگشت به توافق هستهای با ایران بوده، باعث شد ارزش ریال در بازار ارز ایران به بالاترین سطح خود در ۵ ماه اخیر برسد.
بلومبرگ در ادامه با اشاره به ریزش ۸۰درصدی ارزش ریال مقابل دلار از اردیبهشت ۹۷ (مه سال۲۰۱۸) مینویسد: خروج دولت ترامپ از برجام و اعمال تحریمهای شدید علیه اقتصاد ایران باعث شد تا ارزش ریال کاهش یابد، اما بایدن از بازگشت به توافق هستهای و رفع تحریمهای مرتبط با برجام به شرطی که ایران به تعهداتش بازگردد، دفاع کرده است. دوره ریاستجمهوری او احتمال آزادسازی منابع ارزی بلوکه شده ایران در خارج از این کشور را نیز بالا برده که میتواند باعث کاهش مشکل عرضه ارز در ایران شود.
با وجود این، دستگاههای سیاستگذار و اجرایی ظرف چند روز گذشته تدبیر و مدیریت خود را عامل نزول قیمت دلار دانستهاند. حتی حسن روحانی، رئیسجمهوری اعلام کرد اگر منابع بلوکه شده ایران در اختیار بانک مرکزی قرار بگیرد، قیمت دلار به ۱۵هزار تومان نیز خواهد رسید، اما احمد مجتهد، رئیس سابق پژوهشکده پولی و بانکی، در اینباره میگوید: احتمالا دولت یا بانکمرکزی در ریزش فعلی نقشی نداشتهاند، بلکه علت ریزش فعلی نرخ دلار نگرانی خریدارانی است که منتظر افزایش قیمت بودند و حالا احساس میکنند با توجه به استقرار دولت جدید آمریکا و پیامدهای ناشی از آن، زیان خواهند کرد، پس بهدنبال فروش ارز هستند.
با این حال کارشناسان بر این باورند که احتمال دارد دولت و بانک مرکزی بتوانند همزمان با آزادسازی منابع ارزی ایران بر بازار ارز اثرگذار باشند؛ شاید به پشتوانه همین موضوع است که اغلب متقاضیان خرید دست نگه داشتهاند و حجم تقاضا در برابر عرضه کاهش پیدا کرده است. ماسیج وویتال کارشناس مالی بینالمللی هم به بلومبرگ میگوید: دورنمای آزادسازی میلیاردها دلار از وجوه بلوکه شده ایران در کرهجنوبی و دیگر کشورها در کنار احتمال معافیت تحریمی خرید نفت از ایران باعث افزایش تقاضا برای در اختیار داشتن ریال شده است.
قیمت دلار به کجا خواهد رفت؟
تحلیلگران میگویند ثبات قیمت دلار در بلندمدت به کاهش انتظارات تورمی چندان وابسته نیست؛ به این معنی که کاهش انتظارات تورمی فقط در کوتاهمدت میتواند به تداوم روند نزولی قیمت دلار منجر شود، اما آنچه در بلندمدت تعیینکننده قیمت دلار است میزان منابع ارزی در اختیار بانک مرکزی است و احتمالا این منابع به اندازهای نخواهد بود که بتواند صرف کنترل یا سرکوب قیمت دلار در بلندمدت شود. مهدی رضایتی، کارشناس بازارهای مالی در اینباره میگوید: معمولا در شرایطی که دولت ۴۰-۳۰ میلیارد دلار مازاد عرضه در اختیار دارد بهراحتی میتواند ظرف چند سال قیمت ارز را هرچه بخواهد تعیین کند. اما محاسبات نشان میدهد فعلا چنین درآمد ارزی مازادی در دسترس نیست.
او تأکید میکند: هر چند دولت احتمالا میتواند با اهداف سیاسی، پیش از انتخابات، قیمت دلار را به کمتر از ۲۰ هزار تومان کاهش دهد، اما در مقابل با این کار محرکهای قاچاق کالا، تقاضای گردشگری، فرار سرمایه و حتی رشد پایه پولی جبران کسری بودجه فعال خواهد شد؛ بنابراین بعید است بیشتر از یک دوره کوتاه ثبات وجود داشته باشد.
یک شرکت مشاور سرمایهگذاری هم در تحلیلی از آینده قیمت دلار، با اشاره بهاحتمال توافق محدود در حوزه هستهای بین ایران و آمریکا اعلام کرده؛ چنین توافقی بهمعنای فراهم آمدن امکان صادرات فقط یک میلیون بشکه نفت و میعانات و احتمالا دسترسی به حدود ۱۵ میلیارد دلار منابع ارزی سالانه است که برای اقتصاد ایران، رقم قابل توجهی نیست. اگرچه به این مبلغ باید موضوع دسترسی بیشتر به مبالغ مسدود شده ارزی را هم اضافه کرد، اما احتمالا این منابع در مسیر کاهش دادن قیمت دلار صرف نخواهد شد. با فرض درآمد ۱۵ میلیارد دلاری ارزی، امکان پایین نگه داشتن قیمت ارز در سطحی کمتر از ۲۰ هزار تومان، اندک است.
مشاور سرمایهگذاری کیان در پیشبینی خود از آینده قیمت دلار تحلیل میکند: اگر دولت بعدی، اصولگرا باشد انگیزه دولت اصولگرا برای کاهش فوری قیمت ارز، از دولت کنونی کمتر است، زیرا بهطور طبیعی، بلندمدتتر از دولت فعلی فکر میکند. همچنین بودجه سال ۱۴۰۱ برای جبران کمبودها، احتمالا تورمی و انبساطی خواهد بود.
محسن حاجیبابا، رئیس کمیسیون بازار و پول سرمایه اتاق بازرگانی ایران هم درباره آینده قیمت دلار میگوید: وقتی رشد اقتصادی منفی است چطور دلار بشود ۱۰هزار تومان؟ اقتصاد یک زنجیره به هم پیوسته است و میزان اثرگذاری تمام اتفاقات هیجانی، حداکثر ۶ماه است.
او با بیان اینکه اقتصاد ایران سالهاست با تورم و کسری بودجه مواجه است، ادامه میدهد: در این شرایط چگونه میتوان ارزش پولی ملی را حفظ کرد؟ تا تورم تک رقمی نشود امکان تقویت ارزش پول ملی هم وجود ندارد. تا زمانی که به ثبات ارزی و رشد سرمایهگذاری دست نیابیم ارزش پول ملی در مقابل سایر ارزها تقویت نخواهد شد. البته شاید در مدتی کوتاه برخی عوامل روانی نرخها را بهصورت هیجانی تغییر دهد، اما اثر آن ماندگار نیست، اتفاقا همین نوسانات قاتل اقتصاد میشود.