تاسه نشه بازی نشه

«جارچیان» در آبادی بر طبل کوبیدند و «بوقیان »در بوق که ای اهل آبادی به گوش و هوش باشید که خبری در راه هست و عنقریب تحولی ایجاد خواهد شد که گذشتگان ندیده اند و آیندگان بنازند! شعر: آنچه که من گویم و تو بشنوی فرق است تا ماه که تو ببینی   القصه!جارچیان به همین بسنده کردند و گفتند و رفتند ‌اهل آبادی حیران آنچه که جارچیان بگفتند. «ممل» داستان ما به «آقاتقی »عرض کرد که خبری در راه هست یعنی چه؟ آقاتقی گفت به گمانم قصه بر این باشد که کارخانه معدن آباد را افتتاحی دیگر در راه هست! ممل انگشت تحیر به دهان که مگر چنین نیز می شود؟ آقاتقی گفت:تا سه نشود بازی نخواهد شد! ممل گفت:یعنی دوباره این کارخانه افتتاح خواهد شد؟ آقاتقی گفت:قدر مسلم همین است!

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

خدمت درسپاه به تمام معناعشق است

به گزارش هفته نامه افق کویر؛ خبرنگار ما