خبرنگار سابق صدا وسیما در شهرستان بافق: خبرنگار صدا و سیما بودن غرور و تکبر به بار می آورد!

به گزارش هفته نامه افق کویر، خبرنگاری یکی از مشاغل حساس و خاص است که شاید این شغل برای آنهایی که از بیرون به نظاره آن نشسته‌اند شغلی جذاب باشد؛ اما وقتی که درون گود باشی، مشکلات آن به وضوح قابل مشاهده است. فعالیت در این شغل طی چند دهه گذشته، به خاطر نبود امکانات و تجهیزات به مراتب سخت تر بوده است. هرچند یکماه از سالروز بزرگداشت روز خبرنگار گذشته است، ولی سختی این شغل خبرنگار ما را بر آن داشت تا به سراغ “غلامعلی حبیبیان” سومین خبرنگار صدا و سیما در شهرستان بافق رفته و گفتگویی با وی انجام دهد.
غلامعلی حبیبیان دارای چهار فرزند و بازنشسته اداره تأمین اجتماعی در شهرستان بافق است.
وی در ابتدا با بیان اینکه حدود سال۱۳۶۴جرقه خبرنگاری در وجودم احساس شد،گفت: آن زمان عضو پایگاه شهید مطهری بودم که اتفاقاً تصادف کردم و پایم شکست؛ حدود ۷ ماه خانه نشین گردیدم.
حبیبیان با بیان اینکه در ابتدا، حضور در جمع برایم بسیار سخت بود افزود: رادیو، برنامه ای با عنوان “ارتباط با مسئولین” پخش می کرد، آن زمان “حمیدی” بخشدار بافق مهمان برنامه بود. بنده به عنوان خبرنگار به خاطر خجالت و کمرویی که داشتم در جمع مسئولین حاضر نمی شدم؛ به خاطر دارم آن برنامه را کامل نوشتم و گزارشش را به یزد ارسال کردم.
وی تصریح کرد: درگذشته انتشار اخبار بر خلاف امروز که روزنامه ای و اینترنتی هست، بیشتر رادیویی بود؛ برای ویرایش و نحوه مکاتبه اخبار و گزارشات به رادیو گوش می دادم و اخبار را ویرایش و به هفته نامه ندای یزد ارسال می کردم.
حبیبیان اظهار داشت: اوایل فعالیتم گزارشی درخصوص خیابانهای شهر بافق که نامگذاری نشده بود، تهیه و به رادیو فرستادم. رادیو نیز گزارش را برای “روغنی” شهردار وقت ارسال و بجد پیگیر مشکلات شهر بافق شده بود. بعد از این گزارش بود که کار خبرنگاری را به صورت جدی آغاز کردم.
متأسفانه مسئولین فکر می کنند خبرنگاران گماشته آنها هستند
وی افزود: “اخیری”فرماندار وقت با “یزدی کاهانی”خبرنگار قبل از من، اختلاف پیدا کرده بود؛ شخصاً فرماندار نزد بنده آمد و خواست تا جانشین یزدی شوم که بنده قبول نکردم؛ تا اینکه بعد از ۶ سال یزدی خودش رفت؛ البته اختلافاتی هم با فرماندار وقت داشت؛ متأسفانه مسئولین فکر می کنند خبرنگاران گماشته آنها هستند و باید دنباله رو افراد باشند. ضربه ای که خوردم از فرماندار وقت بود به خاطر اینکه غلام حلقه به گوش و خبرنگار سازمانی آنها نبودم.
وی تصریح کرد: برای دفتر خبر شخصاً پیگیری هایی انجام دادم و قرار شده بود “دکتر یاراحمدی” مدیرعامل وقت شرکت سنگ آهن تجهیزات آن را در اختیار بنده بگذارد؛ تا اینکه متأسفانه متوجه شدم پشت صحنه کارهایی بدون اطلاع بنده در حال انجام هست و زمزمه های روی کار آمدن خبرنگار جدید برای صدا و سیما به گوش می رسید و این که خبرنگار جدید حقوق بگیر هست و خرج و مخارج دفتر هم با شرکت باشد.
پس از بی مهری هایی که در حقم روی داد، کار خبر را کنار گذاشتم
حبیبیان ادامه داد: پس از بی مهری هایی که در حقم روی داد، کار خبر را کنار گذاشتم؛ اگر این کار را انجام نمی دادم برخی فکر می کردند کار خبر برای بنده منافع مادی داشته و دارد؛ هر چند صدا و سیما حق و حقوقم را پرداخت نمی کرد.
وی اظهار داشت: برای خدمت به مردم پس از اینکه دور خبر را خط کشیدم، فعالیت نیکوکاری خود را شروع نموده و راضی هستم؛ چراکه خبرنگار صدا و سیما بودن غرور هم به همراه خود می آورد و با کار روزنامه نگاری تفاوت دارد. فعالیت در امور خیریه مرا از این خصوصیت دور نگه می دارد.
آن موقع خبرها به فرمانداری و تهیه گزارش از جلسات ختم می شد
حبیبیان در ادامه در پاسخ به این پرسش که” در گذشته باتوجه به اینکه سختی های خبرنگاری بیشتر از امروز بود در آن زمان رابطه شما به عنوان خبرنگار با مسئولین، مردم و ارگانها چگونه بود؟ گفت: آن موقع خبرها به فرمانداری و تهیه گزارش از جلسات ختم می شد، یک نفر بیشتر نبودم و هر فردی را به عنوان همراه نمی توانستم با خود داخل جلسات ببرم؛ بسیار سختگیری می کردند؛ مثل حالا نبود. آن موقع گرفتن خبر و گزارش بسیار مشکل بود؛ چراکه کارمند تأمین اجتماعی هم بودم و علاوه بر خبرنگاری باید مسئولیت خود در اداره را انجام می دادم. آن زمان تلفن همراه و اینترنت نبود باید خبرها را تا نصف شب تنظیم و از طریق فاکس ارسال می کردم، به یاد دارم آن زمان که روستای “هنسک” سیل آمده بود با خانواده مهیا شده بودیم برای سفر؛ اصلاً اطلاع نداشتم که سیل آمده، چون آسمان بافق آفتابی بود، در همان شرایط فرماندار وقت زنگ زد که برای تهیه گزارش باید به روستا بروم.
وی درپایان خاطراتی از مسئولین شهر و اختلافاتی که باعث شده بود دامن وی را نیز بگیرد، ذکر نمود، ولی به خاطر اینکه برخی از مسئولین جایگاه خاصی را در شهر عهده دار هستند، از آوردن خاطره و ذکر نام این افراد معذور هستیم.

محمد حسین تشکری

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

خیابان بدون فضای سبز غیر قابل تحمل است

 به گزارش  هفته نامه افق کویر؛ خیابان «شهید