فرهنگ کشاورزی(قسمت پنجم)

اُوطاق و گُوبند و هیار دسته

کشاورزی که طاق آب را بگیرد و دلش بگیره اُو داری(آبیاری) کند و کسی از صبح تا شب تو دست و پاش نیاد حاصل هم برمی دارد.

اُو را طاق کن چو را چماق کن

کسی که آب طاق دارد ارباب است و می تواند حکم براند زیرا در جامعه روستایی آب و ملک قدرت می آورد اگر جفت گاوی داشته باشد که امور صحرا را انجام دهد حاصل برمی دارد برای کندن زمین هم یک دست هیار لازم است که مرکب از سه نفر می باشد، سه نفر نیروی کار وقتی بیلشان را کنار هم می زنند نباید سوزن جوال دوز گُجش بره آنها وقتی با هم کار می کنند و دست با می زنند بهتر سر بیل در میاد، گفته می شود بیل داری کار سختی است زیرا هیار باید پس، پاشنه مال رو بیل بره تا بن کرت برسه در هر صورت کرت که کنده شد آماده کاشت محصول(گندم) می شود. کاشت گندم با کاشت سایر محصولات تفاوت هایی دارد گندم یکی از غلات اربعه و قوت اصلی مردم بوده و هست به همین دلیل در گذشته که مردم پایبندی بیشتری به اعتقادات و باورها داشته اند با آداب و تشریفات جالبی زمین را به زیر کشت این محصول می بردند تا موجب خیر و برکت بیشتری شود.
اول هیار صدا می زدند از بین جمع حاضر کسی که صدای بهتری داشت چاووشی می کرد و بقیه صلوات می فرستادند چاووش، ذکر مناقب حضرت سید الشهداء و فضائل حضرت علی (ع) را می گفت و دشمنانشان را لعن می کرد با این نیت که درویش و سقا بخوره، پرنده و خزنده ببره و به همه فیض و خیر برسه. با سلام و صلوات تخم را می پاشیدند کشت که تمام می شد دوباره جمع می شدند و چاووشی می کردند و صلوات می فرستادند چاووش می گفت:

اگر خسته جانی بگو یا علی اگر ناتوانی بگو یا علی
سرت گر بیفتد میان بلا نترس از بلا و بگو یا علی
یا علی، یاعلی، یاعلی

بعد نوبت به آبیاری می رسید هر کرتی را که در می بستند بلند صلوات می فرستادند به طوری که خانه ها و منازل مسکونی نزدیک کشتزارها شب های تابستان صدای رعیت و برزگر را در حال صلوات فرستادن می شنیدند.

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

از بافق تا لبنان تاثیر یک تئاتر خوب از صدها سخنرانی بیشتر است

 به گزارش پایگاه خبری افق بافق، تئاتر آن