شکارچی قهار در ارتفاعات شهرستان بافق

بقای نسل در بلندی‌های دست‌نیافتنی
حمله‌های نمایشی دو عقاب به یکدیگر، پروازهای موجی یک یا دوتایی، شیرجه‌های که به یک مانور می‌ماند و در نهایت شاهکار بی‌بدیل و حیرت‌انگیز خلقت این پرنده؛ دوعقاب با قفل کردن چنگال‌های یکدیگر به هم درحال پرواز، به سمت پایین می‌چرخند.
این حرکات اعجاب‌انگیز را همیشه نمی‌توانید در عقاب طلایی ببینید، فقط اواخر زمستان تا اوایل بهار، یعنی همان آغاز زمان جفت‌گیری است که پرنده‌های نر و ماده چنین به وجد می‌آیند. جفت‌گیری که تمام می‌شود، وقت لانه‌سازی است.

روی لبه پرتگاه‌ها و شکاف صخره‌ها و گاهی روی شاخ و برگ درختان بلند؛ این‌ها جاهایی است که نر و ماده با کمک هم و با استفاده از شاخه‌های ضخیم و تکه‌های چوب، لانه‌ای می‌سازند و اغلب داخل آن را با گیاهان نرم، علف، برگ و پوست درختان، خزه و گل‌سنگ آستر می‌کنند تا بستر آسایش جوجه‌هایشان نرم و راحت باشد.

گاهی هم لانه‌های متروک بزرگ‌ترین کلاغ ایران یعنی غراب و دیگر پرندگان را تعمیر و بازسازی می‌کنند و می‌شود خانه دیگرشان. جالب‌تر آنکه هر جفت عقاب در قلمرو پهناورشان، چندین لانه می‌سازند و هر از گاهی در هر کدام از آن‌ها مستقر می‌شوند، اما از اواخر بهمن تا اواسط اردیبهشت‌ماه که وقت گذاشتن تخم می‌شود، امن‌ترین و راحت‌ترین آن‌ها را انتخاب می‌کنند.
معمولا دو تخم که البته این تعداد می‌تواند بین یک تا چهار تغییر کند، ضامن بقای نسل زوج عقاب در هر سال است؛ تخم‌هایی به رنگ سفید کدر با لکه‌های قهوه‌ای مایل به قرمز که بعد از ۴۳ تا ۴۵ روز که زیر پدر و مادر و بیشتر مادرشان ماندند، دیگر خانه جوجه‌ها نخواهند بود.

جوجه عقاب‌ها عریان و چشم بسته‌اند و به خاطر مدت زیادی که طول می‌کشد تا از تخم بیرون بیایند، به آن‌ها جوجه‌های دیررس (Altritial) می‌گویند.
از آنجا که این جوجه‌ها پس از تولد هم تا مدتی توسط والدینشان تغذیه و مراقبت می‌شوند، جوجه‌های لانه‌پا هم لقب می‌گیرند. چند هفته اول، این پرنده نر است که غذای جوجه‌ها را می‌آورد و دهانشان می‌گذارد و ماده بیشتر در لانه کنار آنهاست و در مقابل سرما و خطر دشمنان، مراقبتشان می‌کند.

پس از طی حدود ۷۲ تا ۸۴ روز، جوجه‌ها توانایی پرواز پیدا می‌کنند و ۳۲ تا ۸۰ روزی هم بعد از پرواز به همراه والدین به شکار می‌روند تا هم شکار یاد بگیرند و هم از خطر در امان باشند.
آن‌ها اواخر تابستان و پاییز را به یادگیری راه و رسم شکار و بقا می‌گذرانند و از آن به بعد، زندگی مستقلی را تجربه می‌کنند. تقریبا در ۱۵-۱۰ سالگی هم بالغ می‌شوند و ۴۴ تا ۵۰ سال هم عمر می‌کنند. آنچه باز هم شگفتی می‌آفریند، این است که عقاب‌های طلایی در تمام طول عمر خود با همان جفتی که اول اختیار کرده‌اند، زندگی می‌کنند.

سلطان صخره‌ها در خطر است
«کلیاک (kliak). کلیاک کلیاک. کلیاک.» اهالی کوهستان این صدا را خوب می‌شناسند؛ صدایی که گاهی سکوت سرشار کوهستان را می‌شکند و تمام فضای بین کوه‌ها را با پژواکش پر می‌کند. این یعنی یک عقاب طلایی برای پیداکردن غذای امروزش، از لانه بیرون آمده و شکاف دره‌ها را به دنبال طعمه می‌گردد.
هر موجود زنده‌ای که گوشت داشته باشد و وزنش از وزن عقاب کمتر، می‌تواند خوراک عقاب شود. درست است که غذای اصلی عقاب طلایی، پستانداران کوچکی مثل خرگوش، سنجاب، راسو و انواع موش است، اما از لاک‌پشت و مار و سوسمار هم بدش نمی‌آید و گاهی هم بره‌ها و روباه‌های کوچک را شکار خود می‌کند.
بین این موجودات زنده، شکار لاک‌پشت برای عقاب‌ها حکایتی دارد. با اینکه عقاب‌ها قادر نیستند با چنگال‌هایشان لاک لاک‌پشت را بشکنند و از گوشتش بخورند، از شکار آن‌ها نمی‌گذرند؛ لاک‌پشت را به چنگ می‌گیرند و بالا می‌برند و از ارتفاع زیاد روی سنگ می‌اندازند.
به این ترتیب لاک می‌شکند و عقاب‌ها به راحتی گوشت حیوان را می‌خورند. هرچند پرندگان کوچک مثل کبک و کبوتر و کلاغ هم غذای لذیذی برای عقاب طلایی هستند.
عقاب‌های بزرگ، گوشتخوارانی قهارند و دشمنی در طبیعت ندارند؛ زندگی در ارتفاعات بلند، پرواز در آسمان دست‌نیافتنی، سرعت بسیار زیاد و قدرت تهاجمی بالا، جایی برای دشمنان طبیعی باقی نمی‌گذارد.
فقط ممکن است گاهی جوجه‌هایشان توسط سایر پرندگان شکاری خورده شوند. متاسفانه این پرنده زیبا تنها یک دشمن واقعی دارد؛ انسان.
بارها و بارها اتفاق افتاده که به خاطر خوردن پستانداران کوچکی که قبلا با سموم شیمیایی مثل د. د. ت مسموم شده‌اند، مرده‌اند. نابالغ‌ها هم که بی‌تجربه‌ترند، هنگام شکار و حمله، سیم‌های برق قاتلشان می‌شود؛ در هنگام حمله برای شکار به سیم‌های انتقال برق یا لبه صخره‌ها برخورد می‌کنند و، چون استخوان‌هایشان حالت اسفنجی دارد و تو خالی است در اثر ضربه می‌شکند و دیگر جوش نمی‌خورد.
در این حالت پرنده یا می‌میرد یا برای همیشه قدرت پروازش را از دست می‌دهد. جاده‌کشی‌های کوهستانی هم بلای جان دیگری برای عقاب طلایی است. این جاده‌ها، مکان‌های بکر لانه‌سازی عقاب طلایی را به هم زده، دسترسی انسان به مکان‌های جوجه‌آوری آن را آسان کرده و آواره‌شان کرده است.
هرچند عقاب طلایی تا حدودی از پس این یکی برآمده و استراتژی جالبی به‌کار می‌برد؛ آشیانه‌های متعددی در قلمرو بزرگ خود می‌سازد و گاهی به صورت دوره‌ای از آن‌ها استفاده می‌کند.
همه این مشکلات باعث شده تا تعداد عقاب‌های بزرگ ایران که عقاب طلایی که یکی از آنهاست رو به کاهش رود. سرشماری عقاب‌های طلایی کار مشکلی‌است، مطالعات کاملی هم در ایران برای آن انجام نشده؛ برای همین هم تعداد دقیق آن‌ها مشخص نیست، اما آن‌قدر نقش پررنگ و مهمی در زنجیره غذایی کوهستان‌ها بازی می‌کنند که در فهرست گونه‌های در خطر انقراض ایران قرار گرفته‌اند.
هرگونه کاهش در جمعیت پرنده‌ای مثل عقاب طلایی که در بالای زنجیره غذایی است، تاثیر مستقیم روی اکوسیستم منطقه می‌گذارد. این اهمیت در دنیا هم پررنگ است، آن‌قدر که عقاب‌طلایی در فهرست سرخ اتحادیه جهانی حفاظت قرار گرفته است؛ یعنی باید برنامه‌های پیوسته‌ای برای حفاظت از آن‌ها و زیستگاهشان درنظر گرفته شود.
عقاب‌های بزرگ ایران، به‌خصوص عقاب طلایی در خطر است؛ سلطان بلندی‌ها که همه در اوج بودنش را ستایش کرده‌اند؛ پرنده‌ای که مرزهای زمینی برایش بی‌اهمیت است و آسمان تمام جهان برای او محل پرواز است.

مهدیه کرمی
کارشناس منابع طبیعی محیط زیست

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

برنامه ها واقدامات کمیته امداد شهرستان بافق در سال ۱۴۰۲

به گزارش هفته نامه افق کویر، ابوالقاسم طلایی