بازگشت از مسیری که رفته ایم

به گزارش هفته نامه افق کویر؛ جلسه پرسش و پاسخ با موضوع ” عنصر آزادی ، انتخاب و مسئولیت رشد روز دوشنبه مورخ ۲۶ خردادماه با حضور “دکتر مهرداد شکیبا” متخصص اطفال و استاد دانشگاه با حضور عموم مردم در سالن پردیس بافق برگزار شد .
ایرانی ها دچار کمبود ویتامین D هستند

در این جلسه مهرداد شکیبا سخنران این مراسم مطالبی را درباره کمبود ویتامین D بیان کرد و گفت: با بررسی های که انجام دادند ایرانی ها دچار کمبود ویتامین D هستند . این بیماری صد سال پیش تر در ما وجود نداشت و الان در بدنمان اتفاق افتاده است.
سیاه پوست ها بر اثر کمبود ویتامین D می مردند
در زمانی که انقلاب “کشاورزی ایجاد شد”سیاه پوستان آفریقایی که در روی خط استوا زندگی می کردند و از نور خورشید بهره بیشتری می بردند به مناطقی از جمله : شمال اروپا، آمریکا، انگلستان جهت کشاورزی کوچ کردند، بنابراین ۱۵ میلیون سیاه پوست آفریقایی به کشورهای مختلف مهاجرت کردند، وقتی به کشورهایی که از خط استوا دورتر بود رفتند، با کمبود ویتامین D روبرو شدند، این بیماری به بیماری بردگی یا سیاه ها معروف بود و سیاه پوست ها بر اثر کمبود ویتامین دی می مردند.
بیماری های قلبی افزایش یافت
یکی دیگر از دلایلی که باعث کمبود ویتامین D شد ایجاد “انقلاب صنعتی” بود که در این زمان مردم از روستا به شهر روی آوردند، دود کارخانه ها و ماشین ها باعث کمبود ویتامین دی شد و بیماری های قلبی افزایش یافت.
از نظر سیستم عصبی ضعیف هستیم 
و علت دیگر نیز “انقلاب اطلاعاتی” است مردم خانه نشین شدند در انقلاب اطلاعاتی با کامپیوتر، تلویزیون و نور ارتباط داشته و باعث شد که نور مصنوعی با”سر” ارتباط بیشتری داشته باشد و این انقلاب سوم باعث شد از نظر سیستم عصبی ضعیف شویم، در نتیجه آدمهایی هستیم خسته و افسرده، بچه ها نیز پرخاشگر و بی حوصله و میل به شیرینی و بستنی در آنها زیاد است، و تا نیمه شب بیدار هستند.
کمبود ویتامین Dبا انقراض انسانها ارتباط دارد
وی ادامه داد: اکثریت مردم حتی مناطق کویری که نور خورشید نیز بسیار زیاد است،دچار کمبود این ویتامین هستند و علت آن نیز زمانی آغاز شد که مردم بیشتر اوقات خود را در محیط های سربسته گذراندند و کمتر در معرض نور خورشید هستند، بنابراین ۹۰ درصد انسان ها دچار کمبود ویتامین Dهستند که به خاطر جابه جایی هایی است که اتفاق افتاد و کمبود ویتامینD با انقراض انسان ها ارتباط دارد.
حتی استانداردهای نوری را رعایت نمی کنیم
مهرداد شکیبا ادامه داد: در جامعه مدرن ما مصنوعیت با نور زیاد شده است بنابراین انسان هایی هستیم خسته و بدون تحرک . بدترین مشکل ما این است که حتی استاندارهای نوری را رعایت نمی کنیم، در خانه ها همه لامپها و تلویزیون روشن است و همین اشعه ها وارد بدن می شود که خیلی زیاد است. مثلاً یک موبایل که فقط برای یک بار روشن کنیم، صد برابر قرص ماه نور در مغز ما ایجاد می کند و بچه ای که با موبایل تماس داشته باشد، بچه عصبی و پرخاشگری است.
باید مسیری که رفته ایم را برگشت

وی در ادامه افزود:در صورتی که بخواهیم بهبود یابیم باید مسیری که رفته ایم برگشت. نور خانه ها را کم کنید، استفاده از وسایلی که نور ایجاد می کند کم شود، بچه ها را در هر فرصتی به بیرون برد. در حیاط و هرجا که نور طبیعی بیشتر باشد و نور مصنوعی کمتر مهمانی ها برگزار گردد اگر امکان دارد در طول روز مهمانی ها برگزار شود نه شب. بچه ها بین ساعت ۷ تا ۹ صبح بیرون از خانه فعالیت کنند و شب ها زود به رختخواب روند، بچه هایی که از ساعت ۱۰ شب به بعد بیدارند، به طور دائم در مغزشان اثر می گذارد، تلویزیون را تا می توانید روشن ننمایید.
نور مصنوعی همانند موادمخدراست
متأسفانه نور مصنوعی همانند مواد مخدر است، بعد از مدتی اعتیاد می آورد، بچه ای که نور دیده اگر لامپ ها را خاموش کنند گریه می کند، چون مغز به نور مصنوعی عادت کرده است.
وی گفت: در حال حاضر بیماری های نظیر انگل که در قدیم بود تمام شده و بیماری های مدرن شیوع پیدا کرده است که از مصنوعیت مغز و با نور ارتباط دارد، به همین خاطر است که بچه ها بایددر محیط باز فعالیت کنند.
۲۰ درصد از کارهایی را انجام می‌دهیم باید در زیر سقف نباشد
این پزشک متخصص گفت: متخصصین اطفال در آمریکا توصیه کردند که ۲۰ درصد از کارهایی را که انجام می دهیم باید در زیر سقف نباشد. مثلاًبچه ای که ۵ ساعت بیدار است یک ساعت از آن را باید بیرون باشد. ما فقط به بچه ها توصیه می کنیم درس بخوانند، وقتی نمره ۲۰ گرفتی خوب است، تلویزیون ببین و بخواب، در حالی که این بچه در آینده افسرده است، برای این که مغز بچه با نور مصنوعی تماس داده شده که حوصله هیچ کاری ندارد و هر گونه تغییری برای او نگران کننده است.
وی ادامه داد: بچه های ۶ ماهه ، ۳۰ دقیقه در روز ، بچه های ۲ ساله،۲ ساعت و بچه ها بزرگتر ۴ تا ۶ ساعت باید در محیط باز باشند.
شکیبا تاکید کرد: کودکان باید حداقل ۲ ساعت در محیط های باز و بدون سقف یا طبیعت و روستا بگذرانند.
شکبیا افزود: بهترین و موثرترین راه درمان را ایجاد فضایی امن برای بازی آزاد کودکان در محیط های طبیعی عنوان کرد .
بچه هایی که با حیوانات ارتباط داشته باشند باهوش تر هستند
وی ادامه داد: بچه ای که در طبیعت با بچه های دیگر تعامل دارد ذهن بازتری دارد تا بچه ای که از ۳ سالگی کلاس زبان انگلیسی می رود و هیچ از زبان نمی فهمد، بچه ها باید درخاک باشند و هنگامی که با حیوانات ارتباط داشته باشند باهوش تر هستند.
بیشترین چیزی که بچه ها یاد می گیرند در جمع است
شکیبا ادامه داد: مهمترین نکته برای یادگیری بچه ها ، یادگیری در جمع است؛ منظور از جمع همان گفتگو است، نه جمعی که خانواده ها دور هم باشند و تلویزیون تماشا کنند، جمع یعنی بنشینید و با هم صحبت کنید، یادگیری در جمع موثرتر است. سی دی آموزشی و کتاب هم خوب است، اما متأسفانه تعامل را از انسان‌ها می گیرد، بچه های آینده در اجتماع نمی‌توانند حضور خوبی داشته باشند.
در آینده بی قراری زیاد است

فرزندی که اوقات خود را در خانه با موبایل و کامپیوتر می گذراند ، بچه ای است که در خانه هم نیست، یعنی خودش با خودش است و این فرد تنها است.انسان تنها چون نمی تواند رابطه برقرار کندبی قرار می شود، پس در آینده بی قراری زیاد است، میل به مواد مخدر و … در این بچه ها زیاد می شود.
باید به بچه ها یاد بدهیم تا گفتگوکنند

این استاد دانشگاه تأکید کرد باید به بچه ها یاد بدهیم تا گفتگو کنند و این گفتگو را باید از سن های پایین شروع کنیم، اول زن و شوهرها در خانه قبل از بچه دار شدن باید با هم گفتگو داشته باشند، بعد مادر در دو سال اول با کودک خود گفتگو کند سپس ایجاد محیط های اَمن که بچه ها با هم صحبت کنند، تجارب و اشتباهات هم دیگر را ببینند ، و از اشتباهات هم درس بیاموزند.
بازی آزاد ؛لازمه ی پرورش خلاقیت در کودکان
وی بازی آزاد را لازمه ی پرورش خلاقیت در کودکان دانست و از والدین درخواست کرد که حداقل مداخله را در بازی کودکان داشته باشند .
خلاقیت یعنی این که بچه ها آزمون و خطا کنند و تشویقشان کنید، بگذارید به زمین بیافتند، گل بازی و خاک بازی کنند، بچه مانند درخت گل می ماند، هر بار که به بچه نه بگویی یک شاخه از درخت را نابود کرده اید. درمدارس ما خلاقیت ۲۰ است،مثلاً ریاضی من خوب است، بیست می شوم. وقتی بیست می شوم می گوییم بس است، خوب شدی. در حالی که اگر می گذاشتیم درس بخواند تا ۳۰۰ هم می شد، حتی بچه ای که نمره ۱۴ شده ، می گوییم چرا درس نمی خوانی و مدام در سرش می زنیم و خلاقیت او را نیز می کُشیم.
دکتر شکیبا گفت: در کشورهای پیشرفته بچه های معلول در کنار بچه های سالم در کلاس درس هستند تا بچه ها قدر سلامتی خود را بدانند.برای این که بفهمیم بچه ها چه کاری دوست دارند باید آنها را مشاهده کنیم.
برای این که خلاقیت را در بچه پیدا کنیم، باید اجازه دهیم بچه ها کتاب بخوانند، فرصت به آنها دهیم که به چه کاری علاقه دارند. برای این که بفهمیم بچه ها چه کاری دوست دارند باید آنها را مشاهده کنیم. بچه ها با هم سن وسال های خودشان بازی کنند و در بازی آنها مداخله ننماییم.
۷۰ درصد مطالب را بچه ها با تشویق کردن بدون معلم یاد گرفته اند
وی داستان یک دانشمند متخصص کامپیوتر در دهلی را مثال زد و گفت: این دانشمند، معلم کامپیوتر بچه ها ی ثروتمند بوده است، وقتی وارد مدرسه می شود می بیند بچه ها مدام با هم بازی می کنند و نه کامپیوتر بلد هستند و نه زبان انگلیسی. این دانشمندیک سوراخ در دیوار ایجاد می کند کامپیوتر را در دیوار قرار داده و دوربین می گذارد وبچه ها را نگاه می کند، بعد از ۶ ماه مشاهده می کند که بچه هابا آنکه معلم نداشتند،۵۰ درصد درس را یاد گرفته اند، بعددر هندوستان دنبال یک نفر بیکار به عنوان معلم می گردد. وقتی کسی را پیدا نمی کند، از پیرزن های آن منطقه خواهش می کند به عنوان معلم در کلاس بیایند و هر کار که بچه ها انجام دادند، فقط تشویقشان کند و به آنها بگوید آفرین،بعد از ۶ ماه می بیند ۷۰ درصد مطالب را بچه ها با تشویق کردن بدون معلم یاد گرفته اند.
بچه ها از این نوع آموزش متنفرند

دکتر شکیبا ادامه داد: در سیستم آموزش ما سه نوع معرفت وجود دارد ۱- معرفت معیشت اندیشی: که زندگی بر اساس معیشت است، مثلا دکتر یا روحانی می شویم که زندگی کنیم. همه معلومات حفظ شدنی است. یک معلم ۳۰ سال همان درس و امتحان را می دهد، خلاقیت ندارد و خستگی در این سیستم زیاد است، بچه ها از این نوع آموزش متنفرند ولی بزرگترها از این نوع آموزش خوششان می آید می گویند ۳۰ سال پیش ما همین کار را انجام می دادیم و الان هیچ فرقی نکرده است.
به بچه ها فرصت دهیم سوال کنند
دومین معرفت، معرفت پرسش گریاست، بچه ها این آموزش را دوست دارندچرا که همه چیز برایشان جدید است. می گویند آدم با ایمان همه چیز برایش جدید است، باید به بچه ها فرصت دهیم سوال کنند و تا جایی که می دانیم به آنها کمک کنیم، بعد بگوییم اگر می خواهی بیشتر درباره این موضوع بدانی برو تحقیق کن، این دسته از انسان ها انسانهای شادی هستند و زندگی برای آنها ارزش دارد.
به بچه هایمان فرصت دهیم تجربه کنند 
سومین معرفت، معرفت تجربه اندیشی است: کسانی که تجربه دارند و علم ندارند مانند پیرزن ها و پیرمردهایی که تجربه خود را در اختیار ما می گذارند، بچه ها نیز برای این که خلاق شوند نیاز به تجربه دارند، اگر کسی تجربه نکند در حقیقت زندگی نکرده است ،چون همه ما مریض هستیم و کمبود ویتامینD داریم، نمی گذاریم بچه ها تجربه کنند، در نتیجه آزادی را از آنها می گیریم و بچه ها یی که ما به جامعه تحویل می دهیم بچه های پیش فعال، پرخاشگر و خسته هستند. در نتیجه ما باید به بچه هایمان فرصت دهیم تجربه کنند.
وی در پایان گفت:مشکلی که ما در ۵۰ سال گذشته داشتیم این بود که به بچه ها حق انتخاب نداده ایم، بی مسئولیت بزرگ شدند، بی مسئولیت نسبت به خودشان، خانواده و محیط اطرافشان و نتیجه اش این شد که میزان طلاق زیاد و افسردگی افزایش یافت .باید به بچه ها فرصت تجربه داد.

معصومه غلامرضاپور

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

معماران بزرگ متولد نمی شوند بلکه ساخته می شوند

به گزارش هفته نامه افق کویر؛ رویکرد طراحی‌های