ما مجبور نیستیم تا جواب پس بدهیم

«ممل» گفت: «آقاتقی» شنیدید که اداره «اشتغال آبادی» و سایر مسئولین درباره فوت شدگان در طرح «پساب آبادی»، کوره «حاجی بابا» و یا «دهکده چرخان» چه چیزی را گفته است؟ آقاتقی گفت: خیر؟ اطلاعی ندارم! حتما مسببان حادثه را ذکر کرده و آنها را بر اساس قاعده، درخواست اشد مجازات نموده است. ممل گفت: خیر آقاتقی! کاش همین گونه بود که می فرمایید. اداره اشتغال گفته: هنوز در حال بررسی هستیم! هنوز بررسی ما تمام نشده است! آقاتقی گفت: جل الخالق! مگر می خواهند «موشک به آسمان بفرستند» که اینقدر وقت می خواهند؟ ممل گفت: نمی دانم چرا وقتی اتفاقی می افتاده مسئولان از اول می ترسند به «جارچی» بگویند! بعد واهمه دارند که مقصر را نام ببرند و آخر سر هم می ترسند از این که به چارچی چیزی را یا خبری را بگویند! همه و همه دلشوره و اضطراب که اگر بگوییم فلانی یا فلان شرکت و یا فلانی ها بدشان می آید و یا به تازگی می‌گویند که ما مجبور نیستیم جواب پس بدهیم! فقط و فقط به قاضی! تازه اگر او از ما بخواهد؛ ما حتما پیگیر می شویم.
آقاتقی گفت: عجب داستانی تعریف کردی ممل! کاش به جای این همه یکی به دو کردن، راست و درست می گفتند: اشکال کار درکجاست تا بقیه کارفرمایان، پیمانکاران و صاحبان حرفه و فن، حواسشان به کار باشد و رفع عیب کنند تا جان انسان های زحمتکش دیگر در خطر نیفتد!

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

چگونه رابطه بهتری با نوجوان باهوش داشته باشیم؟

ارتباط با نوجوان باهوش می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. این