امام زمانت را بشناس: حقوق صاحب الزمان(ع) نسبت به ما

ایمان بدون شناخت امام زمان علیه السلام تحقق نمی پذیرد.

قسمتی از حقوق ومراحم آن حضرت نسبت به ما
حقوق آن بزرگوار بر ما بسیار والطاف ومراحمش بیرون از شمار است، بلکه همچون دریای خروشان ومواجی است که غواصی در آن نتوانم کرد، به مقدار کف دستی از آن بر می گیرم ودر پی تقرب به درگاهش ره می پویم، وتوفیق از خداست وبس، بر او توکل دارم وبه سوی او روی آورم.
اول: حق وجود وهستی:
خداوند به برکت وجود آن حضرت (علیه السلام) تو ومن و هر موجودی را آفرید واگر او نبود کسی نبود، بلکه اگر او نبود نه زمین وجود می یافت ونه فلک، بر این معنی روایاتی دلالت دارد از جمله:
۱- از توقیعات شریفه آن حضرت در کتاب الاحتجاج آمده است که فرمود: ونحن صنائع ربنا والخلق بعد صائعنا…پس همانا ما ساخته شده پروردگارمان هستیم ومردم دست پرورده ما. (الاحتجاج: ۲/۲۷۸.).
البته معنی این سخن بر دو وجه وارد است: یکی اینکه: جماعتی از شیعیان اختلاف کردند در این که آیا خداوند، آفرینش وروزی دادن مخلوق را به ائمه (علیهم السلام) واگذار کرده؟
پس عده ای گفتند: این محال است، زیرا که اجسام را کسی جز خدای نمیتواند خلق کند.
ولی عده ای دیگر گفتند: خداوند قدرت خلق را به ائمه (علیهم السلام) واگذار نموده است وآنان آفریده وروزی بخشیده اند ودر این مسأله اختلاف شدیدی بین آن ها درگرفت، تا این که شخصی پیشنهاد کرد که چرا به سراغ ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید عمری(دومین نایب از نواب خاصه امام زمان علیه السلام است که بعد از مرگ پدرش عثمان بن سعید، به نیابت امام دوازدهم شیعیان منصوب شد.)نمی روید که از او سؤال کنید تا حق را برای شما آشکار سازد؟
چون که راه به سوی امام زمان (علیه السلام) اوست، همه به این معنی راضی شدند ونامه ای به ابو جعفر نوشتند. در آن نامه مسأله را توضیح دادند، پس از طرف امام عصر (عجل ا… تعالی فرجه الشریف) توقیع آمد که:
خداوند تعالی خود اجسام را آفریده وروزی ها را تقسیم کرد، زیرا که نه جسم است ونه در جسمی حلول کرده، هیچ چیز مثل او نیست واوست شنوای بینا، واما امامان؛ از خداوند تعالی درخواست می کنند واو را می آفریند واو روزی می دهد به خاطر اجابت درخواست آن ها وتعظیم حق ایشان(الاحتجاج: ۲/۲۸۴.).
حاصل این وجه این که: امام زمان وپدران بزرگوارش (علیه السلام) واسطه هستند در رساندن فیض های الهی به سایر مخلوقات وبه همین معنی در دعای ندبه اشاره شده که: این السیی المتصل بین الارض والسماء؛ کجاست آن وسیله ای که فیوضات آسمان را به اهل زمین میرساند؟
البته نسبت دادن فعل به سبب و واسطه در لغت وعرف بسیار است.
وجه دوم این که: مقصود از آفرینش تمام آنچه خداوند متعال آفریده، آن حضرت وپدران طاهرینش می باشند، یعنی این ها علت غایی ونهایی آفرینش هستند وآنچه هست به خاطر این ها آفریده شده است.
مؤید این وجه روایتی است که از امیر المؤمنین علی (علیه السلام) آمده: نحن صنائع ربنا والخلق بعد صنائع لنا(در نهج البلاغه، نامه ۲۸ چنین آمده: فانا صنائع ربنا والناس بعد صنائع لنا یعنی: پس همانا ما ساخته شده پروردگارمان هستیم ومردم برای ما ساخته شده اند. )
واحادیث فراوانی بر این معنی دلالت دارد، از جمله:
روایت مستندی است که شیخ صدوق در کتاب کمال الدین از حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام)، از پدرش موسی بن جعفر بن محمد، از پدرش محمد بن علی، از پدرش علی بن الحسین، از پدرش حسن بن علی، از پدرش علی بن ابی طالب (علیه السلام) آورده است که پیغمبر اکرم (صلی ا… علیه وآله وسلم) فرمود: خداوند مخلوقی از من بهتر نیافریده وآفریده ای نیست که نزد او گرامی تر از من باشد.
علی (علیه السلام) فرماید: عرض کردم: یا رسول ا…! تو بهتری یا جبرئیل؟
فرمود: یا علی! خداوند تبارک وتعالی پیغمبران مرسل را بر فرشتگان مقرب خویش برتری داده ومرا بر همه پیغمبران ومرسلین برتری بخشیده. وای علی! بعد از من برتری از آن تو وامامان بعد از توست، زیرا که فرشتگان خدمتگزار ما ودوستان ما هستند. ای علی! آنان که عرش خدا را حمل نموده ویا اطراف آنند، تسبیح به حمد پروردگارشان گویند وبرای آنان که به ولایت ما گرویدند، طلب آمرزش کنند. ای علی اگر ما نبودیم خداوند آدم وحوا وبهشت ودوزخ وآسمان وزمین را نمی آفرید، چگونه ما از فرشتگان برتر نباشیم وحال آن که در توحید وخداشناسی پیشی گرفتیم، ودر معرفت وتسبیح وتقدیس وتهلیل پروردگارشان -(عزّ وجلّ)- بر آن ها سبقت جستیم، زیرا که نخستین چیزی که خداوند آفرید ارواح ما بود، خداوند ما را به توحید وتمجید خود گویا ساخت، سپس فرشتگان را آفرید وچون ارواح ما را یک روح مشاهده کردند امور ما را عظیم شمردند، پس ما تسبیح گفتیم تا فرشتگان بدانند که ما هم مخلوق هستیم وآفریدگار از صفات ما منزه است، از تسبیح ما ملائکه نیز تسبیح گفتند وخدا را از صفات ما منزه دانستند، وچون عظمت مقام مارا مشاهده کردند، ما تهلیل گفتیم تا ملائکه بدانند که الهی به جز ا… نیست، پس هنگامی که بزرگی محل (ومقام) ما را دیدند، خداوند را تکبیر گفتیم تا بدانند که خدا بزرگ تر از آن است که درک شود وموقعیت او عظیم است، وما خدایانی نیستیم که واجب باشد در عرض خدا، یا در مرتبه پایین تری عبادت شویم. پس هنگامی که قدرت وقوه ما را دیدند، گفتیم: لا حول ولا قوه الا با… العلی العظیم؛ یعنی هیچ توان ونیرویی جز به خداوند بلند مرتبه بزرگ نیست – تا بدانند که هیچ نیرو وقدرتی نیست جز از ناحیه خداوند، وچون نعمتی را که خداوند به ما داده وطاعت ما را واجب فرموده، مشاهده کردند، الحمدلله گفتیم تا بدانند که حقوق خداوند متعال بر ما از جهت نعمت هایی که به ما ارزانی داشته است چه می باشد – پس فرشتگان نیز الحمدلله گفتند. بنابراین فرشتگان به وسیله ما به معرفت وتسبیح وتهلیل وتمجید خداوند متعال راهنمایی شدند. سپس وقتی خداوند متعال آدم را آفرید، ما را در صلب و پشت او سپرد وبه فرشتگان دستور فرمود تا به خاطر تعظیم واحترام ما که در پشت آدم بودیم برای او سجده کنند، در واقع سجده آن ها بندگی خداوند واحترام واطاعت آدم بود که ما در پشتش بودیم، وچگونه از ملائکه افضل نباشیم وحال آن که همه آن ها برای آدم سجده کردند، وهنگامی که مرا به آسمان ها بردند، جبرئیل فصول اذان را به دو به دو ادا کرد ودو به دو اقامه گفت. سپس گفت: ای محمد! جلو بایست (برای نماز).
گفتم: ای جبرئیل بر تو پیشی بگیرم؟
گفت: آری زیرا که خدای تبارک وتعالی پیغمبرانش را بر همه فرشتگان برتری داده وتو را به خصوص برتری بخشیده است. من جلو ایستادم وبرای آنان اقامه نماز کردم وبه این کار فخر فروشی ندارم، وچون به حجاب های نور رسیدم، جبرئیل به من گفت: پیش برو.اما خودش همان جا ماند. گفتم: ای جبرئیل! در چنین جایی از من جداً می شوی؟ گفت: خداوند به من دستور داده که از این جا فراتر نروم که اگر از آن بگذرم پرهایم بسوزد؛ زیرا که از حدود پروردگارم تجاوز کرده ام.
پس خداوند مرا به طور ناگفتنی در نور فرو برد وتا آنجا که خدا خواسته بود ودر ملکوتش منتهی شدم. آن گاه ندا رسید: یا محمد! گفتم: لبیک ربی وسعد یک تبارکت وتعالیت. باز ندا شدم: یا محمد! تو بنده من هستی ومن پروردگار توام، مرا عبادت کن وبر من توکل نمای؛ زیرا که تو نور من در بندگانم ورسول من در مخلوقاتم وحجت من در آفریدگانم می باشی، بهشتم را برای کسی که از تو پیروی کند آفریدم ودوزخم را برای آن کس که نافرمانیت نماید قرار دادم؛ وکرامت خود را برای اوصیای تو واجب نمودم وثوابم را برای پیروان تو لازم ساختم.
گفتم: پروردگارا آنان اوصیای پس از منند؟
ندا رسید: ای محمد! آنان بعد از تو اولیا واحبا واصفیا وحجج من هستند واوصیا وخلفای تو وبهترین خلق بعد از تو می باشند. قسم به عزت جلالم که دینم را به وسیله ایشان ظاهر می کنم وکلمه ام را به وجود آنان بلند می نمایم وزمین را به آخرین ایشان از دشمنانم پاک می کنم ومشارق ومغارب زمین را ملک او وبادها را در تصرف وتسخیر او قرار می دهم، وگردن های سخت را برای او رام می گردانم واو را بر وسائل پیروزی مسلط می گردانم وبا لشکریانم کمکش می کنم وبا فرشتگانم مددش می رسانم تا دعوت مرا بلند وخلق مرا بر توحید من جمع سازد. سپس ملک او را استمرار دهم وحکومتش را به دست توانای خود دست به دست تا روز قیامت ادامه دهم.
والحمد لله رب العالمین والصلاه علی نبینا وآله الطیبین الطاهرین وسلم تسلیما(کمال الدین: ۱/۲۵۴.).

ادامه دارد….
محب امام زمان عج از قم

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

تشکر امام جمعه بافق از استاندار یزد درخصوص پیگیری مطالبات مردم

به گزارش هفته نامه افق کویر به نقل