فولاد کسری آدم پا به کار می خواهد

احمدخواجه بافقی، دارای مدرک کارشناسی مدیریت صنعتی از دانشگاه آزاد اسلامی بافق است. او در سال ۱۳۶۸ در قسمت شیمی شرکت سنگ آهن مشغول به کار شد. در سال ۸۱ به مسئولیت مدیر روابط عمومی شرکت انتخاب و پس از گذشت ۲ سال مدیریت اداری این شرکت را عهده دار شد. پس از آن در سال ۸۴ جانشین مجری طرح آگلومراسیون گردید. او اکنون بازنشسته این شرکت معدنی هست.
خواجه ایی در حال حاضر ساکن تهران است و در این روزها که برای دید و بازدید از خویشان به بافق سفر کرده از او درباره آخرین وضعیت فولاد کسری سوال کردیم.
.وی گفت: در ابتدا باید مقدمه ای بگویم و برای من که اصلاً تجربه کار مدیریت پروژه ای به این عظمت را نداشتم، اتفاق افتاد. پروژه آگلومراسیون به مشکلی برخورد که قرارداد این پروژه در اواخر دولت اصلاحات؛ زمانیکه من مسئول پروژه شدم، ابتدای دولت احمدی نژاد شده بود که نه وزیر نه رییس قبلی دیگر بودند! زمان منصوب شدنم به این سمت هم خوشحال بودم که کار صنعتی می خواهم انجام بدهم؛ از طرف دیگر هم با بحران مواجه شدم که در اردیبهشت ۱۳۸۴ قرارداد آگلومراسیون با شرکت چینی و شرکت سنگ آهن با مشاور امر تولید بود که در شهریور ماه همان سال که من مسئول شدم مواجه شدم با اینکه رسماً وزارت امورخارجه چین و سفارت چین نامه ای به شرکت سنگ آهن ارسال کردند که صلاحیت شرکت “ال سی” رد شده و بنابر دلایلی که چینی ها داشتند و از سه شرکت چینی، آن شرکت کمترین قیمت را داده بود. در اینجا با افتخار می گویم با بی تجربگی و جسارتی که داشتم به این قضیه ورود پیداکردم که صلاحیت “ال سی ان ای سی” را برگردانم که اگر شخصی تخصص داشت این کار را نمی کرد که مبلغ آن هم ۲۹میلیون ۶۰۰ هزار دلار بود. به تنهایی ورود کردم نامه ای به وزارت امورخارجه نوشتم که پیمانکار،کارفرما، وزیر، سفیرچین و نماینده وزارت صنایع، معاون آسیا اقیانوسیه و وزارت امور خارجه در جلسه ای با هم نشست داشته باشند. در سفر به چین و شرکت در چندین جلسه تا بهمن یا اسفند ۸۴ توسط چینی ها همه مشکلات را پشت سرگذاشتیم؛ ۶ میلیارد واریز کردیم تا کار شروع شود. بخشی از کارها صورت گرفته بود که من سرپرست آهنشهر شدم دیگر بنده در شرایطی بودم که درخواست بازنشستگی دادم. آن زمان یک کارخانه ذوب آهن بافق در حال تأسیس بود که به من پیشنهاد کار دادند که توانستم جواز تأسیس مجموعه فولاد کسری را بگیرم.
افق کویر: شرکت فولاد کسری به کجا رسیده است؟
هر پروژه ای برای اجرایی شدن نیاز به زیرساخت هایی دارد که باید تأمین گردد و این زیرساخت ها بسیار سخت بود تضمین خوراک، آب، برق و… می خواست؛ هرکدام مراحلی داشت و ما نیاز به موافقت های اولیه آن داشتیم.
فولاد کسری اسیر بروکراسی شد و از سال ۸۷ که من ورود کردم؛ جواز آن در حال باطل شدن بود که دیگر ۸۸-۸۹ بود که تمام موافقت نامه های آب، برق، حتی زمین را هم گرفتم؛ دنبال کارهای بانکی رفتم که آن هم دشواری هایی داشت که اواخر ۹۱یا ۹۲ کل کار را شرکت سنگ آهن خواست که به او بدهیم و کل مجوز را به سرمایه گذار جدیدی با مشارکت آقای شایقی و شرکت سنگ آهن واگذار کردیم و ما در مجموعه جدید آمدیم و شرکت فولاد بافق کسری تغییر یافت.
درزمان واگذاری فولاد کسری، شایقی جدیت و حمایت خوبی داشت، حتی آمادگی داشت پول آب و برق را بدهد و ما توانستیم مجوز آبی که گرفته ایم را عملیاتی کنیم و دو حلقه چاه زیادتر زدیم که بعد از آن بنابر دلایل خاص در سال ۹۲یا ۹۳من کنار گذاشته شدم.حالا از آنجایی که اطلاع دارم زحمات بسیاری آقای شایقی کشید و دشواری های زیادی داشته و در معطل شدن از سوی وزارت صنایع سرمایه گذار دلش گرم نیست و پروژه متوقف است. توپ در زمین وزارت صنایع است
افق کویر: شماچه پیشنهادی دارید؟
با احترامی که برای همه آقایان قائل هستم (آه سردی می کشد)
افق کویر: علت این آه سرد چه بود؟
این است که هیچکس مثل مادر گریه بچه را در گریه های دیگر تشخیص نمی دهد؛ چراکه شیره جانش را به او تزریق می کند و نجات می دهد من باعشق و ذوق وارد این کار شدم و ختی خودم را هم از سنگ آهن بازنشست کردم. بنده از سنگ آهن خسته نشده بودم؛ فقط به خاطر عشق به این که اشتغال ایجاد کنم با ۱۹ میلیون تومان خودم را بازنشست کردم. با این حال اصلاً ناراحت نیستم و علت کنار گذاشتن من دلیل شخصی آقایان است، ولی در هرحال؛ اگر یک نفر مدیر حداقل بومی به غیر از من انگیزه داشت عاشقانه برای آن می دوید و آدم پا به کاری می خواست. من که در گردونه آمدم وابسته جایی نبودم.

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

صدای افق

چرا مسئولین شهرداری به فکر مردم نیستند! بیش