بنام خداوندجان وخرد
حاجی فدائیه بافقی|
سالهایی که مشهدمقدس زندگی میکردم افق کویرهم سالهای اولیه چاپ ونشرش بود.
خب لطف مدیرمسئول بودکه هرهفته برای مابه مدرسه علمیه می فرستاد ، گاهاکه طلبه هامی آمدند به حجره ام و افق کویر را می دیدند ، ذاتا مشغول به خواندن می شدند
اصلاً اسم افق کویر به دل می نشست وجوری بودکه چندروزازهفته می گذشت بچه ها سراغ افق کویر می گرفتند وچه بسا دست بدست می شد وآخرش دست خودم می رسید
تازه خیلی هامی پرسیدند بافق کجا هست؟ یعنی این قدربزرگ هست که هفته نامه داره؟
یادمه یکبارشش برگی با ویژه نامه تمام رنگی بود وسخنرانی یکی از خانمهای مسئول که به بافق دعوت شده بود که فقط درتاریخ افق کویر تک بود. القصه که همین افق باعث شدکه خیلی ازطلبه ها مشتاق دیدن بافق بشوند وگاها همراهم می آمدند وحتی وقتی با مردم مأنوس می شدند تلویحاً مشتاق بودندکه دهه محرمی برای سخنرانی به بافق بیایند که البته چند تایی واسه منبر رفتند به بافق آمدند.
یکی از وعاظ که فیلم استقبال محله سفلی را از وی گرفته بودند ، فیلم را به دوستانش نشان می دادومی گفت این استقبال مردم بافق ازمن است.
هر کس در بافق برای سخنرانی به منبر برود هنرکرده است. چون مردم این دیار انقلابی وآخوند شناس هستند.
یکباریکی ازطلاب که آن زمان کفایه می خواند همراه من به بافق آمد وشب به مسجدجامع برای نمازجماعت رفتیم . مرحوم آیت الله میرغنی زاده، بعد نمازخوش وبشی کردند وطلبه روکرد به آقا وگفت: حضرت آ قا سؤال مهمی به ذهنم آمد ومی خواهم ازشما بپرسم، مرحوم ایستاد وگفت: بپرس، من با خودم گفتم حتماسؤال فقهی یا اصولی دارد ومی خواهدسواد آقای میر غنی زاده رابسنجد. طلبه گفت: مردم کفشاشون درمسجدمی گذارند و نماز می آیند ، آیاکسی نمی بره؟
آقا خنده ای کرد وگفت: اینجابافقه، مردمش مسلمان هستند
بعدآقا بالبخندی گفت: اینجابمان ودامادبشو.
بعد از ظهرهمان روز به امامزاده برای روضه رفتیم که امام جمعه جحت الاسلام حاج سید جواد سلیمانی منبر بودند، وقتی آقا سخنرانی می کردند (انصافاً سخنران ونطاق حاذقی نیز بودند) آن فریادهای درمنبر و سکوتی که حاکم برمجلس بود، همه اش برای آن طلبه نو وتازه بود. خلاصه هرغیربومی هم افق رابخواند حال وهوای بافق بسرش می زند.
ان شاء ا… هرچه می گذرد برمحتواوزیبایی های افق کویرافزوده شود وبچه های تحریریه و سرمقاله های خوب وژرف وبی طرفانه مدیرمسؤل برای اینکه بافق اصالت خودش راحفظ کنه،
راهی بازار باشه . جدی اینم بگم انصافاً سرمقاله مدیر تخصصی وخوب که دقت کنید طوفان ناسیانالستی، ناسیانولاستی نمیدونم یچیزی توهمین مایه هاهست. اهان ناسیونالیستی هست، یعنی قلم وقدم برای بافق.می گیدنه!!! یک نگاه کوچولوبندازیداطرافتون . بافق ازبافقی توقع داره.
سینه آتش افروزمی خواهد/ که اون پرباشه ازسوز
