به گزارش هفته نامه افق کویر، درباره یادگیری به سراغ “معصومه عبداللهی، دانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی” رفته وگفتگویی با وی انجام دادیم.
وی در پاسخ به اولین پرسش درمورد انتخاب رشته در دبیرستان و دانشگاه گفت: در دوره نوجوانی برای انتخاب رشته باید هویت خود را پیدا کنند که یکی از تصمیم گیری های مهمی است. بچه ها به تنهایی نمی توانند خودشان تصمیم بگیرند و نیاز به مشاوره دارند.برای انتخاب رشته باید ۲ مورد را انجام دهند:
۱)خود شناسی
۲)رشته شناسی
برای اینکه خود را بشناسند اول باید علاقه مشخص شود، بعد استعداد ، تیپ شخصیتی و سوابق تحصیلی که دارند.
اکثر خانواده ها به خاطر شغلی که رفته اند و موفق نیستند؛ پیش داوری را دارند که اگر فرزندم وارد این شغل شود موفق نمی شود!
ما که خودمان مشاور هستیم برای بچه ها تصمیم گیری نمی‌کنیم که چه رشته ای بروند فقط کمک و همراهی
می کنیم که بتوانند راه خود را پیدا کنند. والدین در انتخاب رشته فقط ۵ % می توانند تصمیم گیری کنند اما در دانشگاه، انتخاب رشته وسیع تر می شود که حتماً باید به مشاور مراجعه کنند. بعضی تصمیم گیری ها را نمی توانند به تنهایی انجام دهند و دید آنها برای انتخاب رشته اکثراً شغلی است.بعضی ها هدفی که دارند برایشان مهم نیست و برای اینکه به خدمت سربازی نروند به دانشگاه می روند و مهم نیست که چه می خوانند و یا به خاطر سخت گیری والدین که می خواهند وارد دانشگاه شوند تا آزاد باشند و …
وی درباره کنکورادامه داد: بعضی از بچه ها از دبیرستان اشتباه انتخاب رشته می کنند.اینجاست که از قبل، باید یک تست استعداد یابی انجام دهند و تا بفهمند استعدادش در کدام زمینه شکوفا می شود.
جالب است وقتی وارد دانشگاه می شوند مطابق رشته خود کار نمی کنند
این موسسه ها محدودیت هایی را برای بچه ها گذاشته؛ آنهایی که از نظر مالی ضعیف هستند، مجبورند در رشته هایی که پایین تر است بروند.اگر رشته ناهمخوان باشد مجبورند غیر از رشته ای که خوانده اند به سر کار روند و اکثراً چون کار خود را دوست ندارند و به اجبار می روند فرسودگی شغلی زودتر به سراغ آنها می آید.
وی در پاسخ به این سوال آیا لازم است همه به دانشگاه بروندتصریح کرد: خیر، درس خواندن برای وسیع تر شدن دید لازم است ولی چیزی که الان در جامعه ما وجود دارد اگر سطح تحصیلی بالا برود یک سری کار ها را انجام نمی دهند؛ کارهای فنی نیاز به دانشگاه ندارد و می توانند به صورت تجربی یاد بگیرند ولی چون یک سری والدین محرومیت هایی داشته اند و نتوانسته اند بخوانند آینده ای که برای خود نمی توانستند بسازند، می خواهند بچه‌هایشان برایشان بسازند.
وی درباره نحوه خواندن آزمون ارشد گفت: برنامه ریزی در هر کاری مهم است.برای آزمون ارشد باید از ترم شش شروع کنند. ۲ ماه قبل از کنکور ارشد مرور کردن را شروع کنند. مرور کردن در ارشد مهم است چون مطالب پراکنده است و باید سازمان داده شود.
وی درباره کنکور ادامه داد: کنکور یک انگیزه برای کسانی که می خواهند بخوانند ایجاد می‌کند و رقابت بین آنها، درست است که استرس و اضطراب دارد ولی موسسه هایی که آمده، باعث شده کسی که از نظر مالی متوسط است نتواند در این موسسه شرکت کند؛ متاسفانه می خواهند کنکور را بردارند ولی موسسه هایی که آزاد فعالیت می کنند با این امر مخالف اند. ولی این موسسه روش مطالعه، تست زنی و … با بچه ها کار می کنند و بچه ها از این نظر قوی تر می شوند و همین باعث شده که بچه ها طبقه بندی شود مثلاً کسانی که به این موسسه ها رفته اند وضعیت بهتری دارند، ولی یک سری ها هستند که بدون شرکت در این موسسه موفق اند.
وی درباره سهمیه ها تصریح کرد: بودن سهمیه، باعث شده افرادی که واقعاً تلاش کرده اند، قبول نشوند اما کسانی که سطح علمی کمتری دارند با سهمیه قبول شده اند. در شغل هم همینطور ۱۰۰% یک تبعیضی در انتخاب رشته و شغل وجود دارد.
وی درباره امید به کار افزود: متاسفانه دانشگاه‌ها به گونه ای است که فقط حالت رقابتی برای جذب دانشجو دارند، آینده دانشجو هیچ تضمینی نیست فقط می خواهند دانشجو جذب کنند.
وی درباره پشت کنکوری ادامه داد:کلاً بستگی به انگیزه درونی فرد دارد کسانی که انگیزه درونی دارند ۷۰ % موفق تر هستند و کسانی که به اجبار کار انجام می دهند موفق نمی شوند.
وی درباره کودکانی که به درس انگیزه ندارند تصریح کرد: فکر می کنم آنها از نظر رفاهی تامین هستند و یا والد اجازه مستقل شدن به آنها نمی دهند.مادران بیشتر از بچه ها حرص می زنند تا بچه ها، مثلاً شما ۲۰ دقیقه تکلیف را چک کنید اگر بیشتر شود بچه بی مسئولیت می شود و می گوید اگه چیزی مانده باشدمادرم به من می گوید.
بعضی از والدین اجازه نمی دهند فرزند مستقل شود بچه ۹ ساله مادرش باید وسایلش را در کیفش بگذارد و اگر بزرگ شود و ازدواج کند بی مسئولیت می شود.
بچه های دهه ۸۰ و ۹۰ مانند یو یو شده اند دوباره بر میگردند، اگر ازدواج کنند و سر چیز های کوچک بحث کنند باز برمیگردند، قرار نیست خودشان مشکل را حل کنند و می کشانند به خانه پدر و مادر.
وی در پاسخ به این پرسش آیا لازم است کودک را هنگام درس خواندن تشویق کنیم؟گفت: قانونی داریم به نام “قانون اثر” پیامدهای رفتار بیشترین تاثیر روی رفتار دارند تمام کارهای خوب باید در کودک تقویت شود حتی کارهای کوچک البته نسبت به سنش! اگر کار مثبت کوچکی انجام دادند همون دقیقه بگویند؛ من خوشحالم این کار را انجام دادی!
بچه های زیر ۵ سال درک آن را ندارند که نصیحت شوند؛ فقط اگر کار اشتباهی کرد به آن بی محلی کنید انگار آن را ندیده اید، چندین بار نادیده گرفتن کودک دیگر آن کار را انجام نمی دهد. بعضی از والدین توجه ای به کودک ندارند و به خاطر بی توجهی کودک کاری انجام می دهند که شما دوست ندارید .
در درس خواندن تشویق کودکان مهم است
افرادی که وارد دوره راهنمایی می شوند، وارد سن بلوغ می شوند؛ سرکش و پرخاشگر اند که اقتضای سن آنهاست آنها در خود آشفتگی دارند و نمی توانند خود را بشناسند و پیدا کنند؛ اگر عصبی می شوند به خاطر هورمون‌ها است.، به آنها زیاد گیر ندهید فقط مواظب باشید با کی نشست و برخواست دارد.
در دوره بلوغ دوستان آنها مهم است
در مدرسه ها مشاور خوبی نیست و جایی نیست که درست مشاور بدهند، به خاطر همین والد نمی دانند چگونه با فرزند خود رفتار کنند.
وی در پایان صحبت گفت: با وجود سهمیه‌ها و موسسه های آزاد که وجود دارد، امید خود را از دست ندهند اگر بخواهند بخوانند با برنامه ریزی می توانند قبول شوند و این قبولی شیرینی خاص خودش را دارد تا کسی که با سهمیه قبول می شود. فقط ۵ راهکار را رعایت کنند
۱) احساس خلع کنند، نیازی که بیشتر بخواهند بدانند و به دنبال آن بروند.یک چرایی داشته باشند که بخواهند به جواب برسند
۲) هدف را مشخص کنند، هدف والایی که بخواهند خدمت کنند
۳) برنامه ریزی
۴) مطالعه اصولی
۵) از نظر روانی در خانه و مدرسه در آرامش باشند.
سارا شفیعی
