پدیده پاتوق و پادزهر آن

میل انسان به حضور در اجتماع و در کنار دیگر انسان ها یک میل واضح و آشکار می باشد. انسان ها نیاز دارند تا اوقاتی را در کنار یکدیگر باشند و محبت و صمیمیت خود را به یکدیگر ابراز کنند. از حال یکدیگر جویا شوند ، در مورد موضوعات و مسائل گوناگون با یکدیگر گفتگو کنند ، اگر در مسئله ای نیاز به مشورت و راهنمایی داشتند و یا اگر به کمک و مساعدت دوستان خود نیاز داشتند مطرح کنند ، خاطرات و ماجراهایی که برای آنها اتفاق افتاده را با یکدیگر در میان بگذارند و از تجربیات خود بگویند و احساسات ، علایق ، عواطف و آرزوهای خود را با دوستان خود در میان بگذارند و … . طبیعتاً این تجمعات و همنشینی ها در هوا و وسط آسمان اتفاق نمی افتد و نیاز به محلی و مکانی دارد. خانه ها ، مساجد ، قهوه خانه ها ، پارک ها ، کافه ها ، رستوران ها ، نمایشگاه ها ، مراکز تفریحی ، یادبودها و آثار فرهنگی باستانی و حتی سینماها و … . ما به طور کلی چه محل ها و چه مکان هایی را می توانیم نام ببریم؟ هر جایی و هر مکانی؟! حتی وسط خیابان؟! طبیعتاً خیر. این مکان ها باید ویژگی هایی داشته باشند. مثلاً مزاحم زندگی و کار سایر افراد نشوند و یا احیاناً مزاحم تنهایی افراد نشوند و خلوت آنها را به هم نزنند همچنین دارای محل های مشخصی برای نشستن افراد باشند و وسایل راحتی مانند صندلی و مبل و … برای افراد در آنها فراهم باشد به طوری که صحبت و ارتباط میان افراد به خوبی صورت بگیرد و حتی الامکان دارای وسایل پذیرایی هم باشند و … .

یک سوال
ویژگی هایی که مطرح شد و ویژگی های مشابه دیگر ، آن خصوصیت های عمومی هستند که همه این مکان ها باید دارا باشند تا قابلیت تجمع افراد در آنها فراهم باشد اما آیا همه این مکان ها با یکدیگر کاملاً مشابه و همانند هستند و هیچ تفاوتی ندارند؟ طبیعتاً این مکان ها هرچند در ویژگی های عمومی خود با یکدیگر مشترک هستند اما تفاوت هایی هم با یکدیگر دارند. یک قهوه خانه نسبت به یک پارک ممکن است از وسایل پذیرایی بیشتر و بهتری برخوردار باشد و برعکس ، یک پارک از آرامش و سکوت بیشتری نسبت به یک قهوه خانه برخوردار است. همچنین است در مورد خانه ها. خانه ها هم می توانند یکی از محل های تجمع و همنشینی افراد باشند و به علاوه ، در بسیاری از ویژگی های خود نسبت به محل های عمومی برتری دارند. اگر افرادی و مثلاً چند دوست و یا تعدادی از آشنایان و اقوام بخواهند یک تجمع و مهمانی ترتیب بدهند ، مسلماً در خانه های خود از آرامش و آزادی بیشتری برخوردارند و وسایل راحتی بهتری نیز در آنجا برایشان فراهم است. پذیرایی را می توانند به میل خود فراهم کنند و می توانند در هر زمان و هر وقتی قرار بگذارند و مهمانی خود را شروع کنند و هر زمانی هم که خواستند آن را پایان بدهند. چنین شرایطی در محل های عمومی فراهم نیست. این ویژگی ها باعث شده است که خانه ها نسبت به محل های دیگر بسیار مناسب تر باشند و افراد ترجیح بدهند تا مهمانی ها و تجمعات خود را در خانه های خود برگزار کنند. البته این نتیجه گیری صرفا یک نتیجه گیری مبتنی بر مشاهده است و ممکن است درست نباشد و فردی عقیده داشته باشد که بیشتر مهمانی ها در خانه ها برگزار نمی شود و در محل های عمومی برگزار می شود و خودش نیز بیشتر اهل مهمانی گرفتن در محیط های عمومی باشد. همچنین گاهی اوقات انتخاب محل مناسب برای تجمع و همنشینی افراد ممکن است ربط و نسبت کاملی با موضوع تجمع داشته باشد. مثلاً تجمعاتی با موضوعات کاری و شغلی بهتر است که در مکان های عمومی مثل رستوران ها برگزار نشود و دلیل آن هم واضح است. بحث چندانی وجود ندارد و ما در مقام اثبات اینکه خانه ها بهترین مکان برای مهمانی گرفتن هستند نیستیم چرا که نکته اصلی بحث ما چیز دیگری است.

آسیب ها
نکته اصلی بحث ما این است که این آرامش و امنیت خانه ها و حفظ حریم خصوصی بالایی که آنها به وجود می آورند و ویژگی های دیگر مانند آزادی افراد باعث آسیب هایی شده است. باعث شده است که عده ای به بیراهه بروند و با سوء استفاده از محیط امن و آزاد خانه ها ، دست به اعمالی بزنند که از لحاظ انسانی و شرعی درست نیست. اینجاست که پدیده ای به نام «پاتوق» شکل می گیرد. حال قصد ما این نیست که برویم به داخل این پاتوق ها و گزارش جامعی از وقایع اتفاق افتاده در آنها را ذکر کنیم! این کار مصداق بارز تجسس در زندگی افراد است که هم شریعت اسلام و هم انسانیت انسان حکم به بدی این کار می دهد و ما از انجام چنین عملی پرهیز داریم. لذا صرفاً به همین شنیده ها و اخباری که گاه و بیگاه به گوش می رسد اکتفا می کنیم و با توجه به درکی که از همین شنیده ها برای ما حاصل می شود ، قصد ما این است که راه چاره ای برای حل این معضل پیدا کنیم. به علاوه اینکه بحث ما جنبه منطقی و علمی دارد و می خواهیم این مسئله را علاوه بر اینکه از جنبه علمی تبیین می کنیم ، برای حل آن نیز راهکاری علمی و اجرایی ارائه بدهیم. البته بحث ما بیشتر جنبه منطقی و عقلی و نگاهی تحلیلی دارد تا علمی چرا که بررسی این مسئله و در نظر گرفتن همه جوانب آن نیازمند پژوهشی مستقل می باشد.
وظیفه ابتدایی و مهمترین وظیفه
ما همانطور که گفتیم در مقام یک بحث علمی هستیم اما در شروع بحث وظیفه خود می دانیم تا مطلبی را متذکر شویم. باید بگوییم که آنچه که واضح و مسلم است ، زشتی این اعمالی است که گفته شده در محیط این پاتوق ها اتفاق می افتد و این مسئله را هر انسان سالم و آگاهی به خوبی گواهی می دهد و شریعت اسلام و مسلمانی ما نیز حکم به زشتی این اعمال دارد. لذا ابتدا به عنوان یک انسان و یک مسلمان ، وظیفه خود را این می دانیم که امر به معروف و نهی از منکر داشته باشیم و افراد را از ادامه این اعمال و از برگزاری چنین مجالسی بازداریم.

تحلیل و بررسی
ما بحث خود را از معرفی یک نیاز در انسان شروع کردیم و مصادیق مختلفی از این نیاز را هم برشمردیم. در ادامه ازضرورت وجود ملزوماتی برای رفع این نیاز صحبت کردیم که از جمله این ملزومات ، وجود مکان هایی برای تجمع افراد می باشد. تعدادی از این مکان ها را هم نام بردیم و گفتیم اینها علاوه بر داشتن یکسری ویژگی های عمومی ، با یکدیگر تفاوت هایی دارند و هرکدام مزایا و معایبی دارند. یکی از این مکان ها خانه ها بودند که به سبب مزایای زیادی که دارند مانند سکوت و آرامش و راحتی و آزادی و … استقبال بیشتری از آنها می شود و افراد تمایل دارند تا مهمانی ها و تجمعات خود را بیشتر در خانه های خود برگزار کنند. اکنون می خواهیم به این سوال جواب دهیم که چه می شود که افراد در خانه ها به سمت انجام یکسری اعمال زشت گرایش پیدا می کنند؟ همانطور که گفتیم ، یک جواب می تواند این باشد که خانه ها نسبت به مکان های دیگر ، به سبب ویژگی هایی که دارند مانند احساس امنیت ، آزادی و حفظ حریم خصوصی و در واقع ، احساس اینکه هیچکس از عمل من مطلع نمی شود و من می توانم به راحتی هر عملی که می خواهم را انجام دهم و … باعث می شود که افراد به خود اجازه بدهند که دست به بعضی اعمال ناشایست بزنند. این مسئله البته هیچگونه راه حل علمی و اجرایی ندارد و در واقع اگر علت برپا شدن چنین مجالسی را مسئله سوء استفاده افراد از امنیت و آزادی خانه ها بدانیم ، نمی توان در مورد این مسئله راهکاری علمی ارائه داد. همچنین نمی توان این ویژگی های امنیت و آزادی خانه ها را از افراد سلب کرد و بی اجازه وارد حریم خصوصی آنها شد تا از برپا شدن چنین مجالسی جلوگیری کرد. نه انسانیت انسان و حقوق انسانی اجازه چنین کاری را می دهد و نه شرع اسلام حکم به چنین عملی می دهد و آن را مصداق بارز «و لا تجسسوا» می داند. ما اجازه نداریم که شروع به دخالت در خانه های افراد و تجسس در آنها کنیم و به این ترتیب اگر به مورد خلافی برخوردیم از ادامه آن جلوگیری کنیم. تنها راه حل این مسئله این است که با زبان توصیه و نصیحت و با زبان امر به معروف و نهی از منکر با افراد مواجه شویم و به این ترتیب آنها را از ادامه چنین مجالسی بازداریم. و اما این تنها یکی از پاسخ هایی است که می توان به این مسئله داد و یکی از علت هایی است که می توان به برپایی چنین مجالسی نسبت داد. و البته مهم ترین علت نیز هست چرا که علت اصلی بحث زیاده خواهی ها و شهوت پرستی ها و تسلیم نفس اماره بودن در انسان است که باعث شکل گیری چنین مجالسی می شود. و اما چه علت ها و دلایل دیگری وجود دارد که افراد به سمت برپایی چنین مجالسی سوق داده می شوند؟ جواب به این سوال از چند حالت نمی تواند خارج باشد که با توجه به مسیری که تاکنون در مباحث خود طی کرده ایم تا به اینجا رسیده ایم مشخص می شود.

یک مثال
ما از یک نیاز صحبت کردیم و از مکان هایی برای رفع این نیاز. اکنون فرض کنید که این «نیاز» و «مکان ها» که گفتیم ، دو ایستگاه مختلف در یک مسیر هستند که مقصد این مسیر ، رفع نیاز است. حال اگر چنانچه ماشین ما بخواهد از این مسیر عبور کند و به مقصد برسد ، بایستی از این دو ایستگاه عبور کند. اکنون اگر ماشین ما به مقصد نرسد ، دلیل این مسئله از چهار حالت خارج نیست: یا ماشین خراب است ، یا جاده خراب است ، یا ایستگاه اول خراب است ، یا ایستگاه دوم خراب است. خراب بودن ماشین را تاکنون بیان کردیم که همان زیاده خواهی انسان ها و تمایل به نفس اماره و شهوات بود که باعث می شود انسان از آزادی و امنیت خانه ها سوء استفاده کند. در واقع ماشین در اینجا همان انسان است. چاره کار را نیز امر به معروف و نهی از منکر دانستیم چرا که امکان تجسس در خانه های افراد و اجبار و زور در این خصوص وجود ندارد. مگر در آن حالتی که مزاحمتی برای همسایه ها ایجاد شود مثلاً سر و صدای زیاد و … که در چنین شرایطی وظیفه انسانی و شرعی حکم می کند که از این اعمال جلوگیری شود چرا که ایجاد مزاحمت برای افراد ، هم کاری غیرقانونی است و هم کاری غیر شرعی.

جاده خراب است
حالت دوم این است که جاده خراب باشد. جاده در اینجا مثالی از محیط فاسد است و یعنی همنشین های بد و اطرافیان بد انسان. آنها هستند که خیلی از مواقع انسان را وارد چنین مجالسی می کنند و او را به گناه وا می دارند. چاره چیست؟ روی صحبت ما در اینجا می تواند بیشتر متوجه خانواده ها باشد که مراقب فرزندان خود باشند و نسبت به دوستان و اطرافیان او آگاهی و شناخت داشته باشند. به طور کلی نقش خانواده و اقوام و آشنایان و دوستان نزدیک و مورد اعتماد فرد در اینجا بسیار مهم است که او را از همنشینی با افراد بد باز دارند. البته نقش خود افراد همچنان در اینجا تعیین کننده است و اصلی ترین و مهم ترین نقش است.

ایستگاه اول خراب است
حالت بعدی این است که ایستگاه اول خراب باشد و یعنی «نیاز». منظور از خراب بودن نیاز چیست؟ منظور این است که گاهی اوقات این نیاز به خوبی شناخته نشده است و در نتیجه افراد در مقام رفع این نیاز ، در مسیر غلط و اشتباه گام بر می دارند. ابتدا مجدداً به یادآوری این نیاز می پردازیم: نیاز انسان به ارتباط و مصاحبت با دیگران و در واقع همان نیاز افراد به دوستی و محبت نسبت به یکدیگر. وقتی این نیاز به خوبی شناخته نشده باشد ، ممکن است با نیازهای دیگری مانند نیاز جنسی اشتباه گرفته شود. در واقع انسان ها گاهی اوقات این نیاز به ارتباط را همان نیاز جنسی در نظر گرفته و برای رفع آن ، به همان شیوه نیاز جنسی خود عمل می کنند و در نتیجه به سمت اعمال اشتباهی سوق داده می شوند که علاوه بر اینکه باعث رفع نیاز ارتباطی آنها نمی شود ، باعث افسردگی و ناامیدی بیشتر آنها نیز می شود. راه حل پیشنهادی ما برای حل این مسئله ، افزایش شناخت و آگاهی افراد نسبت به نیاز ارتباطی آنها می باشد. این افزایش شناخت و آگاهی ، علاوه بر اینکه در درجه اول متوجه خود افراد است ، وظیفه دستگاه های اطلاع رسانی و مطبوعات و رسانه ها نیز می باشد.

ایستگاه دوم خراب است
حالت چهارم این است که ایستگاه دوم خراب باشد و یعنی «مکان ها». منظور از خراب بودن مکان ها چیست؟ منظور این است که مثلاً سقف خانه ما مشکل دارد؟! خیر. منظور ما از خراب بودن مکان ، کمبود مکان است. این مسئله را با یک مثال شرح می دهیم. اگر شما تمایل به یک نوشیدنی پیدا کنید طبیعتاً به دنبال آن می روید تا این میل و نیاز خود را برطرف کنید. از آب و آبمیوه و نوشابه و چایی تا قهوه فلان و نسکافه بهمان و … همه نوشیدنی هستند. اگر همه این انتخاب ها برای شما فراهم باشد ، شما هر کدام را که بیشتر دوست داشتید انتخاب می کنید. اگر تنها چند انتخاب برای شما فراهم باشد و انتخاب های شما محدود باشد ، باز مشکل چندان مهمی به نظر نمی رسد و شما از میان همان ها یکی را انتخاب می کنید. اما اگر هیچ انتخابی برای شما موجود نباشد و اساساً نوشیدنی در کار نباشد چه؟ شما یا باید این میل خود به نوشیدنی را فراموش کنید که اساساً امکان پذیر نیست چون به هر حال این میل در همه انسان ها وجود دارد و میل قدرتمندی هم می باشد و یا باید این میل خود را با نوشیدنی های گناه آلود و پلید مانند شراب برطرف کنید. در اینجا نیز ممکن است دقیقاً همین مسئله رخ داده باشد: کمبود مکان. در واقع از میان تمام آن مکان هایی که نام بردیم مانند مساجد ، قهوه خانه ها ، رستوران ها ، پارک ها ، کافه ها ، تفرجگاه ها و مراکز تفریحی ، سینماها ، یادبودها ، نمایشگاه ها و … بسیاری از آنها یا در شهر وجود ندارند و یا تعداد آنها بسیار کم است. برای کسی که می خواهد یک مهمانی و همنشینی را با دوستان خود برگزار کند ، انتخاب های محدودی برای مشخص کردن مکان وجود دارد و گاهی اوقات تنها انتخابی که برای او باقی می ماند ، همان خانه ها هستند و به همین صورت در ادامه آن مفاسدی که ممکن است در خانه ها رخ بدهد گریبان آنها را نیز می گیرد. در حالی که اگر مهمانی خود را مثلاً در یک تفرجگاه عمومی برگزار می کردند ، برای انجام کارهای زشت وسوسه نمی شدند. البته تفرجگاه ها و مراکز تفریحی در شهر بافق کم نیستند که از جمله آنها اگر بخواهیم نام ببریم پارک آبشار ، پارک آهنشهر ، کویر صادق آباد ، کمپ کویر نوردی شن و شادن ، قلعه باقر آباد که اخیراً به طرز بسیار زیبایی بازسازی شده است ، رستوران ها و کافه های سنتی ، روستاهای گردشگری فراوان و … را می توانیم نام ببریم و البته موارد بسیار زیاد دیگری نیز وجود دارند. این مکان ها می توانند محل خوبی برای تجمع و همنشینی افراد با یکدیگر باشند اما تعداد آنها ممکن است همچنان کم باشد. ممکن است فردی مثلاً به قهوه خانه های سنتی و محیط آنها علاقه داشته باشد و یا به کافه هایی که با سبک های معماری مدرن طراحی شده اند و یا نمایشگاه ها و هنرکده هایی که بتوانند علاوه بر نمایش آثار هنری افراد ، محل مناسبی برای تجمع و همنشینی آنها با یکدیگر نیز باشند. جای خالی چنین مکان هایی در شهر بافق احساس می شود و ساخت و توسعه آنها علاوه بر اینکه همت خود مردم و بخش خصوصی را می طلبد ، وظیفه شهرداری و نهادهای دولتی نیز می باشد. مسئله بعدی که وجود دارد این است که مشکل اصلی ممکن است کمبود خود این مکان ها نباشد بلکه کمبود وسایل و امکانات رفاهی در آنها باشد. مکان ها فراوان هستند اما وسایل و امکانات رفاهی آنها محدود است. وسایل راحتی مثلاً محل نشستن مناسب و صندلی ها و مبلمان راحت ، آلاچیق ها در محل های باز ، وسایل و امکانات خوراکی ، وسایل تفریح و بازی مناسب برای بچه ها و … در این مکان ها یا وجود ندارد یا بسیار کم است و در نتیجه افراد ترجیح می دهند تا در خانه های خود بمانند. بنابراین راه حل پیشنهادی ما این است که تمهیدی اندیشیده شود که اولاً تعداد این محل های تفریحی بیشتر شود و ثانیاً وسایل راحتی و آسایش بیشتری در آنها فراهم شود. به این ترتیب می توان امیدوار بود که قدری از این به اصطلاح در خانه ماندن ها کمتر شود تا افراد به کارهای بد و ناشایست وسوسه نشوند. البته این به معنای آن نیست که در خانه ماندن کلاً خوب نیست و اگر در خانه بمانیم حتماً به گناه و کار زشت آلوده می شویم.

جمع بندی
نیاز به همنشینی ، ارتباط و دوستی با دیگران یکی از نیازهای مهم در انسان است که برای رفع آن به ملزومات ، امکانات و سازوکارهایی نیاز داریم. یکی از این ملزومات ، وجود مکان هایی برای تجمع افراد می باشد. یکی از این مکان ها نیز خانه ها می باشند که متأسفانه بعضی ویژگی های خاص خانه ها باعث شده است تا افراد در آنها خود را در حصار امنی احساس کرده و برای انجام کارهای ناشایست وسوسه شوند. راه حل این معضل ، همانطور که بحث شد دارای مراحل و وجوه مختلفی می باشد. در درجه اول باید خود افراد را از رفتن به چنین مجالسی نهی کرد و این وظیفه علاوه بر اینکه نیاز به اراده و خواست خود افراد دارد و مبارزه با نفس را می طلبد ، وظیفه خانواده و اقوام و دوستان و اطرافیان فرد نیز می باشند که او را از همنشینی با افراد ناسالم باز دارند. در درجه بعدی باید این نیاز به خوبی فهمیده شده و سپس به خوبی شناسانده شود تا افراد در تعیین مصداق آن دچار خطا نشوند. در نهایت نیز پس از شناسایی کامل این نیاز ، باید بر طبق ویژگی ها و خصوصیات آن ، امکانات و وسایل مناسب برای رفع آن فراهم شود و اگر کمبودی در وسایل و امکانات نیز مشاهده می شود برای جبران آنها اقدام شود.
حسین بیانی مقدم

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

صدای افق

چرا مسئولین شهرداری به فکر مردم نیستند! بیش