حسرت سایه پدر و مهر پدر

 به گزارش هفته نامه افق کویر؛ شهید یعنی انسانی که در راه آرمانهای معنوی کشته می شود و جان خود را – که سرمایه‌ی اصلی هر انسانی است – برای هدف و مقصدی الهی صرف می کند و خدای متعال هم در پاسخ به این ایثار و گذشت بزرگ، حضور و یاد و فکر او را در ملّتش تداوم می بخشد و آرمان او زنده می ماند. این، خاصیت کشته شدن در راه خداست. کسانی که در راه خدا کشته می شوند، زنده‌اند. جسم آنها زنده نیست؛ اما وجود حقیقی آنها زنده است. در این شماره از هفته نامه خبرنگار ما؛ به سراغ خانواده شهید والا مقام” اصغر حبیبیان” رفته و با فرزند وی گفتگویی انجام داده است که در ادامه می خوانید:
افق کویر: لطفا خودتان را برای خوانندگان معرفی بفرمایید؟
“سمانه حبیبیان ” هستم فرزند اول شهید و به عنوان پزشک اطفال در شهرستان بافق مشغول به خدمت هستم. یک برادر که نام پدر را برای او انتخاب نمودند و نیز دو خواهرعزیز دارم. ازسن۶سالگی، مادر با آخرین عموی بزرگوارم ازدواج و تحت سرپرستی ایشان قرار گرفتم. متاسفانهپس از گذشت چندین سال مادرم درسن۳۴سالگی به رحمت خدارفت و در واقع من در۱۸سالگی ازنعمت دوبال پرواز یعنی پدر و مادر محروم شدم.
افق کویر: از زندگینامه پدر بگویید؟
من در زمان شهادت پدرم دوسال بیشتر نداشتم. مادرم نیز برادرم را باردار بود. هر دو ما چیزی از چهره و محسنات پدرمان به یاد نداریم و هر آنچه که می دانیم خاطرات پدر از زبان دیگران است.
پدرم، به سال ۱۳۴۳ در شهرستان بافق متولد شد. فعالیت فرهنگی وی در حسینیه «پای پتک» آغاز شد. ایشان دارای روحیه مبارزه طلبی، دفاع از مظلومین و حق بودند؛ به گونه ای که دو مرتبه توسط ساواک دستگیر و شکنجه شدند. در سال ۶۰ با مادرم که از سادات بود ازدواج کرد. سپس در جبهه های نبرد حضور پیدا کرد. وی در جنگ بیشتر مسئول تبلیغات گردان بود. طبق ماموریتی به لبنان هم اعزام شد.
افق کویر: یک خاطره شیرین از شهید حبیبیان بیان کنید؟ یک خاطره که از زبان مرحوم مادربزرگم شنیدم، این بود که پدرم تعدادی کوپن مواد غذایی برای توزیع ببین اقشار مختلف در دست داشت؛ مادربزرگم از سهمیه کوپن خود از پدرم جویا شد که پدرم گفت: اول باید بین اهالی محل تقسیم کنم!
افق کویر: خصوصیات اخلاقی شهید بزرگوار بگویید؟
نسبت به خانواده معرفت زیادی داشت؛ حتی به فامیل دور همسر سیده خود، به نحوی که وقتی از پدرم یاد می کنند، اشک در چشمانشان حلقه می زند.
افق کویر: صحبت شما با همشهریان در خصوص خانواده شهدا چیست؟
صحبتی که من با همشهریان دارم، این است که در واقع شهدای ما با خدای خود معامله کردند و به طبع خانواده شهدا انتظاری از کسی ندارند و بسیاری از همسران شهدا در جوانی شریک زندگی خود را از دست دادند؛ در حالی که می توانستند مانند دیگران آرامش داشته باشند! فرزندان شهدا هم در کودکی و قبل از اینکه به دنیا آمده باشند. طعم یتیمی چشیدند و همه این سختی‌ها با خانواده شهدا است واگرعده ای می گویند خانواده شهدا امتیازات و امکانات خاصی دارند، اما ما فرزندان شهدا در حسرت سایه پدر و مهر پدر هستیم و هیچ زیبایی، بهتر از وجود معنوی پدر و مادر نیست؛ هرچند شهادت پدرم افتخارم است.
افق کویر چه انتظاری از مسئولین دارید؟
فرهنگ شهادت که درواقع برگرفته از فرهنگ عاشورا، راز بیمه شدن کشور در برابر دشمنان است. پس گسترش فرهنگ ایثار و شهادت وظیفه ما است و این انتظار است که ارگان های مرتبط رشادت های نسل دوران ۸ سال دفاع مقدس را به نسل فعلی با زبان نسل کنونی از طریق رسانه های نوشتاری یا فضای مجازی و راه های که برای جوانان دهه ۷۰ به بعد جذاب است معرفی کنند و این فرهنگ متعالی به مردم معرفی شود تا دیگر قالب کلیشه ای نداشته باشد.
افق کویر سخن پایانی:
امیدوارم همه مابتوانیم باعمل.گفتار وتفکر نیک ادامه دهنده راه شهیدان باشیم

حدیثه امیریان

 

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

صدای افق

چرا مسئولین شهرداری به فکر مردم نیستند! بیش