ماه رمضان _روشندل بافقی

شعر: ماه رمضان.

در طلوعی که بود ماه جمال رمضان
شده عالم همه شیدای خدا از دل و جان.
من عاصی شده شرمنده ز تقصیر و گناه
بارالها تو ببخش جمله ز ما این گنه هان.
درگهت سجده کنان آمده ایم رب ودود
بنما لطف و عطا بر همه ی پیر و جوان.
ذکر تو بر لب مخلوق جهان صبح و مسا
دست پر رحمت حق بر سر مردان و زنان.
بنده ی مضطر و درمانده منم رب جلیل
شده غافل ز خدا غرق گناهان زبان.
فلک و شمس و قمر در صدد رحمت تو
یاد تو ورد زبان گشته به هر خرد و کلان.
تو کریمی تو عظیمی تو رحیمی تو عزیز
کرمت برکت افطار سحرخیز جهان.
رمضان فصل عبودیتی از بنده ی توست
عاجزم تا بنویسم ز کرم شرح و بیان.
گرچه در کار عبادت همه کوته نظرم
همه امید من آن است نروم جزء بدان.
چون بگویم صمدی قلب و دلم سجده رود
(شمع) را از نظر لطف و صفایت تو مران.

*اکرم امیدی شمع*

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

صدای افق

چرا مسئولین شهرداری به فکر مردم نیستند! بیش