حادثه تلخی اتفاق افتاد و اذهان را به خود مشغول کرد! قتل یک انسانی در شهرک آهن شهر بافق؛ قصه همین نیست، داستان این است که جامعه به چه سمتی می رود که این گونه به راحتی جان انسانی گرفته می شود، نگارنده قصد ندارد وارد ماهیت این موضوع شود؛ چرا که خود را ذیصلاح نمی داند؛ ولی جای این پرسش هست که چرا مراکز مشاوره و سازمان های تربیتی که بودجه های خاصی در این باره جذب می کنند در قبال این مسایل تدبیری ندارند! مشکل در چیست و چرا کار به اینجا کشیده می شود که برای رهایی از یک زندگی، زندگی دیگری گرفته می شود! پیش از ورود به این بحث باید بدانیم قانون ابزار مقابله با این مسایل را تدوین و پیش بینی کرده است و مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی کارشان همین است؛ یعنی « ارتقاء پیشگیری، آموزش و ارائه خدمات تخصصی روان‌شناختی و مشاوره‌ای و سایر خدمات مرتبط با حوزه سلامت روان برای افراد و خانواده های آنان» و «نظارت بر فعالیت مراکز مشاوره بر عهده سازمان بهزیستی است. »
https://health.nkums.ac.ir))
«در بیماری‌های روانی طیف وسیعی از مشکلات وجود دارد که بشر به آنها مبتلا است و از حالاتی مانند اضطراب، افسردگی، دلواپسی شروع شده و به حالت‌های شدیدتر می‌رسد که در این حالت ارتباط شخص با واقعیت‌های محیط اطراف قطع می‌شود. »
(http://ravanpezeshkan.com )افزایش این بیماری موجب بروز مشکلاتی در فرد شده که گاه به شکل پرخاشگری ظاهر می شود. حادثه ایی که در شهرک آهن شهر بافق روی داد قلب ها را بسیار متاثر کرد؛ اما جای این موضوع بیش از همه احساس می شود که چرا مراکز خدمات مشاوره ای آن قدر در بافق زیاد نشده تا بیماران در این زمینه با مراجعه به این مراکز؛ درد خود را درمان کنند. اساساً هنوز این فرهنگ در میان مردم به خوبی رسوخ پیدا نکرده؛ به عنوان مثال؛ وقتی فردی دچار بیماری می شود به پزشک مراجعه کرده و درمان خود را با توجه به تشخیص پزشک و تجویز او شروع می کند برای درمان دردهای روحی هم نیاز به درمان هست و امن ترین جا همین مراکز خدمات مشاوره ایی است که می تواند به فرد کمک کند.
بی شک افزایش این فضاها و استفاده از تمامی ظرفیت های موجود؛ از جمله دانشگاهها، حوزه های علمیه، خطبا و سخنرانان می تواند موجب کاهش این مشکلات باشد. چه بسیار مساجد و حسینیه ها و تکایایی که برای اوقات خاصی باز هستند؛ در صورتی که می توان از فضای این اماکن برای کمک به بیماران در این زمینه بهره جست. در سالیان اخیر؛ توجه به سمت مراکز مشاوره و روان شناختی در بافق زیاد شده و تلاش می شود تا عملکرد آنها قابل قبول باشد.
طرح های بسیاری داده می شود،سخنرانی ها برپا می گردد و همایش ها گذاشته می شود! سخنرانان مطرح و به نام دعوت می گردند. رساله ها و پایان نامه های دانشگاهی و حوزوی نگاشته می شود! استادان حوزه و دانشگاه مباحث خانواده ها را به بحث می‌گذارند و همه بر این تأکید می کنند که برای حل مساله ای کسب آگاهی و مشاوره با متخصصان لازم است! ولی این پرسش مطرح می شود که چرا این مسایل در سطح جامعه رسوخ و نفوذ ندارد تا جلو بسیاری از جرایم گرفته شود.
شکی نیست که وظیفه متولیان تربیتی و روحانیت این است که با طرح این موضوعات و ارائه راهکار تلاش کنند تا یک آگاهی خاص به فرد یا افراد داده تا برای رهایی از مسایل مبتلا بهترین راه را انتخاب کنند.
محمد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حسین تشکری بافقی
صاحب‌امتیاز و مد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یرمسئول
