غر نزنید! بسوزید و بسازید!

در «معدن آباد» هوا بسیار داغ شده بود؛ به گونه ایی که پوست صورت در مقابل آفتاب می سوخت! با آن که امسال، ترسال بود ولی داغی هوا یک چیز دیگری شده بود! مردم از گرما می گریختند؛ آب شرب معدن آبادی ها به یکباره به شوری گرایید؛ به صورتی که برخی معترف بودند که به جای آب روخانه، آب چاه «روستای بالا»، در لوله ها جاری است! برخی نزد کدخدا رفتند و گفتند کدخدا به چه دلیل آب شرب ما شور شده است و یا به چه دلیل برق چاهای ما قطع می شود؛ در حالی که برق صنعتی قطع نمی گردد؛ مگر صنعت مقدم بر کشاورزی است یا تعرفه آن بیشتر است که سبیل شان چرب می شود! کدخدا هم که سیل جمعیت را دید نگاه طلبکارنه ایی به مردم کرد و مثل همیشه مردم را بدهکار نمود و گفت: از بس که در مصرف آب صرفه جویی نمی کنید! اگر صرفه جویی کنید آب رودخانه هم می آید و اما این که می گویید برق صنعت؛ انصاف بدهید که اداره «کهرباییه» خرج و مخارج دارد و احتیاج به درآمد بیشتری دارد؛ پس غر نزنید! بسوزید و بسازید!

ارسال یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

جاری شدن سیلاب و مسدود شدن برخی از جاده‌های استان یزد

به گزارش هفته نامه افق کویر به نقل